دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 144 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 122 |
مقاله بررسی جامع بسته بندی در 122 صفحه ورد قابل ویرایش
1 -مقدمه
قرن هاست که بسته بندی برای بهرهگیری و حفاظت کالاها، عنصری ضروری به شمار میرود. امروزه به خصوص در بخش خرده فروشی تقریبا تمامی محصولات به صورت بسته بندی شده ارائه می گردند. به علاوه یکایک عناصر بسته بندی براساس هدفی که برای آن ها در هنگام نقل و انتقال، ذخیرهسازی و توزیع در نظر گرفته میشود، مورد مطالعه دقیق قرار گرفتهاند، بی تردید بسته بندی قادر است نمایی فنیتر و برتر به کالا ببخشد.
همچنین هر بسته ای نیز با دقت طراحی میشود، زیرا شکل و رنگ، اهمیت خاصی در میزان فروش محصول ایفا میکند اینگونه نمونه های قابل رویت همراه با اطلاعات چاپ شده بروی محصول، راحتترین وسیله ارتباطی بین تولیدکننده و مصرفکننده می باشند.
تولیدکنندگان محصولاتی همچون شکلات، کیک و سایر شیرینیجات همواره به دنبال تولید محصولاتی مشخص و منحصر به فرد میباشند که مشتریان به راحتی بتوانند محصولات آنها را از سایر محصولات مشابه تشخیص دهد، در این راستا بستهبندی نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. زیرا اولین چیزی که نظر مشتری را جلب میکند ظاهر بستهبندی محصول میباشد و اغلب بستهبندی زیبا و جذاب، مورد انتخاب مشتری قرار میگیرد.
2-تاریخچه بسته بندی
2-1- از رم تا رنسانس
با گذر زمان، شهرها پایهگذاری شدند. تجارت بین قاره های اروپا و آسیا رونق گرفت و هر از چندی سپاهیان فاتح برای دستیابی و ثروت منطقه ای دیگر صفآرایی میکردند. در حالی که جهان شاهد تغییرات اجتماعی بسیار زیادی بود، تغییرات مربوط به بسته بندی بیشتر به تغییر در کیفیت و کمیت روش های بستهبندی موجود محدود میشد.
یک واقعه مهم در بسته بندی، که به رومی ها و حدود 50 قبل از میلاد نسبت داده میشود، اختراع لوله دمش شیشهای بود. لوله دمش یک میله فلزی توخالی بود که در یک سر آن توده ای از شیشه قرار داده می شد. با دمیدن از انتهای دیگر لوله، فرد دمنده می توانست توده مذاب را به شکل یک ظرف توخالی در اندازه ها و شکلهای متنوع باد کند. این ظرف را بدون دخالت دست و با تکرار پیاپی دمش و شکلدهی میشد ساخت و یا میشد حباب شیشه را به درون یک قالب فنجان که نقش های تزئینی قبلاً در آن ایجاد شده دمید.
اختراع لوله دمش، شیشه را از معابد و خانه اشراف خارج کرده و به آن استفاده عام داد. جامهای شیشه ای رومی که با ارابه ها و جنگ گلادیاتورها تزئین شده و واضح است که به عنوان یادگاری و نشان رخدادهایی فروخته شدهاند، به اندازه کافی فراوان هستند.
روشن نیست که چه کسی اولین بشکه چوبی را ساخت، ولی احتمالاً آن نیز در همین دوره ساخته شده و احتمالاً در منطقه آلپ اروپا، گویا مقدر شده بود که بشکه برای قرن ها، یکی از متداولترین اشکال بستهبندی باقی بماند.
با سقوط امپراتوری روم در حدود 450 میلادی، اروپا به شکل دولت شهرهای کوچک تنزل یافت که در بهترین حالت بربریت مطلق بود. بسیاری از هنرها و حرفههای قوام یافته، یا فراموش شد و یا راکد ماند. طول مدت 600 سال پس از سقوط رم چنان خالی از هرگونه تغییر قابل توجهی است که مورخان به آن «دوران سیاه» میگویند.
پیشرفتهای ایجاد شده در این دوران از شرق دور و یا ملت های عربی که به تازگی از دین اسلام انگیزه و الهام گرفته بودند، میآمد. در چین، تسایلون به عنوان کسی که در حدود 105 میلادی، اولین کاغذ واقعی را از مواد داخلی تنه درخت توت ساخت شناخته میشود. هنگامی که مسلمانان در حدود 950 میلادی سمرقند را فتح کردند، راز این کار را با خود به اروپا آوردند. مصریان قبل از آن برگ های مشابهی را با بافتن ساقه های خرد شده نی پاپیروس ساخته بودند. آنها با کوبیدن، تحت فشار قرار دادن و خشک کردن این نوارهای بافته شده ماده ورقه ای مفیدی میساختند. قرن ها بعد به اختراع چینیها که از الیاف گیاهی تنیده ساخته شده بود اسم «paper» دادند (که از پاپیروس مصری گرفته شده).
چاپ از طریق بریده های چوب، که جد باستانی روش چاپی فلکسوگرافی است، نیز ریشه در شرق دارد. قدیمی ترین کارهای چاپی موجود نشانهای بودیستی ژاپنی است که به سال 768 میلادی برمیگردد. قدیمیترین کتاب موجود، که در ترکستان پیدا شده و در سال 868 چاپ شده، کتاب «الماس سوترا» است.
اروپا درحدود سال 1100 میلادی بیدار شد. حرفه های مهجور مانده دوباره احیاء شدند، آموزش و هنر زنده شد، تجارت رونق گرفت و تا سال های 1500، دوران بزرگ اکتشاف رو به آغاز نهاده بود. هنر چاپ در این زمان زاده شد.
ساختارهای بنیادی جامعه تغییر چندانی نیافته بود. بیشتر مردم وابسته به زمین بودند، گاهی به عنوان مالکان آزاد و در بیشتر مواقع به عنوان رعایائی که همه زندگی خود و بخشی از هرچه که خود تولید میکنند را به قدرت بالاتری مدیون بودند. اکثریت جامعه آن چیزی را میخوردند که خود عمل آورده، یافته و یا گرفته بود، در این سطح زندگی نیازمندی مشتری موجودیت نمی یابد.
مغازه و فروشگاه، از آن گونه که ما می شناسیم و در آن میتوان کالایی خرید وجود نداشت. اگرچه پول به عنوان وسیله مبادله وجود داشت، ولی اکثریت جامعه هرگز پولی به چشم خود نمی دیدند. تولید صرفاً مشغله ای سفارشی بود و آنچه تاکنون بسته بندی خوانده ایم، بطور شخصی ساخته می شد. مثل بیشتر کالاهای دیگر. بستهبندی، اگر هم در مواردی وجود داشت، خود وسیله ای گرانبها بود و به ندرت مثل بسته بندیهای امروزه می شد آن را دور ریخت.
از آنجایی که خرده فروشی وجود نداشت، ایده های بازاریابی، تبلیغ، ساختارهای قیمتی و توزیع اموری نامربوط بودند. جمعیت آنقدر زیاد نبود که تولید انبوه را، حتی در محدودترین معنی خود امکانپذیر سازد. (سورکا، ش 38، 1380، صفحه 12)
-گرافیک بسته بندی
4-1- نقش گرافیک در طراحی بستهبندی
بسته بندی در دنیای امروز نقشهای متنوع و مهمی برعهده دارد. در مورد نقش بسته بندی در دنیای مدرن کنونی طبقهبندی های گوناگونی صورت گرفته است که هر یک به نوبه خود کامل و جامع بوده اند. در ادامه چکیده ای از موارد کاربرد یا به عبارت دیگر نقش و عملکرد بستهبندی در دنیای امروز را آوردهایم:
1- معرفی نام و مارک کالا
2- ایجاد انگیزة خرید در مشتری (توسط جلوههای گرافیکی یا خصوصیات دیگر)
3- برقراری ارتباط مستقیم با مصرف کننده و راهنمایی چگونگی استفاده
4- برقراری ارتباط غیرمستقیم با استفاده از رنگها، شکل و یا جنس خاص که بیانگر کیفیت محصول باشد.
5- ایجاد بازارهای جدید (به عنوان مثال بسته بندی شامپو به شکل بالشتک یک بار مصرف)
6- معرفی سهولت استفاده مانند باز و بسته شدن ساده، امکان مشاهدة دستخوردگی که هم برای مشتری و هم برای فروشندگان مفید است.
7- در نظر گرفتن مسایل مربوط به چیدن کالا روی هم و انبار کردن و توزیع و پخش.
8- معرفی نام و یا مارک یکسان برای چند نوع محصول (به عنوان مثال در صورت تولید چند شامپو تحت یک نام و با یک نوع بستهبندی)
درواقع امروزه برخلاف دوران گذشته بسته بندی عملکردی چندمنظوره دارد. در گذشته بسته بندی تنها برای حمل و محافظت محصول از خرابی یا شکسته شدن به کار میرفت. به عنوان مثال میتوان از روش های سنتی بسته بندی مانند پیچیدن در کاغذ و نخپیچ کردن نام برد.
از سوی دیگر علاوه بر نقش بسته بندی در نگهداری و محافظت کالا، بسته بندی چندین نقش خاص و منحصر به فرد دیگر دارد. از جمله این نقشها میتوان به ایجاد یک شکل مشخص محصولات بدون شکل و قالب خاص اشاره کرد. اما به طور کلی بسته بندی باید در سه مورد زیر به صورت کامل و بدون نقص عمل کند.
1- در انتخاب محصول توسط مشتری تاثیر داشته باشد.
2- به مصرف کننده بها و ارزش دهد و کارآیی محصول را در خود مستتر داشته باشد.
3- کنجکاوی و میل به خرید محصول را در مشتری تشدید کند.
4-1-1- تاثیر در انتخاب
رنگ یا نام مشخص برای هر نوع بسته بندی علاوه بر شناساندن نام و مارک کالا به مصرفکنندگان، باعث پیدا کردن و انتخاب کالای بسته بندی شده در میان محصولات مشابه دیگر در قفسة فروشگاهها میشود. همچنین در صورت راضی بودن مصرفکننده از کیفیت کالا، به صورت ناخودآگاه ارتباطی بین کیفیت و شکل و رنگ بسته بندی ایجاد میشود. به عنوان مثال میتوان از محصولات داخلی همانند دستمال کاغذی و یا آبمیوه نام برد که در میان عامه مردم با نام روی بستهبندیهای یک شرکت خاص شناخته میشوند. این امر بیانگر ارتباط عمیق مصرفکننده رنگ یا شکل بستهبندی محصول است.
4-1-2- نشانه و سمبل بها دادن به مشتری
در دوران ما سطح زندگی بسیار بالا رفته است. جمعیت افراد بالای 70 سال افزایش یافته و بیشتر این افراد سالم هستند و به صورت عادی زندگی میکنند. بسته بندی کالاها باید به گونهای طراحی شود که این گونه افراد نیز در کار با محصول و یا باز کردن بسته دچار مشکل نشوند.
بسته هایی که به آسانی باز می شوند، تجهیزات و قطعات ویژة بازکردن بستهها (قلابهای درب قوطی نوشابه، کنسرو و . . . )، استفاده از برچسبهای ایمنی و سیل های دربندی برای جلوگیری از دستکاری یا تقلب در محصول از نشانه های بها دادن به آسایش و راحتی مصرف کننده در بسته بندی هستند و طبیعی ترین واکنش مصرف کننده، برای چنین بسته بندی تکرار خرید و استفاده مداوم از محصول میباشد.
4-1-3- ایجاد میل به خرید و کنجکاوی و مشتری
کنجکاوی برای باز کردن بسته ها یکی از غرایز یا به عبارت دیگر تفریحات مورد علاقه بسیاری از افراد است. همه ما این احساس اشتیاق به باز کردن هدیه ها را در زمان برگزاری مراسم عروسی یا جشن تولد تجربه کرده در این رابطه هرچه جذابیت و زیبایی لفاف هدیه ها بیشتر باشد، اشتیاق برای باز کردن آنها بیشتر خواهد بود. با این منطق هرچه بستهبندی محصول جذابتر و زیباتر باشد، میل به خرید مشتری شدیدتر خواهد بود.
از طرف دیگر بسته بندی به نوعی نشاندهندة ارزشی است که تولیدکننده برای محصول خود قایل است. واضح است بستهبندی ارزان و کم کیفیت ذهن مشتری را به سوی محصول کم ارزش و بی کیفیت تنها به دلیل ضعیف بودن بستهبندی در بازار شکست می خورد. (vankatesh، ش 34، 1380، ص 6 و 7)
-7- هندسه جعبه
قبل از برخورد مستقیم و تشریح موقعیت هندسه جعبه، این نیاز حس میشود که در رابطه با تاثیرگذاری یک حجم سه بعدی در نظر بیننده، بپردازیم.
به هر فرمی که که از حالت دو بعدی خارج به حالت سه بعدی درآید حجم می گوییم، غالب تأثیرات بصری که هر بیننده از اطراف خود می گیرد، تاثیر از حجم است بدین مفهوم که شناخت ابتدایی از محیط توسط حجمهای موجود است مثل میز و صندلی و . . . حال اگر حجمی توسط شخصی (مثلا هنرمند) به صورتی خلق شود که دارای مفهومی خاص، هدفی و نهایتاً تفکری باشد، می تواند بیننده را به سوی مقصود مطلوب (از طریق دیدن) هدایت کند و پیامی را در هر رابطه به بیننده خود برساند.
بنابراین واضح است که هر حجمی که دارای خواص زیبایی شناسانه خوب و از لحاظ فرم کامل باشد می تواند تاثیری خاص در بیننده بگذارد.
از آنجایی که هر بسته بندی خود یک حجم سه بعدی است و با توجه به توضیحات داده شده، میتوان نتیجه گرفت که هر بسته ای خود بعنوان یک حجم سه بعدی به وسیله دارا بودن فرم های خاص هندسی می تواند بخش زیادی از رسالت بسته بندی را انجام دهد.
هر بسته بندی باید از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد کالا را حفظ کند، در حمل و نقل مشکل ایجاد نکند، و در نهایت از لحاظ موارد گرافیکی (زیبایی، جذب مشتری، ثبات بخشیدن به یک مارک و تبلیغات) کامل باشد. چنین بسته ای بسته کامل است. حال اگر فرض را بر این بگذاریم که به جز گرافیک جعبه بقیه موارد کامل است و گرافیک ضربه ای به دیگر ملزومات جعبه وارد نمی کند می توانیم به بحث در این مورد خاص بپردازیم.
در بخشی از امر بسته بندی که به طراح و گرافیست مربوط می شوند، ملزوماتی وجود دارد از قبیل شناساندن کالا، تبلیغ، ایجاد فروش بیشتر توسط زیبایی و کاربردی جعبه و دیگر مسائل.
برای رسیدن به این اهداف طراح مصالحی دارد که عبارتند از استفاده از رنگ مناسب، صفحه آرایی و جایگذاری عناصر لازم در روی جعبه، ایجاد طرحها و فرم ها و حتی بافتهای خاص روی جعبه و نهایتا فرم و حجمی خود جعبه. فرم هندسی جعبه به عنوان مهمترین عنصر این مصالح می تواند به عنوان موثرترین عامل بصری عمل کند تحت شرایطی که بتواند بیانگر مشخصات ذاتی محصول بوده و با ایجاد جذابیت بصری (به کمک رنگ ولی اوت) تمامی وظایف یک بسته بندی موفق را به خوبی انجام دهد.
بسته بندی یک چاشنی غذایی تند را فرض می کنیم (مثلا فلفل) جعبه این کالا می تواند طوری طراحی شود که القا کننده حس تیزی و تندی باشد، داشتن زوایای تند، لبه های تیز و همچنین کمک گرفتن از رنگ های گرم مثل قرمز، این نوع طراحی در واقع القا یک نوع حس با استفاده از فرم ابتدایی هندسی است.
اما این حالت یک حکم نیست، بلکه بنابر تشخیص طراح و نوع هدف حتی ممکن است بسته بندی دقیقا شباهت به خود کالا داشته باشد یا از لحاظ مفهومی بیانگر نوع کالا باشد مانند بسته بندی هدیه ها.
نظر به این که دنیا روز به روز در حال گسترش و بزرگ شدن است و میزان عرضه و تقاضا به تبع این گسترش رو به افزونی است نیاز به بسته بندی نیز افزایش می یابد، طبیعتاً ضایعات و دورریزهای بسته بندی نیز افزایش مییابد و بنابر سیاستی بین المللی استفاده از مواد قابل بازیافت و نیز مضر بیشتر احساس میشود. کاغذ و مقوا بهترین و شاخص ترین این نوع مواد هستند پس اگر بسته های مقوایی را بتوانیم از فرم ساده مکعب مستطیل خارج کنیم و به فرم هایی زیباتر با کاربردی بیشتر برسیم توانسته ایم به اجابت یکی از خواسته های مهم بسته بندی دست یابیم. (لاهیجی، ش 51، 1382، ص 12 و 13)
مهمترین عواملی که درتعیین بسته بندی نقش دارند، عبارتند از:
1-چیدمان:
تبعیت ازشکل هندسی بسته بندی تکمیلی؛ شکل های منظم ازچیدمان بهتر و استقرار مناسب تری برخوردارند.
2-سهولت مصرف:
نحوه بازشدن دربسته وراحتی مصرف کننده درگشودن و استفاده ازمحتوی بسته؛
3-هزینه:
قیمت تمام شده بسته
4-مقاومت شیمیایی بسته درمقابل کالا:
میل ترکیبی و تاثیرات متقابل کالا با بسته بندی اولیه
5-مقاومت مکانیکی و فیزیکی:
استحکام بسته دربرابر سوراخ شدن، ضربه، سقوط و … درحین جابجائی، نگهداری و حمل ونقل
6-مقاومت دربرابر عوامل محیطی :
مقاومت بسته دربرابر رطوبت، نور، حرارت، میکروارگانسیم، جوندگان و … در حین نگهداری وشبکه توزیع
7-دسترسی به منابع اولیه بسته بندی:
امکان تهیه مواد اولیه بسته بندی در داخل کشور وامکان ساخت بسته
8-فضای مرده:
تبعیت از شکل هندسی بسته بندی اولیه و ثانویه؛ یعنی، فضای داخلی بسته بندی تکمیلی به خوبی پر شده باشد.
9-قوانین و استاندارد:
تبعیت بسته از استانداردهای گردآوری شده از نظر ابعاد، جنس بسته، ممنوعیت کاربرد مواد مصرفی و . . .
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 6210 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 140 |
این پاورپوینت در140 اسلاید به صورت کامل
مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بر مبنای ITIL
توضیح داده است.
برخی از عناوین اسلاید ها:
مقدمه – فناوری اطلاعات
عناصر کاملا اصلی
تعریف چند واژه مربوط به ITIL
میز خدمت Service Desk ) )
میز کمک Help Desk ) )
طرز کار میز کمک Help Desk ) )
برون سپارها (Outsourcer)
پشتیبانی سرویس ( Service Support )
و.....
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
مقاله بررسی جامع نانو تکنولوژی در 41 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
حدود 100 سال پیش که برای اولین بار مسئله استفاده از انرژی عظیم هسته ای مطرح شد؛ بشر همواره نمی توانست درک تجربی و صحیحی نسبت به این موضوع داشته باشد، ولی دیری نپایید که دانش و تکنولوژی این انرژی در اختیار بشر قرار گرفت و توانست استفاده از آن را تجربه نماید. دیر زمانی اگر کسی مسئله پرواز در آسمان و یا سفر به خارج از این کره خاکی و گردش بدور آن را مطرح می کرد، دیگران حتما او را خیال پرداز و مجنون قلمداد می کردند و یا به خاطر اظهار بعضی حقایق فرد را به توبه در کلیسا وامی داشتند! زمانی روباتها و ابرکامپیوترها که می توانستند چندین محاسبه ریاضی را در چند ثانیه انجام دهند، فقط در داستانهای تخیلی نویسندگان پیدا میشد و اکنون … همیشه در تمامی اعصار وقتی مطلبی فوق دانش و درک مردم آن زمان مطرح می شد در برابر مخالفتها و انتقادات شدیدی قرار می گرفت ولی بعد از طی روزگار، همگان با پیشرفتهای فوق العاده در آن زمینه مواجه می شدند و حتی این پیشرفت را موجب فراهم آمدن آسایش بیشتر خود می دیدند و حالا در عصر ما بحث نانوتکنولوژی مطرح شده است، موضوعی که در تمامی ابعاد زندگی بشر و رشته های مختلف علمی ارتباط مستقیم و مؤثر خواهد داشت. نانو تکنولوژی چنان رویکرد و نگرش به تکنولوژی را متحول ساخته که در صورت تحقق و رسیدن به مقصدی که ترسیم شده است، شاید بزرگترین جهش انسان برای صعود به قله های رفیع علم خواهد بود. اکنون جهان متوجه این رویکرد متحول کننده شده و متخصصین و دانشمندان در نقاط مختلف این کره خاکی دست به پژوهش و مطالعات وسیعی در این زمینه زده اند و طبق گفته برخی از آنان پیشرفتهای صورت گرفته و روند رو به رشد نانو، بیش از حد حد انتظار و پیش بینی است.
ذرات نانو در همه جا وجود دارند، روبات های نانو میتوانند به حالت هیجان زده و وحشیانه ای رسیده و شروع به تزاید غیرقابل کنترل نموده به گونه ای که دنیا را به خطر بیاندازند. «تکنولوژی نانو» سال هاست که به وجود آده و میتوان گفت که تازه دوران آن فرا رسیده است. چون هم اکنون ما می توانیم از آن به عنوان پوشش های ظریف و نازک استفاده کرده و یا در تولید سلول های خورشیدی و حتی ساخت داروهای ضدسرطان استفاده کنیم. البته موارد استفاده زیادتری برای آن متصور بوده، منتهی آنچه که اهمیت حیاتی دارد، این است که تکنولوژی نانو به سرعت رو به جلو پیش می رود و باید در استفاده و بهره وری از آن، تمامی جوانب در نظر گرفته شده، منافع و خطرات آن دقیقاً بررسی شود.
ابتدا اشاره ای به زمینه های نانو می نماییم. «نانو» از یک کلمه یونانی به نام Dwarf که به معنای چیزی که کوچک تر از اندازه معمولی بوده اقتباس شده است. واژه «نانوتکنولوژی» به معنی مورد استفاده قرار دادن چیزهایی در طیف ابعادی بین یک الی 100 نانومتر است. این تکنولوژی نیز همانند بسیاری از تعاریف تکنیکی سوالات بی شماری را در اذهان ایجاد کرده که برای بسیاری از آنها هنوز پاسخ مشخص و روشنی وجود ندارد.
برای روشن کردن ذهن خوانندگان گرامی به اندازه یک نانومتر باید بگوییم که طولی است برابر 9-10*1 یا 000000001/0 متر به زبان دیگر یک میلیاردم متر را یک نانومتر می گویند. باز هم برای این که درک بهتری از مطلب داشته باشیم به نمودار ارائه شده در شکل شماره یک نگاه می کنیم. در قسمت سمت راست تصویر قطر تار موی انسان که معادل 000/100 نانومتر است به نمایش درآمده و در بخش کناری آن یعنی نزدیک ترین تصویر سمت چپ آن یک ذره دود سیگار به نمایش درآمده که قطر آن در حدود 5000 نانومتر بوده و باز هم سمت چپ آن طول موج رنگ آبی به نمایش گذاشته شده که معادل 500 نانومتر است. در سمت چپ این نمودار میزان فاصله دیسک خوان با صفحه دیسک در هارد کامپیوتر به نمایش درآمده که معادل 15 نانومتر است. باز هم برای این که موردی برای مقایسه داشته باشیم اشاره می کنیم که ذرات نانو را میتوان با ویروس ها و حتی تک مولکول های تشکیل دهنده آنها مقایسه کرد.
آنها هم اکنون در اطراف ما وجود دارند.
امروزه موارد استفاده نانوتکنولوژی زیاد است که بسیاری از موارد آن از سال 1999 به این طرف طی مقالات متعددی انتشار یافته است. این روزها از ذرات نانوسیلیکا که یک نوع ماده معدنی شامل سیلیکون و اکسیژن است برای تولید رنگ های پوششی استفاده شده که مزیت آنها قابلیت الکترواستاتیک بودن آنهاست، ضمن آن که باعث تقویت و پایداری محصول نهایی میشوند. این ذرات ابتدا در محلول رنگ به صورت شناور درآده و سپس در طی پروسه خشک شدن با آرایش خاصی که به آن آرایش تقاطعی می گویند به یکدیگر متصل می گردند. ماحصل استفاده از ذرات نانو در رنگ های مختلف این است که پایداری آنها در مقابل خش پذیری سه برابر رنگ های معمولی است.
ذرات بسیار کوچک، پتانسیل بسیار بالا
تحقیق و توسعه در حال پیشرفت در فضاهایی بسیار متفاوت است، از تولید انرژی گرفته تا علم مواد، پزشکی و حتی حمل و نقل. نانوکریستال هایی که قابل جاسازی در پلاستیک های هادی جریان الکتریسیته هستند میتوانند شرایط لازم را برای تولید برق از خورشید با هزینه ای منطقی به وجود آورند. در این پلاستیک ها، مواد پلاستیکی بین الکترودها به صورت لایه لایه یا ساندویچی قرار داده میشوند و تکمیل کننده آن عمل لامینیت کردن، آن هم با یک پوشش نازک بوده و سپس میتوان آنها را بر روی هر نوع سقفی قرار داد تا بتوانند انرژی خورشید را جذب کرده و آن را تبدیل به الکتریسیته بنمایند.
سایر محققان اقدام به پرورش دادن پوشش هایی نموده اند که شامل گرافیت، الماس، کربن به صورت ذرات بدون شکل و بالاخره کربن به صورت حباب های نانو است. تنوع مواد کربنی در ساخت پوشش های مختلف به آنها خواص استثنایی را اهدا میکند. به طور نمونه ماده ای وجود دارد به نام CDC یا کربایدی که از کربن مشتق شده ، نسبت به سایش مقاوم بوده و ویژگی های اصطکاک آن پایین است.
یکی از موارد استفاده CDC در اتومبیل میتواند یاتاقان های پمپ آب یا واترپمپ باشد.
استفاده از حسگرهای نانو در تولید پارچه و سایر مواد آنها را هوشمند نموده و قادر خواهند بود چنانچه تحت فشار و یا پارگی و یا استفاده غلط قرار گرفتند بلافاصله اطلاعات این رویداد را منتقل کنند. در حال حاضر حسگرهای نانو برای موارد استفاده در پزشکی وجود دارند که به آنها بیوچیپس اطلاق می گردد که حساسیت آنها ده برابر بیش از سایر وسایل و ابزارها بوده که این برتری فقط ناشی از آن است که سطح گستردگی آنها به دلیل نازک بودن در واحد سطح به مراتب بیش از سایرین است.
بیوچیپس ها باعث می گردند که سرعت تحقیق بر روی داروها بالا رفته و جوابی که از انجام آزمایش های خون به دست میآید دقیق تر و سریع تر از روش های معمولی باشد.
در دنیای اتومبیل نیز واقعیت سطح بیشتر سلول های سوختی به معنای افزایش راندمان و کاهش هزینه، کاملاً صدق میکند. دانشمندان دانشگاه میشیگان در حال به کارگیری چیزی به نان میکرو فابریکاسیون به منظور رشد لایه هایی از غشا تبادل پروتون هستند که تنها بخش گران و پرهزینه در تولید سلول های سوختی بوده و در صورت موفقیت در این امر به زودی شاهد کاهش قیمت اتومبیل های سلول سوختی خواهیم بود.
نانولیتوگرافی
محققان آزمایشگاه «بروک هاون» وزارت ملی انرژی آمریکا، روش شیمیایی جدیدی را برای نگارش یافته اند که قادر است خطوطی از جوهر به ضخامت تنها چند 10 نانومتر ایجاد کند.
«یانگ کای»، فیزیکدان این آزمایشگاه میگوید: این روش جدید نگارش، امکانات زیادی را برای ایجاد الگوها و نقوش بر روی سطوح در مقیاس نانو فراهم کرده است. این دستاورد تأثیر شگرفی بر توسعه فناوری های نانو که شامل الگوسازی در مقیاس نانو، مثل الکترونیک مولکولی (مدارهای ریزی که با استفاده از مولکول های آلی ساده ساخته میشوند) هستند، گذاشته است.
نام این روش را «نانولیتوگرافی با قلم الکترونیکی» (EPN)Cآز
گذاشته اند. آنها یک نوک فلزی نازک را در عرض لایه ای از مولکول های آلی لغزاندند، تا در آن یک ولتاژ الکتریکی ایجاد شود که موجب اکسید شدن منطقه زیرین آن خواهد شد، یا واکنشی رخ دهد که ساختار شیمیایی لایه را تغییر دهد.
در یک بار لغزش قلم، مولکول های آلی جوهر، از روی نوک به منطقه های اکسید شده منتقل میشوند و در نتیجه یک خط نازک ایجاد میشود. هر خط فقط یک مولکول ضخامت دارد، ولی محققان میتوانند با نگارش بر روی الگوهای موجود، الگوهای چند لایه ای ایجاد کنند. این امر به آنان توانایی ایجاد مناظر سه بعدی در مقیاس نانو را میدهد. علاوه بر این با قطع ولتاژ، میتوانند از نوک مذکور به عنوان «پیمایشگر» جهت «خواندن» و ایجاد تصویری از الگویی که قبلا انگاشته شده، استفاده کنند. با تحقیقات بیشتر، EPN ممکن است به توانایی نگارش مواد زیست مولکولی مثل پروتئین ها بر روی صفحات دست یابد. این رسوب های پروتئینی در مقیاس نانو، به عنوان مثال میتوانند نقش حسگرهای زیستی را بازی کنند.
تشدید ماهیت چند رشته ای تکنولوژی
بسیاری از روندهای تکنولوژیک به دلیل حضور دو یا چند تکنولوژی متقاطع پدید آمده اند. نمونه آن تشخیص پزشکی مولکولی بر پایه سیستمهای میکرو الکترومکانیک، بیومواد، کامپیوترهای بیولوژیک، و روباتهای بیومتریک است. در گذشته تکنولوژی های گوناگونی برای کاربردهای توانزا با یکدیگر ترکیب شده اند اما امروزه گرایش رو افزونی به شکل دهی تیمهای چند رشته ای برای پرداختن به چالشهای سیستم و دور نما سازی از رویکردها مشهود است، که جای روابط سلسله مراتبی سنتی تیمها را گرفته است، بعنوان مثال اکنون دیده میشود که دانشمندان علم مواد و کامپیوتر و مهندسان کاربرد سطح همکاری خود را به شدت افزایش می دهند تا مواد بیوپزشکی برای بافتهای مصنوعی بسازند یا برای تسهیل سطوح فعال کنترل سیستم، مواد واکنشی را توسعه دهند، همچنین مواد حاوی حسگرها و تحریک کننده ها برای سازه های هوشمند به همین ترتیب توسعه می یابند.
دسته بندی | معارف اسلامی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 668 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 362 |
مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی در 362 صفحه ورد قابل ویرایش
انسان کامل
حمد:بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(1)((به نام خداوند رحمتگر مهربان.))
? بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ? : همانا به واسطه صورت انسان کامل که جامع رحمت عامه (رحمانیه) و رحمت خاصه (رحیمیه) و مظهر ذات الهی به اعتبار جمیع صفاتش شروع کرده و می خوانم در این صورت انسانی همان اسم اعظم الهی است که حضرت رسول اکرم (ص) در حدیث «اوتیت جوامع الکلم و بعثت لأتم مکارم الاخلاق» به این مطلب اشاره فرموده اند زیرا کلمات همان حقائق موجودات و اعیان ثابته آنها می باشند و مکارم اخلاق، کمالاتی است که مصدر کارهای آنهاست که جملگی آنها در کون جامع انسانی گرد آمده است.
[اگر حروف بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را جدا از هم بنویسیم را جدا از هم بنویسیم 22 حرف است و اگر آنرا پیوسته بنویسیم 18 حرف ملفوظ دارد و 19 حرف مکتوب پس حروف مکتوب بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ] نوزده حرف می باشد که اشاره به آنها [هیجده هزار عالم= هر حرف در ازاء هزار عالم با تفاصیل آنها] و عالم انسانی می باشد و انسان با وجود اینکه متعلق به عالم حیوانی است اما به اعتبار شرافت و جامعیتش [نسبت به اسماء الهی یا حضرات چهارگانه دیگر] عالم دیگری است دارای شأن و جنسیت متفاوت از عالم حیوانی.
بقره:وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ(30)((و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسى را مىگمارى که در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مىکنیم؛ و به تقدیست مىپردازیم. » فرمود: «من چیزى مىدانم که شما نمىدانید. »))
? وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ? [و این گفتار ملائکه] به این دلیل بود که از ظهور حقایق الهی و اوصاف ربانی در انسان ناآگاه بودند که این ظهور به جهت وجود جهات الهی جمعی در برداشتن تمامی عوالم [شهادت و غیب] در درون انسان می باشد.
آلعِمرَان:نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ(3)
((این کتاب را در حالى که مؤیّد آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را. . .))
? نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقّ? یعنی با تنزیل کتاب بر تو ترا به مرتبه به مرتبه و درجه به درجه ترقی داد کتابی که نشانگر علم توحید حق به اعتبار جمع همان عقل قرآنی است.
انعام:وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى نُورًا وَ هُدًى لِلنّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثیرًا وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ(91)(( و آنگاه که [یهودیان] گفتند: «خدا چیزى بر بشرى نازل نکرده»، بزرگى خدا را چنانکه باید نشناختند. بگو: «چه کسى آن کتابى را که موسى آورده است نازل کرده؟ [همان کتابى که] براى مردم روشنایى و رهنمود است، [و] آن را به صورت طومارها درمىآورید. [آنچه را] از آن [مىخواهید] آشکار و بسیارى را پنهان مىکنید، در صورتى که چیزى که نه شما مىدانستید و نه پدرانتان، [به وسیله آن] به شما آموخته شد. » بگو: «خدا [همه را فرستاده]»؛ آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود به بازى [سرگرم] شوند.))
? وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ? یعنی آنگونه که شایسته اوست او را نشناخته اند چرا که در تنزیه حق مبالغه به اندازه ای می کنند که او را از بندگانش دور کرده تا جایی که ممکن نیست چیزی از علم و کلامش بر بندگانش نازل گرد و اگر آنگونه که شایسته اوست او را میشناختند که وجود به واسطه اوست و جمله عالم غیب باطنیش و برای هر باطنی ظاهری وجود دارد پس چه مشکلی است که برخی از صفاتش بر مظهر بشری اش ظهور یابد بلکه برای علم باطنی و حکمت او مظهری جز انسان کامل وجود ندارد پس نبی به اعتبار صورت ظاهریش ظاهر حق است و به اعتبار باطنش باطن حق علمش را بر قلب او نازل ساخته و بر زبانش جاری می سازد تا خلق را به سوی ذات الهی دعوت کند و هرگز به دوگانگی نخواند مگر به اعتبار تفصیل در صفات حق اگر به اعتبار وحدت بنگریم چیزی جز او وجود ندارد- نه نبی و نه غیر او- اما اگر به اعتبار تفصیل صفات و اسمائش بنگریم پیامبری ظهور می یابد که تابع اسمی از انبیاء اوست و در مرحله بعد به اسمی از اسماء اوست و در مرحله بعد به اسمی از اسماء او تبدیل می شود و اگر این پیامبر دارای مقام نبوت تام باشد به اسم اعظم الهی تبدیل می گردد که درهای خزائن غیب و وجود و حکمتش جز به واسطه این اسم اعظم باز نمی گردد.
حجر:الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ(1)(( الف، لام، راء. این است آیات کتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر.))
?وَ قُرْآنٍ مُبینٍ? که جامع و ظاهر کننده همه چیز می باشد.
بنی اسرائیل:قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ اْلإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیرًا(88)((بگو: «اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند. »))
? قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ اْلإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ? چرا که استعداد کامل حمل آن مخصوص به توست و توئی که در حقیقت قطب عالم بوده و از آنچه از تو فوران می کند به آنها می رسد پس انجام این کار توسط آنان ممکن نبوده و توان تحمل آنرا ندارند و به همین دلیل است که بیشترشان از پذیرش آن امتناع می ورزند.
کهف: فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفًا(6)(( شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیرىِ [کار]شان تباه کنى.))
? فَلَعَلَّکَ باخِعٌ? [باخع یعنی] هلاک کردن.
? نَفْسَکَ? یعنی به خاطر شدت شوقت به هدایت آنان و تأسف از رویگردانیشان [خودت را هلاک مگردان توضیح اینکه] مهربانی و رحمت به خلق از لوازم محبت الهی و نتیجه آن است. و چون آن حضرت حبیب الله بودند پس از لوازم محبوبیت آن حضرت محبت او به مردم- به خاطر خداوند- بود همچنانکه فرمود: «یحبهم و یحبونه» پس در نتیجه هرکس که خدا را بیشتر دوست بدارد محبت و مهربانیش به خلق بیشتر خواهد بود چرا که محبت به مردم ظل محبت الهی است پس خلق به منزله فرزندان و نزدیکان او و بلکه به منزله اعضاء و جوارح او می باشند پس به این دلیل است که تأسفش به اندازه ای زیاد است که نزدیک است حضرت را بکشد.
طه: اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى(8) خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد.
? لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى? معنی آیه اینکه ما قرآن را از کسی نازل کردیم که متصف به جمیع صفات جمالیه و جلالیه است و از جمعیت ذاتیه ات بهره مند شده است وگرنه پذیرش و تحمل آن برایت مقدور نبود چرا که اثر با مؤثر و صادره با مصدر متناسبند پس چون مصدر آن ذات موصوف به جمیع اسماء حسنی است لازم است که پذیرنده نیز که تویی متصف به جمیع آنها باشی.
انبیاء:* وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا إِبْرَهِیمَ رُشدَهُ مِن قَبْلُ وَ کُنَّا بِهِ عَلِمِینَ(51)((و در حقیقت، پیش از آن، به ابراهیم رشد [فکرى]اش را دادیم و ما به [شایستگى] او دانا بودیم.))
? وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا إِبْرَهِیمَ? روح.
? رُشدَهُ? [یعنی رشد] مخصوص به او و آنچه که شایسته اوست که همان هدایت به سوی توحید ذاتی و مقام مشاهده خلیلیت حق است.
? مِن قَبْلُ? قبل از مرتبه قلب و عقل که از لحاظ شرف و عزت بر آنها برتری دارد.
? وَ کُنَّا بِهِ عَلِمِینَ? یعنی کمال و فضیلتش را به خاطر شأن عالی اش جز من نمی داند.
انبیاء:قَالَ لَقَدْ کُنتُمْ أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُکمْ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ(54)قَالُوا أَ جِئْتَنَا بِالحَْقِّ أَمْ أَنت مِنَ اللَّعِبِینَ(55)قَالَ بَل رَّبُّکمْ رَب السمَوَتِ وَ الأَرْضِ الَّذِى فَطرَهُنَّ وَ أَنَا عَلى ذَلِکم مِّنَ الشهِدِینَ(56)وَ تَاللَّهِ لأَکیدَنَّ أَصنَمَکم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ(57)فَجَعَلَهُمْ جُذَذاً إِلا کبِیراً لهَُّمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ(58)(( گفت: «قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشکارى بودید. » گفتند: «آیا حق را براى ما آوردهاى یا تو از شوخىکنندگانى؟» گفت: «[نه] بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین است، همان کسى که آنها را پدید آورده است، و من بر این [واقعیت] از گواهانم. و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید، قطعاً در کار بتانتان تدبیرى خواهم کرد. » پس آنها را -جز بزرگترشان را- ریز ریز کرد، باشد که ایشان به سراغ آن بروند.))
? فى ضلَلٍ مُّبِینٍ? یعنی در حجابهای نوری حق بوده و به مرتبه عین ذات نرسیده اند [و به عبارت دیگر] آنان پرده نشین برزخهای صفاتی اند که به سوی حقیقت احدیت و استغراق در دریای هویت حق تعالی راهی ندارند.
?أَ جِئْتَنَا بِالحَْقّ? یعنی آیا چیزی را که آورده ای به واسطه حق بوده و گوینده اصلی حق تعالی است یا اینکه از جانب خودت است و گوینده آن توئی که در آن صورت گفتارت از روی سرگرمی است و حقیقتی در آن نیست [و به عبارت دیگر] اگر این سخن را از جانب حق می گوئی و سالک طریق اوئی که سختی راست و حتمی است که به واسطه آن از ما برتری و اگر از جانب خودت است که ما از تو برتریم.
? بَل رَّبُّکمْ? یعنی آورنده و گوینده پروردگارتان است همان که با ایجاد و قوام بخشی و حیات و سلوک و نبوت و تعلیم خود پرورنده همه مخلوقاتش می باشد.
? وَ أَنَا عَلى ذَلِکم? که گوینده حقیقی حق تعالی است که رب جمله خلائق است.
?مِّنَ الشهِدِینَ? شهودی که در اینجا ذکر شد، شهود ربوبیت حق تعالی است و گونه [در صورتی که شهود ذاتی بود] از واژه «انا» استفاده نمی کرد چرا که شهود ذاتی فنای محض است که در آن از انیت و دوگانگی خبری نیست و این دوگانگی بعد از فناست که در آن مقام آورنده و گوینده حق تعالی است که خالق جمله خلائق است.
? لأَکیدَنَّ أَصنَمَکم? یعنی صورت اشیاء و اعیان موجوداتی را که خود را صرف خلق و حفظ و اداره آنها نموده اید محو خواهم کرد اما وجودشان را بعد از بازگشت از عین احدیت ذاتیه و روی آوری به سوی کثرت صفاتی خود قبول خواهم کرد.
? فَجَعَلَهُمْ? به وسیله قهر ذاتی و شهود عینی حق تعالی.
?جُذَذاً? یعنی قطعات متلاشی فانی.
? إِلا کبِیراً لهَُّمْ? که همان عین باقی است که حضرت ابراهیم به واسطه آن خلیل نامیده می شود [وگرنه به مقام حبیب الله می رسید]
?لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ? یعنی اینکه از او [یا عین باقی حضرت ابراهیم] کسب فیض و نور علم نمایند همچنانکه او از حضرت حق نموده است.
حج:الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیرًا وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ(40)(( همان کسانى که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مىگفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمىکرد، صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مىشود، سخت ویران مىشد، و قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى مىکند، یارى مىدهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است.))
? یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ? [یاد خدا به وسیله اسم اعظم] به واسطه تخلق به اخلاق الهی و اتصاف به صفاتش و دریافت اسرار او و فنا در ذاتش صورت می گیرد.
فرقان:وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذیرًا(51)(( و اگر مىخواستیم قطعاً در هر شهرى هشداردهندهاى برمىانگیختیم.))
? وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذیرًا? یعنی از کمال مطلقت که مردم را به وسیله آن به سوی حق فرامی خوانی بر افراد دیگر ارزانی می داشتم و براساس اختلاف استعداد اصناف مردم بر آنها پیامبرانی می گماردم همچنانکه فرمود (ولکل قوم هاد) سپس برای هر گروهی پیامبر متناسب با آنها را برگزیدیم همچنانکه قبل از حضرت رسول اکرم (ص) حضرت موسی (ع) را بر بنی اسرائیل و شعیب را بر اهل مدین و اصحاب ایکه مبعوث نمودیم پس مجاهده ات را آسان نمودیم چرا که مجاهده بر حسب کمال است و هرچه که کمال بزرگتر باشد مجاهده نیز بالاتر خواهد بود چرا که حضرت حق هر گروهی را به اسمی از اسمائش تربیت می کند پس هنگامی که فرد ؟؟؟ مظهر جمیع صفات و متحقق جمله صفات است مجاهده او همراه با همه گروه های امتش و با جمیع صفات الهی لازم است اما ما به خاطر بزرگواری ات و اینکه تو انسان کامل مطلق و قلب اعظم و حائز مقام خاتمیتی در تو اینگونه نخواستیم.
فیض اقدس
بقره:لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْرًا کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ(286)((خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایىاش تکلیف نمىکند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانکه بر [دوشِ] کسانى که پیش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویى؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.))
? لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها? یعنی جز آنچه می توانند بر آنها تکلیف نمی نهد و طاقتشان را طاق نکرده و از استعدادشان کم نگذارده پس بهره هر فرد از مکاشفات و تجلیات الهی مطابق میزان استعداد ازلی است که به واسطه فیض اقدس به او بخشیده شده.
رعد:اللّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثى وَ ما تَغیضُ اْلأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ(8)((خدا مىداند آنچه را که هر مادهاى [در رحم] بار مىگیرد، و [نیز] آنچه را که رَحِمها مىکاهند و آنچه را مىافزایند. و هر چیزى نزد او اندازهاى دارد.))
? کُلُّ شَیْءٍ? از کمالات
?عِنْدَهُ بِمِقْدار? معین و براساس قابلیت [به تاویل دوم] استعداد و قوه هر چیزی براساس استعداد مقدر او در ازل است که این استعداد به واسطه فیض اقدس حق بوده و کم و زیاد نمی گردد و معنی (لکل قوم هاد) حق تعالی است همچنانکه فرمود ( انک لا تهدی من اجبت ولکن الله یهدی من یشاء) و این امر به واسطه علم ازلی او به میزان کم وزیاد استعدادها می باشد پس کمالاتش را براساس استعدادها مقدر می فرماید.
مریم: لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا(94)(( و یقیناً آنها را به حساب آورده و به دقت شماره کرده است.))
? لَقَدْ أَحْصاهُمْ? در ازل به واسطه ایجاد اعیان و استعدادهایشان به وسیله فیض اقدص و نیز ایجاد تعیناتشان به وسیله علم خویش.
? وَ عَدَّهُمْ عَدًّا? پس ماهیات و حقایق آنها همان صورت معلوماتی است که از عدم محض در حضرت علم الهی ظاهر گشته و به واسطه فیض رحمنی در عالم وجود عینی پدیدار می گردند پس چگونه می توانند شبیه و متناسب با اوباشند.
نمل:قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذینَ اصْطَفى آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ(59)(( بگو: «سپاس براى خداست، و درود بر آن بندگانش که [آنان را] برگزیده است. » آیا خدا بهتر است یا آنچه [با او] شریک مىگردانند؟))
? قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ? به خاطر ظهور کمالات و تجلیات صفاتی اش به مظاهر مخلوقاتش ( حمد مخصوص به اوست)
?الله? که حمد وخیر و سلام مطلق در ذات اوست.
? أَمّا یُشْرِکُونَ? منظور عوالم وجودی است در صورتی که برای آنان وجود و تأثیری بدانیم چرا که بعداز کمال و قبول مطلق که همان اسم سلام مطلق حضرت حق به اعتبار فیض اقدس است چیزی جز عدم بحث وخالص باقی نمی ماند و چگونه شر خالص و مطلق که نقطه مقابل خیر مطلق است خیر محسوب گردد.
قصص:قالَ ذلِکَ بَیْنی وَ بَیْنَکَ أَیَّمَا اْلأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ وَ اللّهُ عَلى ما نَقُولُ وَکیلٌ(28)(( [موسى] گفت: «این [قرار داد] میان من و تو باشد که هر یک از دو مدّت را به انجام رسانیدم، بر من تعدّى [روا] نباشد، و خدا بر آنچه مىگوییم وکیل است. »))
? أَیَّمَا اْلأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ ? یعنی به هر کدام از این دو برسم گناهی بر من نیست چرا که وظیفه ام فقط تلاش نمودن است و رسیدن به هدف به واسطه استعداد ازلی ام می باشد و به میزان ان تلاش می نمایم پس امر خویش را به خداوند وا می گذاریم که در آن شاهد می باشد.
[به عبارت دیگر] خداوند آنچه را که از کمالات به ما داده واسطه عین ثابت- که از فیض اقدس او می باشد – بر ما ارزانی داشته است. که جز او بر آن آگاهی ندارد و میتواند آنرا تغییر دهد.
و کسی قبل از رسیدن به کمالاتش به میزان استعداد خویش واقف نیست چرا که این کمالات از حضرت غیب الغیوب است و خداوند آنرا فقط مخصوص خویش گردانده است.
روم:فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ(30)(( پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمىدانند.))
? فَأَقِمْ وَجْهَکَ? برپای داشتن دین همانا ناخالص نمودن خویش از ماسوی الله است در حالیکه فقط بر توحید پایدار مانده وتوجهی به نفس خویش وغیر حق ننماید و در این صورت است که سلوک ودین و طریقتش الهی می گردد چرا که غیر حق را موجود نمی داند.
?حَنیفًا? یعنی روی گردان از ادیان باطل است که همان اثبات غیر وشریک قراردادن آنها برای حق است.
? فَطَرَ النّاسَ? [منظور اینکه] او را ملزم به فطرت الهی می داندو این همان حالت صفا وپاکی ازلی است که حقیقت انسان با آن عجین گشته است و این دین قیم ازلی و ابدی است.
که هرگز از پاکی ازلی خود تغییر و تبدیلی نمی یابد و محض تو چند فطری است و این فطرت اولی به واسطه فیض ( قدس ایجاد می گردد- که فیض اقدس نیز از عین ذات الهی سرچشمه می گیرد – پس هر که بر توحید پای بفشارد انحرافش از توحید واحتجابش از حق ممکن نخواهد بود چرا که انحراف و احتجاب از حق به واسطه آلودگی های جسمانی وعوارض طبیعی قبل از تولد یا به واسطه تربیت و عادت صورت می گیرد.
احزاب:النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا اْلأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلاّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفًا کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُورًا(6)(( پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزدیکتر] است و همسرانش مادران ایشانند، و خویشاوندان [طبقِ] کتاب خدا، بعضى [نسبت] به بعضى اولویّت دارند [و] بر مؤمنان و مهاجران [مقدّمند]، مگر آنکه بخواهید به دوستان [مؤمن] خود [وصیّت یا] احسانى کنید، و این در کتاب [خدا] نگاشته شده است.))
? النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ? چرا که او در حقیقت مبدا وجود وکمالات آنها ومنشا دو فیض اقدس استعدادی و مقدس کمال می باشد پس او پدر حقیقی آنها نیست و به این جهت است که زنان ان حضرت مادران امتند و رعایت حرمت آنها بر امت لازم است آن حضرت در هنگام فطرت واسطه بین آنها وحضرت حق است و کمالاتش از اوست چرا که فیض حق تعالی بدون او به مردم نمی رسد زیرا که او حجاب اقدس و یقین اول است همچنانکه می فرمایند ( اول ما خلق الله نوری) و اگر او را بیشتر از خود دوست نداشته باشند به واسطه نفسشان از او محجوب گشته ونجات نمی یابند چرا که نجاتشان فناء در اوست که مظهر اعظم حق می باشد.
زمر:قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعًا لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(44)(( بگو: «شفاعت، یکسره از آنِ خداست. فرمانروایى آسمانها و زمین خاصّ اوست؛ سپس به سوى او باز گردانیده مىشوید. »))
? قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعًا? به دلیل اینکه زمینه قبول شفاعت شفیع نیز از اوست و این زمینه سازی به وسیله فیض اقدس اوست پس قبول و تأثیر از آن حق است که فرمانروای مطلق ملک هستی است.
توحید صفاتی وافعالی
اعراف: قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ(16)((گفت: «پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.))
? فَبِما أَغْوَیْتَنی? [آیه شریفه نشانگر این موضوع است که ] شیطان قسم می خورد. چرا که فقط محجوب از ذات احدیت است نه صفات و افعال حق تعالی پس به دلیل اینکه افعال را از خداوند دیده و با دیده تعظیم به آنان می نگرد به عزت حق تعالی قسم یاد می کند فی قوله (فبعزتک لاغوینهم اجمعین).
احزاب: هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیمًا(43)(( اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است.))
? هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ? یعنی به میزان پاکی و صفای شما تجلیات افعالی و صفاتی اش را – ونه تجلیات ذاتی – [بر شما درود می فرستد چرا که با ؟؟؟ ذات خویش همه را می سوزاند همچنانکه جبرئیل (ع) فرمود (لودنوت أنمل? لاحترقت]
مراتب غیب
انعام:وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ(59)(( و کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست. جز او [کسى] آن را نمىداند، و آنچه در خشکى و دریاست مىداند، و هیچ برگى فرو نمىافتد مگر [اینکه] آن را مىداند، و هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین، و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است.))
? وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ ? بدان که غیب دارای مراتبی است که اولین مرتبه آنها ((غیب الغیوب)) است که همان علم الله است که غیب اولی نیز نامیده می شود. در مرتبه بعد غیب عالم ارواح است که همان نقش بستن صورت های کلی - هر چیزی که وجود دارد و به وجود خواهد آمد ( از ازل تا ابد) – در اولین عالم عقلی است که همان روح عالم و قضاء سابق است و در حالت کلی ام الکتاب نامیده می شود. سپس غیب عالم قلوب است و آن نقش بستن تمام صور به صورت تفصیلی – شامل کلی و جزئی- در عالم نفس کلی که قلب عالم است و لوح محفوظ نامیده می شود. در مرتبه بعد غیب عالم خیال قرار دارد که نقش بستن کائنات در نفوس جزئی فلکی می باشد که این عالم در زبان شرع ( اسماء دنیا) نامیده می شود چرا که نزدیکترین مرتبه غیب عالم به شهادت و لوح قدر الهی است[لوح قدرهمان تفصیل قضاء الهی است] (و منظور از علم الهی همانا) عنایت اولی است که عبارت از احاطه حق تعالی بر همه اشیاء، که این احاطه به واسطه حضور ذات او در همه این عوالم انجام می گیرد [توضیح اینکه] به واسطه عین ثابته آنها بر همه آن صورتها علم می یابد به طوریکه ذره ای در آسمانها و زمین از علم او خارج نیست.
پس اگر مفاتح جمع مفتح (به فتح میم) و به معنی مخزن باشد پس معنی آیه این است که به واسطه حضور ذات حق در تمامی مراتب، جمله این خزائن که شامل همه مراتب غیوب است از آن اوست
? لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ? حال اگر مفاتح جمع مفتح ( به کسر میم) و به معنی کلید باشد پس معنای آیه اینگونه است که : درهای این مخازن غیب بسته است و کلید آنها بدست اوست و کسی جز او به محتویات آنها علم ندارد اما وسائل ظهور و بروز آنها ازجایگاهشان به سوی عالم شهادت به دست قدرت اوست و این تصرف در مخازن فقط منحصر به اوست وکسی نمی تواند از آنها اطلاع یابد و این مفاتح همان اسماء الله می باشند و منظور از کتاب مبین در این آیه، سماء دنیا است و این به دلیل تعین جزئیات درآن می باشد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مقاله بررسی تأثیر تواناسازی کارکنان برامنیت شغلی در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
تاثیر تواناسازی کارکنان بر امنیت شغلی
چکیده:
در دنیای امروز امنیت شغلی بدین معنا کاربرد دارد که به جای وابستگی افراد به سازمان بایستی سازمانها به افراد وابسته باشند و این گرو آن است که سازمانها بستر لازم را فراهم کنند تا کارکنان از ابعاد مختلف توانمند گردند. در سازمانهای عصر حاضر دیگر رسمی شدن و استخدام ثابت تضمین کننده امنیت شغلی نیست ، بلکه کارآیی ، تخصصی ، بالندگی و نوآوری و مولفههایی از این قبیل هستند که امنیت شغلی کارکنان را تامین می کنند. در این تحقیق به دنبال پاسخ دادن به این سوالات هستیم که تاثیر توانا سازی مهارتی کارکنان بر بعد ذهنی امنیت شغلی چگونه است و اولویت مهارتهای ذکر شده از نظر میزان تاثیر بر بعد ذهنی امنیت شغلی کدام است؟ در این تحقیق سازمان اقتصادی کوثر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و بر اساس نتایج فرضیات فرعی پیشنهاداتی ارائه گردید.
واژگان کلیدی: تواناسازی ، مهارت شناختی ، امنیت شغلی
مقدمه
در مفهوم امنیت شغلی موضوعاتی چون تغییرات شغلی از دست دادن شغل عدم دستیابی به شغل مناسب گنجانده شده است.. وقتی بحث امنیت شغلی پیش میاید در ذهن اکثر افراد این امر تداعی میشود که بایستی افراد در سازمان از وضعیت استخدامی رسمی برخوردار باشند تا امنیت شغلی آنها تضمین شود. یا به عبارت دیگر افراد به صورت عمری به استخدام ثابت سازمانها درایند. استخدام ثابت و رسمی گرچه به ظاهر امنیت شغلی را تضمین میکند ولی این نارسایی را به دنبال دارد که کم کم افراد سازمان از فکر ترقی و توسعه و بالندگی دور میشوند و این امر وضعیت شغلی آنها را به خطر میاندازد. در دنیای امروز امنیت شغلی بدین معنا کاربرد دارد که به جای وابستگی افراد به سازمان بایستی سازمانها وابسته به افراد باشند و این در گرو آن است که سازمانها بستر لازم را فراهم کنند تا کارکنان در ابعاد مختلف توانمند گردند. در واقع توانمندسازی کارکنان در قالب ارتقای قابلیت ها توسعه مهارتها بهبود عملکرد ارتقای سطح آگاهیهای اجتماعی و بهبود مهارت حل مسئله امنیت شغلی آنها را تامین میکند.
هدف از انتخاب موضوع
اهداف مورد نظر از انتخاب موضوع عبارتنداز:
1- بررسی تاثیر تواناسازی مهارتی کارکنان در بعد ذهنی امنیت شغلی
2- اولویت بندی مهارتهای ذکر شده در پایان نامه از لحاظ میزان تاثیر بر بعد ذهنی امنیت شغلی
اهمیت موضوع
نظامهای نوین مدیریت تاکید فراوانی بر منابع انسانی دارند و آن را مهترین دارایی سازمان به شمار می آورند لذا برای مقوله امنیت شغلی اهمیت و اعتبار زیادی قائل هستند. امروزه در بسیاری از شرکتهای پیشرو و موفق رابطه بلندمدت بین کارکنان و سازمان یکی از ارکان موفقیت تلقی میشود. چرا که چنین رابطه ای از یک سو سازمان را مطمئن میسازد که در صورت سرمایه گذاری آموزشی و ارتقای دانش و مهارت افراد میتواند از بازده این سرمایه گذاری در سالهای آتی بهره مند شود واز سوی دیگر به کارکنان در مورد امنیت شغلی و تامین نیازهای خود و خانوادهشان در سالهای آتی اطمینان میبخشد. لذا سازمانها در تلاشند امنیت شغلی کارکنان را از طریق تواناسازی آنها در ابعاد مختلف تامین میکنند. و به دنبال آن زمینههای بروز خلاقیت و نوآوری و استفاده از امکانات برای رسیدن به حداکثر بازده را فراهم سازند.
فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی : تواناسازی کارکنان در مهارتهای بینشی (شناختی) باعث امنیت شغلی کارکنان میشود.
فرضیات فرعی:
1- تواناسازی کارکنان در مهارتهای رفتاری باعث امنیت شغلی میشود.
2- تواناسازی کارکنان در مهارتهای ارتباطی باعث امنیت شغلی میشود.
3- تواناسازی کارکنان در مسئله یابی باعث امنیت شغلی میشود.
4- تواناسازی کارکنان در تجربه آموزی باعث امنیت شغلی میشود.
قلمرو تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق ستاد مرکزی سازمان اقتصادی کوثر میباشد. قلمرو زمانی این تحقیق دوره زمانی شش ماهه از تیرماه 84 تا آذر 84 را دربر میگیرد.
قلمرو موضوعی این تحقیق تاثیر تواناسازی کارکنان بر امنیت شغلی میباشد.
روش تحقیق
روش تحقیق نظری – کاربردی میباشد که در بخش نظری از روش کتابخانه ای مبتنی بر برسی کتب مقالات و پایان نامه ها در بخش کاربردی هم از مصاحبه و توزیع پرسشنامه استفاده شده و با استفاده از نرم افزار spss شاخصهای مرکزی از قبیل میانگین، میانه و نما محاسبه شده و برای تعمیم نتایج از آزمون آماری فریدمن استفاده و اقدام به رد یا تایید فرضیات شده است.
تعریف واژه ها و اصطلاحات
1- توانمندسازی
از توانمندسازی تعاریف و کاربردهای متعددی ارائه شده است. اما این واژه معانی متفاوتی به شرح ذیل را تداعی میکند:
اعطای اختیارات بیشتر به کارکنان و مدیران برای تصمیم گیری
سهیم کردن افراد در تعیین سرنوشت حرفه ای خود
فرایند تسهیم قدرت با اعضای گروه
بهبود و به کارگیری مهارتها
غنیتر شدن پتانسیل منابع انسانی درجهت خیر و صلاح خود سازمان (یزدان پناه، 1384،ص137)
در این پایان نامه تواناسازی را به معنای بهبود و به کارگیری مهارتها در نظر گرفتهایم.
2-پیشنهادات مربوطه به فرضیه فرعی دوم:
الف)سازمانها باید به کارکنان خود آموزش دهند که شنود مؤثر داشته باشند زیرا بدون شنود مؤثر کارکنان اطلاعاتی راکه به آنها داده میشود فرا نمیگیرند و کارکنانی هم که احساس کنند در مورد انجام شغلشان اطلاعات کافی ندارند بر امنیت شغلیشان تاثیر گذار است.
ب)افزایش توانایی کارکنان در راهنمایی و قانع کردن همکاران و افراد کم تجربه این احساس را به آنها القا میکند که سازمان به آنها نیازمند است و میتواند از آنها برای انتقال تجربه کاریشان به افراد تازه وارد استفاده کند.
ج)سازمانها باید هر چند مدت یکبار از طریق هماهنگیهای برنامهریزی شده جلسات گروهی تشکیل دهند که افراد بتوانند راجع به شغلشان و مهارتهای انجام آن با هم تبادل نظر کنند.
3-پیشنهادات مربوطه به فرضیه فرعی سوم:
الف)مدیران عالی سازمانها باید بیان و تدوین واضح اهداف را مبنایی برای تنظیم برنامههای بلند مدت خود بدانند بطوریکه تعهد و علاقه مدیران و کارکنان خود را جلب کنند و کارکنان از اینکه با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان و همچنین رسالت سازمان آشنایی کامل داشته باشند بر عملکرد و امنیت شغلی آنان تاثیر گذار خواهد بود.
ب)سازمانها باید تا حد امکان مسائلی که سازمان با آنها روبرو میشود از طریق انتشار هفته نامه داخلی در اختیار کارکنان خود بگذارند تا کارکنان برداشتهای غلطی نکنند و به وجهه سازمان لطمه وارد نسازند.
4-پیشنهادات مربوطه به فرضیه فرعی چهارم:
الف)همانطوریکه در پیشنهادات قبلی گفته شد بعد ار اینکه جلسات گروهی تشکیل شد باید جو سازمانی طوری طراحی شود که کارکنان خیلی راحت بتوانند ایدهها و نظرات خود را راجع به شیوههای انجام کار بیان کنند و بعد از ابراز نظرات مختلف این ایدهها جمع آوری و دستهبندی گردند، تا بتوانند آنها را یکدیگر ترکیب کنند و به نظرات کاملتری دست یابند.
ب)اگر به افراد سازمان آموزش داده شود که برای جذب اطلاعات مورد نیاز به چه مراجعی رجوع کنند و یا اینکه منابع اطلاعاتی مورد نیاز در دسترس کارکنان باشد آنها میتوانند در برخورد با مسائل پیش آمده اطلاعات مورد نیاز را پیدا کنند و در نهایت پیشنهادهای خیلی خوبی را هم ارائه دهند.