دانلود مقاله-تحقیق-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود مقاله-تحقیق-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نارسایی هیجانی(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نارسایی هیجانی(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 14
فرمت فایل docx
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نارسایی هیجانی(فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نارسایی هیجانی(فصل دوم تحقیق)

وضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)


  • همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA
  • توضیحات کامل در مورد متغیر
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از توضیحات متغیر:

یکی از مفاهیمی که به تازگی وارد حوزه روانشناسی شده است، نارسایی هیجانی است، این اصطلاح اولین بار توسط سیفنئوس (1970) جهت مشخص کردن افرادی که فقدان ظرفیت بارز در تشخیص و ابراز کلامی هیجانات بدون علت فیزیکی دارند ابداع شد. از آن زمان نارسایی هیجانی موضوع پژوهش‌های بسیاری قرار گرفته است. چرا که نارسایی هیجانی می‌تواند به ایجاد مشکلاتی در روابط بین فردی، انطباق با هیجانات مختلف، حوادث استرس آور زندگی آسیب پذیری بیشتر فرد در برابر آنها منجر شده، به علاوه می‌تواند در استفاده از مکانیزم های مقابله‌ای ناکارآمد احتمال گرایش به سوء مصرف مواد و الکل را افزایش دهد (ون رسوم و همکاران به نقل از فاتحی نیا، 1388).

نارسایی هیجانی به یک سبک شناختی-عاطفی اشاره دارد که نتیجه آن اختلال خاص در بیان و پردازش هیجانات است. ولی معنای حقیقی آن «پریشانی در توصیف کلامی احساسات» است (کتلین، 1998، ترجمه عباس بخشی پوررودسری و شهرام محمدخانی، 1381). نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیالپردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبولیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مثبت مشخص می‌شود. نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می‌شود که در اثر آن فرد در درک پردازش و هیجانات خود مشکل دارد (سیفنئوس، 1973).

ویژگی اصلی نارسایی هیجانی عبارتند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجان‌های شخص، فقر شدید تفکر نمادین که آشکارسازی بازخوردها، احساسات، تمایلات وسابق‌ها را محدود می‌کند، ناتوانی در بکارگیری احساسات به عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتفاعی در مورد واقعیت‌های که اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالت‌های هیجانی و حس‌های بدنی فقدان جلوه‌های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی (تول میدا گلیاورویمر، 2005). بحث پیرامون اینکه آیا نارسایی هیجانی یک صفت با ثبات شخصیتی است و یا یک پدیده وابسته به حالت که بطور عمده به سطح افسردگی مرتبط است، چالش‌های زیادی را بین پژوهشگران برانگیخته است. مطالعات بالینی نشان می‌دهد که همزمان با کاهش افسردگی ، نارسایی هیجانی نیز کاهش می یابد، با این حال تیلور و بگبی بیان داشته اند که بین صفات مطلق و ثبات نسبی در زمینه صفات شخصیتی تفاوت وجود دارد.

فوکونیشی و همکاران(1997) گزارش کردند که در مطالعه دانشجویانی که دارای تجربه‌ی مراقبت مادری ضعیف بودند، آزمودنی‌ها، مخصوصا در زمینه دشواری احساسات، ویژگی‌های نارسایی هیجانی را نشان دادند. کریمر و لودر (1995) معتقدند که دلبستگی ناایمن می‌‌تواند فراگیری چگونه احساس کردن را با شکست مواجه کند و زمینه را برای ابتلا به نارسایی هیجانی هموار سازد. نارسایی هیجانی، ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان‌ها (بگبی و تیلور، 1997؛تیلور، 2000؛تیلور و بگبی، 2000؛ لبن، آهرن، شواتز و کاسیناک، 1997)، سازه ای است چند وجهی مشکل از دشواریدر شناسایی احساسات و تمایز بین احساسات و حس‌های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی؛ دشواری در توصیف احساسات برای دیگران؛ قدرت تجسم محدود که با قلت خیالپردازی‌ها مشخص می‌شود؛ سبک شناختی عینی (غیر تجسمی)، عمل‌گرا و واقعیت مدار یا تفکر عینی (تیلور و بگبی، 2000؛ سیفنئوس، 2000). افراد مبتلا به نارسایی هیجانی، حس‌های بدنی بهنجار را بزرگ می‌کنند، نشانه‌های بدنی انگیختگی هیجانی را بد تفسیر می‌کنند، درماندگی هیجانی را از طریق شکایت‌های بدنی نشان می‌دهند، و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه‌های جسمانی هستند (تیلور، پارکر، بگبی و اکلین، 1992).

شواهد متقاعد کننده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه نارسایی هیجانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی همزمان با بهبودی افسردگی آنها کاهش می‌یابد اما با این وجود تفاوت نسبی در نمرات نارسایی هیجانی این افراد در طول زمان ثابت می‌ماند. نتایج حاصل از یک مطالعه پیگیری پنج ساله بر روی نمرات نارسایی هیجانی در مبتلایان به افسردگی حاکی از ثبات نسبی نمرات نارسایی هیجانی بود.ثبات نسبی سازه‌ای شخصیتی اندازه‌گیری شده و توانایی آن در پیش‌بینی تغییرات خلقی در راستای حمایت از این فرضیه است که بخش اعظم تفاوت‌های بین فردی در زمینه ابعاد شخصیتی منعکس کننده تفاوت‌هایی است که در زمینه صفات شخصیتی وجود دارد نه منعکس کننده تفاوت‌های موجود در زمینه عواطف وابسته به حالت و بطور کلی عقیده مبرا نیست که نارسایی هیجانی عامل خطرساز برای بسیاری از اختلالات روانپزشکی است، زیرا افراد مبتلا به این عارضه بسیار تحت فشار همبسته‌های جسمانی هیجانی هستند که به کلام در نمی‌آیند. این نارسایی مانع تنظیم هیجانات شده، سازگاری موفقیت‌آمیز را مشکل می‌سازد. نارسایی هیجانی واژه‌ای یونانی است که به معنای نبود واژه برای ابراز هیجان‌ها است (وینگر هوتیس، نیکلیکو دنولت، 2008).



مبانی نظری وپیشینه تحقیق مسئولیت پذیری(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری وپیشینه تحقیق مسئولیت پذیری(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 14
فرمت فایل docx
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 13
مبانی نظری وپیشینه تحقیق مسئولیت پذیری(فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری وپیشینه تحقیق مسئولیت پذیری(فصل دوم تحقیق)

وضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)


  • همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA
  • توضیحات کامل در مورد متغیر
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از توضیحات متغیر:

مسئولیت حالتی که طی آن شخص نقش و اثر خود را در عوارض و نتایج یک اقدام، فعالیت یا رفتار می پذیرد. شرایط فرد بزرگسالی که قادر است مقررات ، آداب ، رسوم، و معیارهای اخلاقی ، اجتماعی ، شغلی و . . . را رعایت کند و در صورت عدم رعایت ، عوارض و نتایج نامطلوب آن را نیز پذیرا می باشد. یکی از ویژگی های فرد این است که نقش های اجتماعی خود را می پذیرد و در جهت انجام وظایف خود تلاش می کند (ساعتچی ، 1377). فردی که مسئولیت کاری را بر عهده می گیرد می پذیرد که یک سری فعالیت هایی را انجام دهد یا برای انجام این کارها توسط دیگران نظارت داشته باشد(سرتو ، 2004، به نقل از اونگرانو،2012).

گاف (1968) معتقد است که مسئولیت پذیری به معنای در نظر داشتن پیامد رفتار خود و قابل اعتماد و اطمینان بودن در رفتار، و احساس تعهد به ساختار اجتماعی بزرگتر می باشد.

مسئولیت پذیری، یکی از ابعاد شخصیت سالم و ویژگی بسیار مهمی در کلاس درس و زندگی روزمره است و والدین، مشاوران و معلمان، نقش مهمی برای کمک به دانش آموزان در کسب مسئولیت پذیری مدرسه، خانواده و اجتماع بر عهده دارند. برای ایجاد حس مسئولیت پذیری، روش ها و راهکار هایی تدوین شده است که معلم می تواند آن ها را در کلاس خود اجرا نماید(حسین پور، درویشی و سودانی،1389).

مسئولیت‌پذیری یعنی قابلیت پذیرش پاسخ‌گویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می‌شود و شخص حق دارد که آن را بپذیرد و یا رد کند. مسئولیت با وظیفه تفاوت دارد، وظیفه کاری است که یک نفر به دیگری محول می‌کند و باید حتما انجام بگیرد. در واقع مسئولیت انتخابی آگاهانه است. کودکی که از ابتدا امکان استقلال به او داده شده باشد، آمادگی بیش‌تری برای پذیرفتن مسئولیت خواهد داشت. مسئولیت‌پذیری بخشی از رشد شخصیت کودک است. کودک از سن دو تا سه سالگی نیاز دیگران و اهمیت دادن به آن و نیز انتظارات دیگران از خویش را درک می‌کند و این روند، حس مسئولیت‌پذیری را در او ایجاد می‌کند. پدر و مادر باید الگوی این مسئولیت‌پذیری را به او بیاموزند، زیرا اگر پروسه‌ی مسئولیت‌پذیری به درستی در تربیت فرد شکل نگیرد، بعد از هجده سالگی، زمانی که شخصیت فرد شکل گرفت، دیگر نمی‌توان او را تغییر دارد، در این صورت یا باید خانواده خود را با او وفق بدهد یا او را مجبور کند که با محیط خانواده سازگار شود و اگر این شخص نتواند خود را با خانواده هماهنگ کند بهتر است از خانواده جدا شود و زندگی مستقلی برای خویش تدارک ببیند(احمدی و رمضانی،1386).

الف: نقش والدین در مسئولیت پذیری نوجوانان

جامعه شناسان بر این باورند که سپردن مسئولیت به نوجوانان و شرکت دادن آنها در تعاملات اجتماعی برای رشد انسانی آنها و ورودشان به دوره ی جوانی و بزرگسالی ضرورتی است. کارکردن نیاز هر انسان سالم است و بهترین درمان برای خیال پردازی های دوره ی نوجوانی ست. نوجوانی که به دنیای کار وارد می شود، فشارهای ناشی از هیجانات نوجوانی را بهتر تحمل می کند و رشد اجتماعی، فکری و عاطفی اش سرعت می گیرد. مهمتر این که مسئولیت پذیری فرصتی ست برای نوجوان فراهم می سازد تا ایده های خود را در جریان کار به مرحله آزمایش بگذارد. اینها به نوجوان کمک می کند تا راه رشد خود را به تدریج گسترش دهد و طرح مناسبی برای ایفای نقش های شغلی و اجتماعی و در کل برنامه زندگی اش تعیین کند. محققین معتقدند اگر همه افراد به مسئولیت های خود عمل کنند و خود را متعهد به انجام آن بدانند جامعه پیشرفت بیشتری خواهد داشت و از بسیاری جرم و جنایت ها کاسته خواهد شد. در این میان خانواده به عنوان اولین نهادی که فرد از بدو تولد بسیاری از ابعاد شخصیتی خود را از آن می گیرد، نقش مهمی در ایجاد مسئولیت پذیری افراد دارد. در یک سال اول تولد، نوزاد بی قید و شرط نیازمند مراقبت و خدمات پدر و مادر است، اما از یک سالگی به بعد بایستی کم کم برخی کارها را به خود کودک واگذار کرد(صاحبی،1390b).


- responsibility


مبانی نظری و پیشینه تحقیق جهت گیری هدف پیشرفت(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نظری جهت گیری هدف پیشرفت(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 17
فرمت فایل docx
حجم فایل 98 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25
مبانی نظری و پیشینه تحقیق جهت گیری هدف پیشرفت(فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری وپیشینه تحقیق جهت گیری هدف پیشرفت(فصل دوم تحقیق)

وضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)


  • همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA
  • توضیحات کامل در مورد متغیر
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از توضیحات متغیر:

بیش از دو دهه است که اکثر کارهای نظری و تجربی جهت گیری های انگیزشیبر انگیزش پیشرفت تمرکز یافته است. پیشینه پژوهش بر روی انگیزش پیشرفت در سال های اخیر به سمت چارچوب مفهومی گسترده تری برای سازماندهی مولفه های شناختی و عاطفی انگیزش جهت یافته است (ایمز،1992). تئوری جهت گیری هدف از جمله نظریه های انگیزش پیشرفت و اهداف پیشرفت آمده است یا جهت گیری های دو بخشی هستند و یا بصورت سه بخشی مطرح شده است. خاستگاه جهت گیری های انگیزشی به میزان زیادی برخاسته از کارهای دینر و دوک (1978، 1980)، ایمز و آرچر (1987، 1988)، نیکولز (1984)، دودا و نیکولز(1992)، ایمز(1992)، تورکیدسن و نیکولز(1998)، دوک و لگت(1998) و همچنین روبرتز، تریشر و کاواسانیو(1997) و مارش(1994) است.

الف: مفاهیم و تنوع جهت گیری های هدف

تئوری ها و مدل های متعددی در بحث از جهت گیری هدف مطرح شده است. اما هسته مفهومی همه آنها این است که چه قصد و نیتی برای فعالیت و رفتارهای مرتبط با پیشرفت وجود دارد. مفهوم جهت گیری هدف را باید از مفاهیمی مانند هدف گذاریو رویکرد هدف- محتویتفکیک نمود. تئوری های هدف گذاری مانند تئوری لوکی و لاتم(1990) بر دستیابی به اهداف خاص و نهایی مانند حل ده مساله بصورت صحیح تاکید دارد. لیکن تئوری جهت گیری هدف این بحث را مطرح می سازد که چرا فرد می خواهد ده مساله را صحیح حل نماید و چگونه به حل این مسایل مبادرت می ورزد. تفاوت این دو با رویکرد هدف- محتوی مانند تئوری فورد(1992) در این است که رویکرد هدف-محتوی تاکید بر اهدافی دارد که منجر به هدایت رفتار می شود. در حالی که جهت گیری هدف بر مقصد و نیت برای پیشرفت در تکالیف تاکید دارد (پنتریچ و شانک، 2002).

جهت گیری هدف الگوی یکپارچه ای از عقاید است که به گزینش روش های مختلف روی آوری و پاسخ دهی به موقعیت های پیشرفت منجر می شود (ایمز، b1992). از نظر یوردن(1997) جهت گیری هدف استدلال فرد درباره این موضوع است که چرا تکالیف پیشرفت را دنبال و پیگیری می نماید. پنتریچ (a2000، b2000،c2000) معتقد است که جهت گیری هدف تنها اهداف و استدلال های فرد برای پیشرفت را پوشش نمی دهد بلکه نوعی معیار (درونی و بیرونی) را نیز نشان می دهد که فرد بر اساس آن موفقیت یا شکست خویش را در دستیابی به آن هدف مورد قضاوت قرار می دهد. الیوت(1997) نیز جهت گیری هدف را روشی می داند که فرد بر اساس معیارهای برجسته شایستگی خویش را مورد قضاوت قرار می دهد. تعریفی که تاکید بر ماهیت استدلال ها و مقاصد برای انجام تکلیف دارد، وقتی با معیارهای ارزشیابی عملکرد تلفیق می شود- که این موضوع در تعریف جهت گیری هدف مورد استفاده قرار گرفته است- بیش از باور اهداف به تنهایی می تواند نیروزا باشد (پنتریچ و شانک،2002).

جهت گیری های هدف متنوع هستند، لیکن دو جهت گیری که اغلب در تئوری های جهت گیری اهداف مورد اشاره قرار می گیرد با عناوین اهداف یادگیری و اهداف عملکردی مشهورگشته اند (دوک و لگت،1985، الیوت و دوک،1988). این دو جهت گیری هدف با نام هایی مانند اهداف تکلیف مشغولی و من مشغولی (نیکولز،1984) یا اهداف تبحری و عملکردی(ایمز،b1992، ایمز و آرچر،1987، 1988)، اهداف تکلیف محور و توانایی محور (میهر و میگلی،1991) هم آمده است. در میان محققین در این باره که آیا سازه های مختلف مطرح در مدل های جهت گیری اهداف مشابه هستند، توافق نظر وجود ندارد (نیکولز،1990). لیکن همپوشی مفهومی بین این سازه ها به حد کافی وجود دارد تا برخی از محققین آن ها را به گونه ای مشابه مورد توجه قرار دهند (پنتریچ و شانک،2002).

در مطالعات ایمز (1992)، بونگ(1996)، دوک (1986)، لپر(1988)، مورفی و الکساندر(2000)، پنتریچ (1994)، اسنو، کورنو و جکسون(1996) نیز کم و بیش بر سازه هایی تاکید شده است که به موازات و مشابه یکدیگر هستند. این سازه ها همچنین مشابه با انگیزش درونی و انگیزش بیرونی است که بوسیله دی سی و ریان(1985) مطرح شده است. بعنوان مثال جهت گیری تکلیف مشغولی مشابه با انگیزش درونی است، این جهت گیری مشابه با اهداف یادگیری است که بوسیله دوک و لگت (1985) مطرح شده است. همچنین جهت گیری من مشغولی مشابه انگیزش بیرونی است که بوسیله دی سی و ریان (1985) و ریان و دی سی (2000) مطرح شده است. این جهت گیری ها همچنین با اصطلاح اهداف عملکردی مشابهت دارد که بوسیله دوک (1975، 1986) عنوان شده است. ریان و دی سی (2000) به این موضوع اشاره می کنند که جهت گیری من مشغولی مثالی کلاسیک از انگیزشی بیرونی است.

جهت گیری یادگیری و سازه های مشابه مانند جهت گیری تبحری با واژه ها و اصطلاحاتی مانند تمرکز بر یادگیری، تبحریابی در تکلیف بوسیله معیارهای تدوین شده بوسیله خود، افزایش مهارت های نو، رشد دهی و فزون بخشی شایستگی، کوشش برای مواجهه با مسائل چالش برانگیز و کوشش برای کسب بینش و بصیرت معرفی شده است (ایمز، b1992، دوک و لگت، 1988، میهر و میگلی،1991، میگلی و همکارانف 1998، نیکولز، 1984، هارتر، b 1981).



مبانی نظری وپیشینه تحقیق افسردگی(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری وپیشینه تحقیق افسردگی(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 10
فرمت فایل docx
حجم فایل 93 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مبانی نظری وپیشینه تحقیق افسردگی(فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی ( فصل دوم پایان نامه ) در 35 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

توجه: این فایل براساس DSM-5 تهیه شده است و از منابع جدید در آن استفاده شده است

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

منظور از افسردگی چیست؟

پاسخ دادن به این پرسش بسیار مشکل است؛ زیرا جواب این پرسش تا حد زیادی به فردی بستگی دارد که از او سؤال می شود. کلمه دپرسیون در زبان انگلیسی، برای توصیف وضعیت آب و هوا، کاهش بهای سهام در بورس، فرو رفتگی زمین، و البته برای توصیف وضعیت خلقی به کار برده می شود. افسردگی صرفاً به معنای احساس دلتنگی و غمگینی نیست بلکه بسیار فراتر از آن است. در حقیقت افسردگی نه تنها بر چگونگی احساس ما، بلکه بر نحوه تفکر ما درباره چیزها، سطوح انرژی، تمرکز حواس، خواب و حتی علایق جنسی ما تأثیر می گذارد(گیلبرت، ترجمه جمالفر،1389). از آنجا که طبقه بندی افسردگی آسان نیست و تعریفی که بتواند مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد، غیر ممکن به نظر
می رسد در سطوری که در پی می آید به برخی تعاریف عمده افسردگی اشاره می شود:

در معنای محدود پزشکی، افسردگی، به منزله یک بیماری خلق و خوی یا اختلال کنش خلق وخواب است(لولو،1991).

در سطح معمول بالینی، افسردگی نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است. بر اساس بیان لفظی یا غیر لفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالت های برانگیختگی نشان داده می شود(بلاک برن و کوترو،1990، نقل از دادستان،1376).

افت گذرا یا دوام تنود عصبی - روانی که به صورت یک مؤلفه روانی(سردردها، خستگی پذیری بی اشتهایی، بی خوابی، پیوست، کاهش فشار خون و جز آن) و یک مؤلفه روانی احساس به پایان رسیدن نیرو، کهتری، ناتوان مندی، غمگینی، و جز آن نمایان می شود(لافون،1973، نقل از دادستان،1376).

افسردگی اساسی برحسب یک یا چند دوره افسردگی اساسی مشخص می شود. یعنی وجود خلق افسرده به مدت حداقل دو هفته یا از دست دادن علاقه همراه با حداقل چهار نشانه اضافی(انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000).

در یک جمع بندی کلی مفهوم افسردگی به سه گروه متفاوت به کار رفته است:

به منظور مشخص کردن احساس های بهنجار غمگینی، یأس، ناامیدی و جز آن و بروز آن ها به عنوان نشانه یک اختلال.

به منظور توصیف اختصاری نشانگان که شامل نشانه های عاطفی، شناختی، حرکتی، فیزیولوژیکی و غدد مترشحه است.

برای مشخص کردن اختلال های افسرده وار در چهار چوب اختلال های روانی که دارای پاره ای از علل و گونه ای از تحول هستند و به پاره ای از درمانگری ها پاسخ می دهند(هوبر،1993، نقل از دادستان،1376).

خلق افسرده و بی علاقگی یا بی لذتی علایم کلیدی افسردگی است.

2-16- سبب شناسی افسردگی

در تببین علل افسردگی نظریه های متفاوتی مطرح شده اند. افسردگی علل چندگانه دارد. به این معنی که، شماری از عوامل مختلف می توانند آن را بوجود آورند. این رویکردها می توانند زیست شناختی، روان پویشی، هستی گرایی، شناختی – رفتاری، نظریه های سیستمی و مدل مفهومی باشند. ممکن است افسردگی در بعضی از مردم به دلیل وجود اشکال در یکی از این زمینه ها باشد. اما به احتمال زیاد ترکیبی از عوامل در همه زمینه ها در شکل گیری افسردگی دخالت دارند. نظریه های زیست شناختی افسردگی بر نقش عوامل ژنتیک، عدم تنظیم انتقال دهنده های عصبی، بدکاری سیستم ایمنی و غدد درون ریز در بروز افسردگی تأکید دارند. تعارضات و فقدان ها در روابط میان فردی می توانند در ایجاد افسردگی دخیل باشند. از سویی عوامل رفتاری نظیر افزایش استرس و کاهش تجارب مثبت و لذت بخش نیز در این زمینه مؤثرند. عوامل شناختی، شیوه های فکری تحریف شده و غیر انطباقی را شامل می شود و نظریه های سیستمی بر اهمیت تنیدگی، حمایت و نگرش خانواده تأکید می کنند که بر این اساس الگوهای تعامل در خانواده در علت شناختی و نگهداری افسردگی نقش دارند(کار،1999).

2-17- افسردگی از دیدگاه نظریه های زیست شناختی

این نظریه ها فرض می کنند علت افسردگی یا در ژن ها و یا در بعضی کارکردهای ناقص فیزیولوژیایی است که احتمال زیربنای فطری داشته باشد یا نداشته باشد. یافته های بدست آمده از بررسی دوقلوها نشان می دهد عناصر وراثتی در بعضی موارد افسردگی نقش دارند. بستگان افرادی که یک دوره افسردگی اساسی را قبل از20 سالگی تجربه کرده اند در مقایسه با بستگان افراد عادی8 بار بیشتر احتمال دارد افسرده شوند(کار،1999).

افسردگی از دیدگاه روان پویشی:

نظریه پردازان روان پویشی به سه علت بر افسردگی تأکید می کنند:

1.خشمی که متوجه خود شده است.

2.وابستگی بیش از اندازه به دیگران برای عزت نفس.

3.درماندگی در رسیدن به هدف ها.

1.خشمی که متوجه خود شده است:

روان کاوان: اولین کسانی بودند که در الگوی روان پویشی به شناخت افسردگی کمک کردند. کارل آبراهام(1911) و زیگموند فروید(1917) در مقیاس کلاسیک خود به نام «داغداری و مالیخویا» بر اهمیت خشمی که متوجه خود شده است در ایجاد افسردگی، تأکید کردند. افراد افسرده به ظاهر خالی از خشم به نظر می رسند. و این باعث می شود که انسان گمان کند خشم آن ها در درونشان مهار شده است. از نظر فروید، سرنخ اصلی به حالت درونی آن ها از تفاوت بین داغ دیدگی معمولی(داغداری) و افسردگی (مالیخولیا) بدست می آید. افراد بهنجار و افسرده نسبت به از دست دادن فردی که دوستش دارند دو واکنش کاملاً متفاوت نشان می دهند. دنیا به نظر فردی که عزادار است پوچ به نظر می رسد. ولی عزت نفس او تهدید نمی شود. در مقابل، از دید فروید، فرد افسرده قویاً احساس بی ارزشی نموده و خود را سرزنش می کند. او احساس بی ارزشی و گناه می کند. او خود را به خاطر ناتوان بودن ملامت می کند. این سرزنش خود معمولاً اخلاقی است، کاملاً ناموجه است، و از آن مهم تر، علناً و با بی شرمی نشان داده می شود. این حالت سرنخی را در اختیار او می گذارد مبنی بر اینکه خشمی که متوجه خود شده است فعالانه برانگیخته شده و موجی عزت نفس کم می شود. چه پیش بیاید که برخی افراد با متوجه ساختن خشم خود نسبت به خودشان به ضایعه یا طرد واکنش نشان می دهند. به نظر فروید، این انگیزش برای تشبیه خود از رویدادهای کودکی فرد افسرده ناشی می شود. فرد افسرده در دوران کودکی خود عشق شدیدی را پرورش می دهد که با دلسردی فردی دیگر تضعیف می شود. او از اینکه دلسرد شده است احساس خشم می کند. انرژی لیبیدویی نهفته در عشق آزاد می شود، ولی متوجه فرد دیگری نمی شود. در عوض، من با فرد از دست رفته همانندسازی کرده یا او را جذب می کند، و لیبیدوی آزاد شده متوجه این بخش از من می شود. خشمی که در اصل نسبت به آن «شخص احساسی می شده» اکنون به خود برمی گردد. طبایعات و طرد بعدی، این ضایعه را دوباره فعال می سازد و باعث می شوند که خشم فرد افسرده متوجه شخص خیانتکار اصلی شود که اکنون در من او ادغام شده است. اینگونه متوجه شدن خشم به سوی خود، گام مهمی در ایجاد نشانه های عزت نفس کم، سرزنش علنی، نیاز به تنبیه، و در موارد بسیار شدید، خودکشی است و افسردگی زمانی پایان می یابد که خشم مصرف شده، یا از ارزش ضایعه جدید کاسته شده باشد. ادغام موضوع عزیز از دست رفته و خشمی که متوجه درون وی شده افسردگی خود ساخته می شود.


1.Depression

2.Loo & Loo

3.Black burn & Cottraux

4.Lafon

1.Huber

1.Carr

2.Karl Abraham

1.Ego

2.Self



مبانی نظری و پیشینه سبک های رهبری

مبانی نظری و پیشینه سبک های رهبری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 13
فرمت فایل doc
حجم فایل 61 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
مبانی نظری و پیشینه سبک های رهبری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سبک رهبری

واژه رهبری نزد افرادمختلف معانی متفاوتی دارد.این واژه ،واژه ای عادی است که دراصطلاحات فنی یک رشته علمی،بدون اینکه دقیقا تعریف مجددشود،پذیرفته شده است.درنتیجه معانی فرعی بسیار موجب ابهام درمفهوم آن شده است بابررسی ادبیات رهبری معتقداست که مفهوم رهبری،مفهومی فراراست یا اینکه دائم شکل دیگری به خود می گیرد وبابی ثباتی وپیچییدگی اش مارا ریشخند می کند. مابرای رویارویی با آن به تکثیر واژه های بی شمارپرداختیم.ولی هنوز هم این واژه به حد کافی تعریف نشده است. محققان معمولا پدیده رهبری رامطابق بانظرشخصی خود وازآن جنبه که بیش از همه،مورد توجه آنان است،تعریف می کنند.به طورمثال درادبیات پژوهشی مربوطه آمده است که : رهبری عبارت است ازتاثیر میان فردی که دروضعیتی خاص اعمال می شود وازطریق فرایند ارتبا طاتبرای دستیابی به هدف یا اهداف خاصی هدایت می گردد(یوکل،٢٠٠٣).

رهبری تحول آفرین :این نوع رهبری را به عنوان یک الگوی جدیدی که توجه بیشتری به شروع تغیرات دربین پیروان دارد وارزشهای شخصی زیردستان وفرهنگ سازمان وگروهی رامتحول می کند، معرفی می نماید.

رهبری فرهمند: نوعی رهبری است دارای توجه وافی به هدف های آرمان گرایانه و تامین آنها که با استفاده از روشهای غیرمتعارف و بهره گیری از قدرت بیان و اعتماد به نفس به ایجاد تغیرات اساسی در سازمان می پردازد .

تحریک ذهنی: رهبری تحول آفرین با مورد سوال قرار دادن فرضیات، سنت ها و باورهای قدیمی ،چارچوب بندی دوباره مشکلات و تفکر در مورد شیوه های قدیمی انجام کار در راههی بدیع و نو زیردستان را بر می انگیزانندتا خلاق و نو آور باشند(هوی ومیسکل ،١٣٨٠).

توجه و ملاحظه فردی: به این معنی است که رهبران تحول آفرین توجه ویژه ای به نیازهای هر یک از اشخاص برای موفقیت و رشدابراز می کنند. هدف توجه و ملاحظه فردی تعیین نیازها و توانمندیهای افراد است( هوی ومیسکل ،١٣٨٠).

رهبری تعامل گرا :این نوع رهبران پیروان خود را هدایت می کنند.یا آنها را تحریک می نمایند و موجب می شوند که هدفها ی سازمان تا مین گردد (رابینز، 1998).

پاداش مشروط :طبق قرارداد میزان پاداش را براساس عملکرد می دانند.به عملکردها توجه نموده وتعهد می کنند که در ازای عملکرد خوب پاداش های مناسب بدهند. مدیریت مبتنی بر استثناء : به رفتاررهبر در مشخص نمودن استانداردها و مقررات وانجام اقدامات اصلاحی در صورت انحراف کارکنان ازمقررات اشاره دارد( رابینز ،1998).

2-3-1تعریف سبک رهبری

درابتدا می بایست بین " رفتار رهبری" و "سبک رهبری" تفاوت قایل شد. رفتار رهبری عبارت است از اقدامات مشخصی که رهبر در جهت دادن و هماهنگ کردن اعضای گروه به کار می برد. این اقدامات از جمله عبارتند از تعیین روابط کار ،تشویق و یا انتقاد کردن از اعضای گروه و نشان دادن توجه به رفاه و احساسات آنها. از سوی دیگر سبک رهبری عبارت است از زیربنای ساختار نیاز فرد که رفتار او را در وضعیت های مختلف بر می انگیزاند. بنابراین ، سبک رهبری به مداومت هدف ها و نیازها در وضعیت های مختلف توجه دارد. رفتار رهبر از وضعیتی به وضعیت دیگر تغیر می کند،در حالی که سبک رهبری که انگیزه رفتارمی باشد،مداومت وثبات دارد سبک به عنوان روشی از تفکر وعمل که متمایز کننده رفتارمدیر است نیز تعریف شده است(رابینز، 1998).