دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مقاله بررسی قضا و قدر پرتوئی از تفسیر نمونه در 28 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
? مقدمه............................................................................................................... 1
1- همه چیز اندازه دارد........................................................................................ 1
2- همه چیز جهان روی حساب است................................................................... 3
3- اندازهگیری دقیق موجودات ............................................................................ 5
4- ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.................................................................... 10
5- تقدیر الهی و آزادی اراده انسان..................................................................... 12
تفسیر سوره قدر............................................................................................... 18-12
6- شب قدر، شب نزول قرآن .............................................................................. 12
7- عظمت شب قدر .............................................................................................. 13
8- فرشتگان در شب قدر نازل میشوند............................................................... 15
9- شبی آکنده از سلامت...................................................................................... 17
10- شب قدر در سخن امام باقر(ع)..................................................................... 17
11- آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان در شب قدر«برد» و«سلام» میشود... 18
12- چه اموری در شب قدر مقدر میشوند؟ چرا شب قدر، قدر نامیده
شده؟ (با ذکر 6 دلیل)................................................................................... 18
13- شب قدر کدام شب است؟.............................................................................. 20
14- چرا شب قدر مخفی است؟ ........................................................................... 21
15- آیا شب قدر در امتهای پیشین نیز بوده؟ ..................................................... 21
16- چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟...................................................... 22
17- چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟.................................................................. 23
18- آیا شب قدر در مناطق مختلف یکی است؟..................................................... 23
19- رابطه قرآن با شب قدر................................................................................. 24
? مقدمه
واژه قضا به معنای گذراندن، به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز به معنای داوری کردن (که نوعی یکسره کردن است) به کار می رود و واژه «قَدُر» و «تقدیر» به معنای اندازه، اندازه گیری و چیزی را به اندازه معین ساختن استعمال میشود.
1- همه چیز اندازه دارد.[1]
در آیات مختلفی از قرآن مجید میخوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمیکند. در سوره طلاق آیه3 میفرماید: «قد جعل الله لکل شییء قدراً» (خدا برای هر چیز مقدار و اندازهای قرار داده است) و در سورة حجر آیة 21 میخوانیم و ان من شییء الاعندنا خزائنه و ماننزلهالابقدر معلوم» (هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمیکنیم) در آیات مورد بحث نیز میخوانیم: «و کل شییء عنده بمقدار.»
اینها همه اشاره به آن است که هیچ چیز در این عالم بیحساب نیست، حتی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بیحساب و کتاب فرض میکنیم همه آنها دقیقاً حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم، و اصولاً حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد، که همه چیز در آفرینش او برنامه و حد و اندازه دارد.
آنچه را از اسرار آفرینش امروز بوسیلة علوم دریافتهایم، این حقیقت را کاملاً تأیید میکند. مثلاً خون انسان که حیاتیترین مادة وجودی او است و عهدهدار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاختههای بدن انسان است، از بیست و چند ماده ترکیب یافته. نسبت این مواد و اندازه و کیفیت هر یک بقدری دقیق است که با کمترین تغییر سلامت انسان به خطر میافتد و به همین دلیل برای شناخت نارسائیهای بدن فوراً به سراغ آزمایش خون و اندازهگیری مواد قندی، چربی، اوره، آهن و سایر اجزاء ترکیبیش میروند و از کمی و زیادی این اجزاء فوراً به علل نارسائیهای بدن و بیماریها پی میبرند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.
ضمناً با توجه به این نکته روشن میشود که آنچه را که گاهی ما بینظمیها و نابسامانیهای عالم هستی میپنداریم در واقع مربوط به نارسائی علم و دانش ما است و یک موحد و خداپرست راستین هیچگاه نمیتواند چنین تصوری دربارة عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. نیز این درس را میتوانیم بیاموزیم که جامعة انسانیت که جزئی از مجموعة نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل «کل شییء عنده بمقدار» بر سراسر آن حکومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفریط و کارهائی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتابرا حاکم سازد.
2- همه چیز جهان روی حساب است.[2]
جملة «انا کل شیء خلقناه بقدر» در عین فشردگی از حقیقت مهمی در عالم خلقت پرده برمیدارد، حقیقتی که بر سراسر جهان هستی حاکم است و آن اندازهگیری دقیق در همة کائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشری پیشرفت میکند به این اندازهگیری دقیق آشناتر میشود. این اندازهگیری دقیق در موجودات ذرهبینی موجود در کرات عظیم آسمانی نیز حاکم است. فیالمثل میشنویم فضانوردان با محاسبات دقیق علمی که به وسیلة صدها نفر کارشناس متخصص بوسیله مغزهای الکترونیکی انجام میگیرد موفق میشوند درست در همان منطقهای از کرة ماه که میخواستند، بنشینند، در حالیکه ظرف چند روزی که سفینه فضائی فاصلة زمین و ماه را میپیماید همه چیز دگرگون میشود، ماه هم بدور خود میگردد و هم بدور زمین و جای آن بکلی عوض میشود و حتی در لحظة پرتاب سفینه نیز زمین هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوقالعادهای درحرکت است، ولی از آنجا که تمام این حرکات گوناگون، حساب و اندازة دقیقی دارد که مطلقاً از آن تخلف نمیکند، فضانوردان موفق میشوند که با محاسبات پیچیده، درست در منطقه مورد نظر فرودآیند!
ستاره شناسان میتوانند از دهها سال قبل، خسوف و کسوفهای جزئی و کلی را که در نقاط مختلف زمین روی میدهد دقیقاً پیشبینی کنند، اینها همة نشانة دقت در اندازهگیریهای جهان بزرگ است.
در موجودات کوچک، در مورچگان ریز با آن اندامهای پیچیده، متنوع، رگها و اعصاب، ظرافت این اندازهگیری خیره کننده است. هنگامی که به موجودات کوچکتر، یعنی جانداران ذرهبینی، میکروبها، ویروسها و آمیبها میرسیم ظرافت این اندازهگیری اوج میگیرد و در آنجا حتی یکهزارم میلیمتر و کوچکتر از آن تحت حساب است و از آن فراتر هنگامی که به داخل اتم وارد میشویم تمام این مقیاسهای اندازهگیری را باید دور بریزیم و اندازهها به قدری کوچک میشود که در فکر هیچ انسانی نمیگنجد. این اندازهگیری تنها در مسأله کمیتها نیست، کیفیتهای ترکیبی از این اندازهگیری نیز دقیقاً برخوردار است. نظامی که بر روح و روحیات انسان و امیال و غرائز او حاکم است، نیز اندازهگیری دقیقی در مسیر خواستههای فردی و اجتماعی انسان دارد که اگر کمترین دگرگونی در آن رخ دهد نظام زندگی فردی و اجتماعی او به هم میریزد.
در عالم طبیعت، موجوداتی هستند که آفت یکدیگرند و هر کدام ترمزی در برابر دیگری محسوب میشود. پرندگان شکاری از گوشت پرندگان کوچک تغذیه میکنند و از اینکه آنها از حد بگذرند و تمام محصولات را آسیب برسانند جلوگیری مینمایند و لذا عمر طولانی دارند. ولی همین پرندگان شکاری، بسیار کم تخم میگذارند و کم جوجه میآورند و تنها در شرایط خاصی زندگی میکنند، اگر بنا بود با این عمر طولانی جوجههای فراوان بیاورند، فاتحه تمام پرندگان کوچک خوانده میشد. این مسأله دامنة بسیار گستردهای در جهان حیوانات و گیاهان دارد که مطالعة آن انسانرا به عمق «انا کل شیء خلقناه بقدر» آشناتر میسازد.
- عظمت شب قدر
و در نخستین آیه سوره قدر می افزاید: «انا انزلناه فی لیله القدر[3]»
گر چه در این آیه صریحاً نام قرآن ذکر نشده ولی مسلم است که ضمیر «انا انزلناه» به قرآن باز می گردد و ابهام ظاهری آن برای بیان عظمت و اهمیت آن است.
تعبیر به انا انزلناه نیز اشارة دیگری به عظمت این کتاب بزرگ آسمانی است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصاً با صیغة متکلم مع الغیر که مفهوم جمعی دارد و دلیل بر عظمت است. نزول آن در شب «قدر» همان شبی که مقدرات و سرنوشت انسانها تعیین می شود دلیل دیگری بر سرنوشت ساز بودن این کتاب بزرگ آسمانی است.[4]
از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه گیری می شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است، اما کدام شب است؟ از قرآن چیزی در این مورد استفاده نمی شود ولی روایات در این باره بحث فراوان کردهاند که در پایان تفسیر این سوره به خواست خدا در این زمینه و مسائل دیگر سخن خواهیم گفت.
در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخی و هم از نظر ارتباط محتوای قرآن با حوادث زندگی پیغمبر اکرم مسلم است که این کتاب آسمانی به طور تدریجی و در طی 23 سال نازل گردید. این امر چگونه با آیات فوق که می گوید در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است سازگار می باشد؟
پاسخ این سؤال به گونهای که بسیاری از محققان گفتهاند این است که قرآن دارای دو نزول بوده است.
نزول دفعی که در یک شب تمام آن بر قلب پاک پیغمبر اکرم یا بیت المعموریا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید. و نزول تدریجی که در طول بیست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت. بعضی نیز گفتهاند آغاز نزول قرآن در لیله القدر بوده و نه تمام آن ولی این بر خلاف ظاهر آیه است که می گوید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.
قابل توجه اینکه: دربارة نازل شدن قرآن در بعضی از آیات تعبیر به «انزال» و در بعضی تعبیر به «تنزیل» شده است و از پارهای از متون لغت استفاده می شود که «تنزیل» معمولاً در جائی گفته می شود که چیزی تدریجاً نازل گردد ولی «انزال» مفهوم وسیعتری دارد که نزول دفعی را نیز شامل می گردد این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده می تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.
در آیه بعد برای بیان عظمت شب قدر می فرماید: «و ما ادراک ما لیله القدر». این تعبیر نشان می دهد که عظمت این شب به قدری است که حتی پیغمبر اکرم با آن علم وسیع و گستردهاش قبل از نزول این آیات به آن واقف نبود.
می دانیم هزار ماه بیش از هشتاد سال است. به راستی چه شب با عظمتی است که به اندازه یک عمر طولانی پر برکت ارزش دارد.
در بعضی از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «یکی از بنی اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده) جهاد فی سبیل الله بود اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخاری برای آنها نیز میسر می شد، آیة فوق نازل گشت و بیان کرد که «شب قدر از هزار ماه برتر است»
در حدیث دیگری نیز آمده است که پیغمبر اکرم (ص) از چهار نفر از بنی اسرائیل که هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصیان انجام داده بودند سخن به میان آورد، اصحاب آرزو کردند که ای کاش آنها هم چنین توفیقی پیدا می کردند آیه فوق در این زمینه نازل شد.
در اینکه عدد هزار در اینجا برای «تعداد» است یا «تکثیر»؟ بعضی گفتهاند:برای تکثیر است و ارزش شب قدر از هزاران ماه نیز برتر میباشد ولی در روایاتی که در بالا نقل کردیم نشان میدهد که عدد مزبور برای تعداد است. با توجه به اینکه «تنزل» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد (در اصل «تنزل» بوده) روشن میشود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم و نزول قرآن مجید نبوده بلکه امری است مستمر و شبی است مداوم که در همه سال تکرار میشود.
8- فرشتگان در شب قدر نازل میشوند.
در اینکه منظور از روح کیست؟ بعضی گفتهاند:«جبرئیل امین» است که «روح الامین» نیز نامیده میشود و بعضی «روح» را به معنی «وحی» تفسیر کردهاند. به قرینة آیة 52 سورة شوری «و کذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا»: (همانگونه که بر پیامبران پیش وحی فرستادیم بر تو نیز به فرمان خود وحی کردیم) بنابراین مفهوم آیه چنین می شود:«فرشتگان با وحی الهی در زمینة تعیین مقدرات در آن شب نازل می شوند».
در اینجا تفسیر سومی وجود دارد که از همه نزدیکتر به نظر می رسد و آن اینکه«روح» مخلوق عظیمی است مافوق فرشتگان. چنانکه در حدیثی از امام صادق نقل شده است که شخصی از آن حضرت سؤال کرد:«آیا روح همان جبرئیل است»؟ امام در پاسخ فرمود:«جبرئیل من الملائکه، و الروح اعظم من الملائکه، الیس ان الله عزوجل یقول: تنزل الملائکه و الروح»؟
یعنی به قرینة مقابله این دو با هم متفاوتند، تفسیرهای دیگری نیز برای کلمة «روح» در اینجا ذکر شده چون دلیلی برای آنها نبود از آن صرفنظر گردید.
منظور از «من کل امر» این است که فرشتگان برای تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و برکتی در آن شب نازل می شوند و هدف از نزول آنها انجام این امور است. یا اینکه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیری را با خود می آورند. بعضی نیز گفتهاند منظور این است که آنها به امر و فرمان خدا نازل می شوند، ولی مناسب همان معنی اول است.
تعبیر به «ربهم» که در آن تکیه روی مساله ربوبیت و تدبیر جهان شده است. تناسب نزدیکی با کار این فرشتگان دارد که آنها برای تدبیر و تقدیر امور نازل می شوند و کار آنها نیز گوشهای از ربوبیت پروردگار است.
9- شبی آکنده از سلامت
و در آخرین آیه می فرماید: شبی است آکنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح.
هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است، هم خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان می گردد و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند. بنابراین شبی است سر تا سر سلامت، از آغاز تا پایان، حتی طبق بعضی از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبی است سالم و توأم با سلامت.
بنابراین اطلاق «سلام» که به معنی سلامت است بر آن شب (به جای اطلاق سالم) در حقیقت نوعی از تأکید است همانگونه که گاه می گوئیم فلانکس عین عدالت است.
بعضی نیز گفتهاند که اطلاق «سلام» بر آن شب به خاطر این است که فرشتگان پیوسته به یکدیگر یا به مؤمنان سلام می کنند یا به حضور پیامبر و جانشین معصومش می رسند و سلام عرضه می دارند.
جمع میان این تقسیرها نیز امکان پذیر است.
به هر حال شبی است سراسر نور و رحمت و خیر و برکت و سلامت و سعادت و بی نظیر از هر جهت.
10- شب قدر و دو سخن امام باقر (ع)
در حدیثی آمده است که از امام باقر سؤال شد: «آیا شما می دانید شب قدر کدام شب است؟ فرمود: کیف لانعرف و الملائکه تطوف بنافیها؟
در داستان ابراهیم آمده است که چند نفر از فرشتگان الهی نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند برای او آوردند و بر او سلام کردند. می گویند لذتی که ابراهیم از سلام این فرشتگان برد با تمام دنیا برابری نداشت. اکنون باید فکر کرد که وقتی گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل می شوند و بر مؤمنان سلام می کنند چه لذت و لطف و برکتی دارد؟
11- آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان در شب قدر برد و سلام میشود.
وقتی ابراهیم (ع) را در آتش نمرودی افکندند فرشتگان آمدند و بر او سلام کردند و آتش بر او گلستان شد آیا آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر «برد» و «سلام» نمی شود؟
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
مقاله بررسی علت قرمز بودن رنگ خون برای بیشتر جانداران در 8 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
سوره حشر: آیه 23 و 24
فارسی: او است خدایی که جز او معبودی نیست- همان فرمانروای پاک، سلامت، مؤمن نگهبان، عزیز، جبار، متکبر، پاک است- خدا از آنچه شریک می گردانند او است خدای خالق نوساز صورتگر بهترین نامها از آن اوست. آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می گویند و او عزیز و حکیم است.
از این آیه پی می بریم که آفرینش هیچ چیزی بیهوده و عبث نیست. و هر چیزی دلیلی برای خلقتش دارد. حال هزاران سال می گذرد و تنها عده ای هستند که به ذره های اطراف خود می نگرند در زندگی ما چیزهای بسیاری وجود دارد که به آن توجه نمی کنیم و آن را بدون آنکه دلیلش را بدانیم پذیرفته ایم. برای مثال:
چرا باید آسمان ما آبی باشد؟ چرا انسان از خاکی آفریده شده است که رنگ آن ثابت است ولی برخی سفید، سیاه و زرد هستند در حالی که مادهی خلقت آن خاک و یک رنگ میباشد؟ چرا رنگ گیاهان نیمی از طبیعت سبز میباشد؟ چرا خاک قهوه ای؟
خداوند تبارک و تعالی چه دلیلی داشته است که گیاهان را سبز! (کلروفیل آن را سبز آفرید) او قادر است به تمامی بایدها و نبایدها، ممکن ها و غیرممکن ها بی شک دلیلی دارد. که آن را برای طبیعت و گیاهان برگزید. پس دلیلی هم دارد که رنگ خون ما قرمز باشد. سرخی آن چه تاثیری بر سلوها و بدن ما دارد. امروزه با پیشرفت علم روانشناسی و علم زیست شناسی میتوان تا حدودی به دلیل آن پی برد. از دیدگاه زیست شناسی خون بیشتر جانداران بعد از اشتقاق از نیای اولیه تغییر کرده و قرمز شده ولی پیشرفت علوم و شاخه های مختلف آن به ما میگوید که کائنات و جهان هستی آنگونه تصور می کنیم تنها در سه بعد محدود و محصور و فرهنگ آنها نبوده و مانند ماشینی نیست که از جزئیات و قطعات آن هر کدام تنها وظیفهی خویش را انجام دهند بلکه هر کدام از عوامل موجود در طبیعت و جهان هستی دارای قواعد خاص خودش است. و با تأثیرپذیری از سایر عوامل و جزئیات کائناتی خود بر دیگر عوامل تأثیر می گذارد و می دانیم که همهی علوم با هم در ارتباطند. علم پزشکی تنها به عوامل آزمایشگاهی و دیده بسته نیست بلکه علوم دیگر همچون روانشناسی، متافیزیک و … با آن در ارتباط است.
تعریف رنگ:
رنگ جز لاینفک نور است، زمانیکه نور به امواج نوری مختلفی تبدیل می گردد در صورت (جذب یا شکستگی) رنگهای گوناگونی را از خود به وجود میآورد. این حالت دقیقا شباهت زیادی به منشوری دارد که در برابر شعاع نوری خورشید قرار میدهیم. زمانیکه نور خورشید از قسمتی وارد منشور میشود از طرف دیگر حالت رنگین کمان را پدید میآورد. که در نهایت هفت رنگ تشکیل شده که حالت رنگین کمان را ایجاد می نماید تنها قسمت کوچکی از مجموعه طیف نوری است که به صورت رنگ دیده میشود. هر رنگی در واقع تن و نوع مختص به خود را دارد که منحصر به خودش است هر رنگی خصوصیت جذب انعکاس نوری خاصی نسبت به خود دارد و اشیا هم به دلیل میزان جذب و انعکاس نوری که به دلیل داشتن رنگهای منحصر به خود نشان می دهند باعث می گردند که رنگهای آنها قابل تشخیص باشد.
رنگها با فرکانس های گوناگون مدام در حالت ارتباط و تأثیر پذیری و تأثیر گذاری خاصی با مناطق مختلف بدن هستند زیرا رنگها دارای طول موج با فرکانسهای بسیار بالایی هستند که برخی در میان آنها از این خصوصیت مبرا بود و قسمتهایی از بدن که دارای انرژی خاصی هستند در تأثیر و تاثر با رنگها صرف انرژی کمتری نیاز دارند.
رنگ ها:
رنگ ها به سه قسمت اصلی تقسیم میشود. نخستین گروه رنگها (گروه اصلی) رنگ های قرمز، زرد، آبی می باشند که از ترکیب این سه رنگ رنگهای ترکیبی دیگری پدید میآید. که از تعداد اصلی بیشتر هستند که گروه دوم نام می گیرند. گروه سوم از ترکیب رنگهای گروه دوم میباشد.
تاثیرات رنگ قرمز:
رنگ سرخ بینهایت روح افزا و جان بخش است. این رنگ به لحاظ داشتن خصوصیات چند باعث می گردد که چاکراها (مراکز پراکندگی انرژی در بدن) به حرکت بیفتد و به سبب احراز انرژی شدید در خود باعث می گردد که تحریکات و احساسات فیزیکی و عوامل و اسباب فیزیکی فرد را بیدار سازد و همین بیداری آنها را به شدت به فعالیت وامیدارد البته این رنگ احساست مربوط به انتقام، کینه، بی منطقی، جسارت، عشق و سکس را تهیج میکند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
مقاله بررسی عدالت در 13 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
عدالت واژه ای است که از چند حرف تشکیل شده است، اما در خودش معنای وسیع و گسترده ای دارد. عدالت در فرهنگ لغت به معنی دادگری کردن، عدالت کردن آمده است. جرجانی میگوید: «عدالت در لغت استقامت باشد و در شریعت عبارت است از استقامت بر طریق حق است باجتناب از آن چه محظور است در دین.[1]
سخن از حق و عدالت زیاد به گوش می رسد، اما وقتی جای قول و عمل فرامیرسد کناره گیری میکنند چرا که ممکن است منافع خود را از دست بدهند. قرآن کریم کتاب به کمال رساندن انسان است و در این جهت همه امور را با عدالت تنظیم نموده است، که عدالت جان هر چیز است، و اگر عدالت از چیزی سلب شود، گویا جان و روح آن چیز را گرفته باشند، جز مرده ای بیش نخواهند بود. حضرت علی علیه السلام در بیان کلی می فرماید: عدالت حیات و زندگی است.[2]
یکی از دل مشغولیهای اصلی پیامبران الهی در تمامی اعصار و نیز شاخصه اصلی دولت دینی و مردم سالار عدالت اجتماعی است. انسانها بالفطره شیفته عدالتند و وعده و انتظار عدالت شیرین ترین وعده و انتظار برای انسانهاست چه سرها که برای عدالت پای دار نرفته و چه قلم ها که به خاطرش به خون آغشته نشده است.
با آن که کتابهای بسیاری دربارة عدالت منتشر شده و هنوز موضوع داغ محافل فکری جهان است، جهان از جهت علمی و عملی با حقیقت و سیر عدالت و عدالت دزدی فرسنگها فاصله دارد. امیدواریم که روزی این فاصله از بین برود:
عدالت کن، که در عدل آنچه یک ساعت بدست آید میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
(صائب)
چکیده :
مقاله ای که پیش رویتان قرار دارد، از چند بخش تشکیل شده است. مقاله با یک مقدمه شروع میشود. در مقدمه عدالت را معنی کرده ام کمی در این باره مطلب نوشته ام تا به این طریق مخاطب را متوجه موضوع مورد بحث کنم. بعد از مقدمه کم کم وارد موضوع عدالت شده ام. در قسمت بعد از مقدمه سعی کرده ام مفهوم عدالت در لغت و همچنین جایگاه آن را تا حدودی بیان کنم. در این قسمت از سخنان و حکمتهای امام علی (علیهالسلام) هم استفاده کرده ام تا از سخنان آن بزرگوار هم در ارائه مطلب کمکی گرفته باشم. قسمت بعدی در مورد عدالت بستر کمالات است. که مطلب اساسی آن اینست که انسان اگر میخواهد به آنچه که لایق آن است برسد باید عدالت را در همه امور جاری گرداند. مطلب بعدی عنوانش عدالت از آرزو تا عمل است، که از روزنامه تفاهم گرفته شده این نوشته از آقای رضای غلامی است، که در مورد عدالت اجتماعی در جامعه میباشد. این قسمت هدفش اینست که اجرای عدالت در جامعه نیازمند یک برنامه جامع علمی و مبارزه با ظلم از سوی هر دولتی میباشد. مطلب آخر هم در مورد اینست عدالت راه رسیدن به قله انسانیست. بندگان در سایه عدالت بهترین آدم ها میشوند و با بی عدالتی به بدترین آدم تبدیل می گردند. این بود مختصری توضیح در مورد مقالهای که نوشته شده است.
مفهوم عدالت در لغت و جایگاه عدالت
عدالت در لغت به معنای استقامت چیزی و مستقیم بودن و مساوات و داد و انصاف و حکم حق و میزان و امر متعادل آمده است.1 و در اصطلاح حدوسط میان افراط و تفریط است، که عبارت است از تعدیل قوهی علیه و تهذیب آن2، و در این معنا از بهترین فضایل اخلاقی شمرده شده است، چنانکه امام خمینی (ره) در این مورد می نویسد: «و آن از امهات فضایل اخلاقیه است، بلکه عدالت مطلقه، تمام فضایل و ظاهریه و روحیه و قلبیه و نفسیه و جسمیه است.»3 عدالت در کلمات امیرالمومنین به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود و رعایت استحقاق هر چیز و رساندن هر زی حقی به حقش آمده است، چنانکه آن حضرت فرموده است: «اَلْعَدلُ یَضَعُ الاُموُرَ تواضِعَها»4 عدالت کارها را بدانجا می نهد که باید اینگونه بودن و بر این اساس زیستن و همه امور را بر این قاعده گرداندن از والاترین کمالات انسانی است، بلکه تمام معانی گفته شده برای عدالت در سایة همین معنا حاصل میشود، یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش و حق هر چیز را ادا کردن، آن گونه که بایسته و شایسته است، و هر چیز را به کمال لایقش رساندن و از خلاف این امور پرهیز نمودن. در همین ملای روی سروده است[3]:
عدل چه کرد؟ وضع اندر موضعش ظلم چه بود؟ وضع در ناموقعش
و برای تبیین این امر مثال آورده است که آب دادن به درختان عدالت و آب دادن به جای ظلم است، و نیز نهادن نعمت در جای مناسب خود عدالت است و نهادن چیزی در غیر موضع خود ظلم است.
عدالت راه رسیدن به قلة انسانیت
عدالت کمال است که در رأس ارزشهای انسانی و اسلامی قرار دارد و سلامت همه امور بدان بسته است، با چنین نگرشی پیشوای عدالت گرایان علی (علیه السلام) فرموده است: «بدان که برترین بندگان خدا نزد او پیشوایی است دادگر، هدایت شده و راهبر، که سنتی را که شناخته شده است برپا دارد، و بدعتی را که ناشناخته است بمیراند … و بدترین مردم نزد خدا پیشوایی است ستمگر، خودگرا، و موجب گمراهی دیگران، که سنت پذیرفته را بمیراند، و بدعت واگذارده را زنده گرداند8.
برترین بندگان، عدالت برترین میشوند و بدترین مردمان نیز با بی عدالتی بدترین می گردند که کسی جز به تحقق کمال عدالت در خویش نمی تواند به سوی کمال مطلق گام بردارد و محبوب حق شود. امام علی (علیه السلام) در ضمن خطبهای در این باره فرموده است: بندگان خدا! همانا محبوبترین بنده نزد خدا، بنده ای است که خدا او را در پیکار نفس یا راست- عدالت بر خود گماشته و نخستین نشانه آن اینکه هوا و هوش را از دل برداشته9.
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) راه سلوک به سوی خدا را ملزم نمودن خویش به عدالت معرفی کرده است، زیرا در سایة چنین کاری است که انسان قوای خود را به اعتدال میکشاند و هر چیز را در جای خودش و به اندازه و به دور از افراط و تفریط به کار میگیرد و مُر زبان میشود و ادب الهی نصیب او می گردد10.
چنین کسی که این ویژگی را دارد نخستین نشانه اش اینست که هوا و هوس را از خود بیرون کن، با هوا و هوس حکم و داوری نمی کند. با هوا و هوس کسی را برتر و کسی را خوار نمی کند … بلکه در سایة عدالت خداخواه و حق مدار میشود و یاد حق وجودش را لبریز میکند و اهل ذکر و عدالت پیشه میشود و نشانه های کمال انسانی در او جلوه می نماید. خود حضرت علی (علیه السلام) در کلام 222 خودش اهل ذکر و عدالت پیشه گان را والاترین انسانها برشمرده است.[4]
انسان با ایمان، خود جلوه ای است از عدالت و بی گمان چیزی چون عدالت در ساماندهی ایمان نقش ندارد چنانکه امیر مؤمنان علی (ع) در ضمن حکمتی والا عدالت را از پایه های ایمان برشمرده و فرموده است: ایمان بر چهار پایه استوار است: بر شکیبایی و یقین و عدالت و جهاد.11
انسان در سایة زندگی بر مبنای عدالت میتواند به سوی قله های کمالات انسانی سیر نماید و به مراتب بالای ایمان دست یابد. در اندیشة علوی عدالت چنان والاست که اشرف اجزای ایمان و مانند رأس آن معرفی شده چنانکه امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرموده است: عدالت سیر ایمان و گرد آورندة نیکوییهاست.[5]
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مقاله بررسی صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی در 12 صفحه ورد قابل ویرایش
صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی
قبل از پرداختن به مفاهیم «صف» و «ستاد» و تشریح موقعیت سازمانی هر یک لازم است که مفاهیم «قدرت» و «اختیار» تعریف شوند تا ضمن پی بردن به وجوه تمایز بین این دو مفهوم، انواع قدرت نیز شناخته شوند.
قدرت و اختیار
قدرت را میتوان توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر، یا وادار کردن آنها به انجام اعمال خاص و یا بازداشتن آنها از انجام کاری تعریف کرد.
اختیار، بشتر اثر سازمانی دارد و به قدرت و صلاحیت شغلی افراد مربوط میشود. به این ترتیب اختیار را میتوان قدرتی شغلی تعریف کرد که با استفاده از آن، شاغل (البته تا زمانی که در آن شغل انجام وظیفه میکند)، میتواند از طریق اعمال نظر در تصمیم گیریها، در سرنوشت دیگران اثر بگذارد. بنابراین اختیار نیز نوعی قدرت است اما قدرتی که پایگاه سازمانی دارد یعنی قدرتی است که از شغل و موقع و مقام سازانی سرچشمه میگیرد.
مفاهیم صف و ستاد
با وجود اهمیتی که روابط صف و ستاد در زندگی سازمان دارد هنوز برخی از مدیران استنباط روشنی از مفاهیم صف و ستاد ندارند و گاهی این دو را با هم اشتباه میکنند بنابراین لازم است که این دو مفهوم دقیقاً تعریف و شناخته شوند. بنا بر نظریه ای که به طور وسیعی در مدیریت پذیرفته شده است «صف» به واحدها یا نقش هایی اطلاق میشود که مستقیماً برای تأمین هدفهای موسسه فعالیت میکنند و در این زمینه مسئولیت مستقیم دارد. در حالی که «ستاد» به واحدها یا نقش هایی دلالت دارد که مستقیماً در جهت تأمین هدفهای موسسه فعالیت ندارند، لکن به واحدهای صفی کمک میکنند تا بتوانند به نحو موثری انجام وظیفه کنند و از عهده تأمین هدفهای موسسه برآیند.
از مطالب فوق معلوم میشود که ساده ترین طریق تشخیص فعالیت های صفی و ستادی در هر سازمان، توجه به «مستقیم» یا «غیرمستقیم» بودن کمکی است که این فعالیت ها در تأمین هدفهای کلی موسسه دارند.
به عبارت دیگر، فعالیت های صفی شامل فعالیت هایی هستند که مستقیماً به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک میکنند و فعالیت های ستادی آن گونه فعالیت هایی هستند که به طور غیرمستقیم به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک میکنند.
طریق دیگری که برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی غالباً به کار می شود، توجه به چگونگی صدور دستور و اجرای آن در خط فرماندهی است. مدیران و مسئولین صف در خط فرماندهی قرار دارند و حق صدور دستوربه واحدها و مسئولین را دارند و مسئولین مادون ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند. در حالی که مدیران و مسئولین ستاد در خط فرماندهی قرار ندارند و حق صدور دستور به واحدها و مسئولین صف، حتی به مسئولین رده های پایین سازمانی را ندارند. واحدها و کارشناسان ستادی فقط میتوانند به مدیران صف نظر مشورتی بدهند و آنها را در انجام وظایف و مسئولیت هایشان یاری دهند. بدیهی است چنانچه لازم باشد طرحها و نظریات واحدهای ستادی توسط واحدهای صف به مورد اجرا گذارده شود، در این صورت واحدهای ستادی سعی میکنند ابتدا طرحها و ایده های موردنظر خود را به تصویب مقامات عالی سازمان برسانند و سپس مراتب را برای اجرا به واحدهای صف ابلاغ کنند. در سازمانهای نسبتاً کوچک که کلیه کارکنان زیر نظر یک نفر انجام وظیفه میکنند هر یک از آنان در خط فرماندهی قرار داشته و ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند این گونه سازمانها صرفا یک سازمان صف تلقی میشوند.
راه دیگر برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی توجه به «ماهیت» فعالیت های مزبور است. فعالیت های صفی «ماهیت اجرایی» دارند و شامل وظایف، مسئولیت ها و کارهایی میشود که مستقیما در امر تولید (کالا یا خدمات) فعالیت دارند. در حالی که فعالیت های ستادی جنبه اجرایی ندارند و «ماهیت آنها مشورتی و کمکی» است. فعالیت های ستادی ماهیتاً به صورت تحقیق برررسی، ارائه طرح، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی هماهنگی، نوآوری و کنترل به ظهور می رسد.
هم چنین امور مالی، امور حقوقی، و امور مربوط به طراحی و اجرای سیستم های داده پردازی (سیستم های کامپیوتری) از جمله فعالیت هایی هستند که ماهیت ستادی دارند.
مشاغل صفی از حیث «منشا قدرت» نیز مشاغل ستادی تفاوت دارند. مدیران صف دارای اختیارات رسمی و قانونی هستند و میتوانند برای دیگران تکلیف تعیین کنند. این مدیران هم چنین به سبب روابط مبتنی بر سلسله مراتب رئیس و مرئوسی، تا حد قابل توجهی از قدرت پاداش و قدرت تنبیه نیز برخوردارند. در حالی که مدیران و کارشناسان ستادی از اختیارات رسمی و قدرت قانونی که به موجب آن بتوانند برای دیگران تکلیف تعیین کنند برخوردار نیستند و انتظار نمی رود که قدرت پاداش و تنبیه نیز داشته باشند و در مقابل آنها از قدرت تخصص بهره مندند
ستاد هماهنگی کننده و یاری دهنده
ستادهای هماهنگی کننده و یاری دهنده اساساً در زمینه های «کنترل مدیریت»، «ساخت سازمانی»، «بودجه حسابداری»، «امور پرسنلی»، «روابط صنعتی»، «تجزیه و تحلیل سیستم ها و روشها» و امثال اینها فعالیت دارند.
فعالیت های دیگری که ارتباط نزدیک با فعالیت های فوق دارد شامل یک سلسله فعالیت هایی میشود که اصطلاحاً به آنها فعالیت های کمکی و یا خدماتی و یا تاسیساتی می گویند. این نوع خدمات ستادی یاری دهنده شامل نگهداری و اداره امور اموال و ساختمانها و تاسیسات، انبارداری، تدارکات، بیمه، حمل و نقل و تأمین وسایل نقلیه و امثال اینها میشود. عامل مشترکی که هم در فعالیت های هماهنگ کننده و هم در خدمات کمکی و یاری دهنده وجود دارد، این است که معمولاً هر دو دسته از فعالیت ها به شکل متمرکز انجام میشود. با وجود این گاهی به سبب بعد مسافت و لزوم رساندن خدمات به مناطق مختلف جغرافیایی، لازم میشود که فعالیت های ستادی فوق به صورت غیرمتمرکز ارائه شود. در این گونه موارد معمولاً در هر یک از واحدهای سازمانی مستقر در منطقه، ستادهای فرعی ایجاد میشوند. واحدهای مزبور گرچه از لحاظ سازمانی زیر نظر مدیر منطقه انجام وظیفه میکنند، ولی از لحاظ روش انجام کار و کمیت و کیفیت خدمات، تابع خط مشی ها و دستورالعمل هایی هستند که از سوی ستادهای اصلی مستقر در مرکز تعیین میشوند.
مزایای ستاد
استفاده از ستاد مزایای زیادی دارد که به مهمترین آنها در این جا اشاره میشود:
1- ارائه نظریات مشورتی درباره عملیات- امروزه استفاده از نظریات مشورتی متخصصین واجد شرایط در زمینه های مختلف عملیات سازمان، آن قدر اهمیت یافته است که نمی توان آن را به هیچ وجه نادیده گرفت. اهمیت این امر، به ویژه در موسساتی که عملیات آنها پیچیده تر است، بیشتر دیده میشود.
2- اطلاعات و دانش تخصصی در زمینه های مختلف- در موقعیت هایی که مدیران اجرایی به هنگام تصمیم گیری، نیاز به دانش تخصصی در زمینه های اقتصادی، فنی، سیاسی، حقوقی و اجتماعی پیدا میکنند اهمیت نظریات مشورتی ستاد آشکارتر میشود. به علاوه، در مواردی که به دانش تخصصی در سطح بالا نیاز باشد، به برخی از متخصصین اختیار (اختیار مبتنی بر تخصص) داده میشود تا از طرف رؤسایشان تصمیم گیری کنند.
3- فرصت تفکر و تحقیق- یکی دیگر از مزایای مهم ستاد، فرصتی است که به کارشناسان ستادی برای تفکر و جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات داده میشود. زیرا معمولاً مدیران مافوق آنها به علت مشغله زیاد و درگیری با عملیات اجرایی، خود فرصت چنین تفکر و تحقیقی را پیدا نمی کنند. به ندرت یک مدیر اجرایی به ویژه در سطوح بالای سازمان، فرصت پیدا میکند که به تفکر و تحقیق، درحدی که کارشناسان ستادی او انجام می دهند، بپردازد.
بنابراین نه تنها ستاد، مدیران صفی را در انجام موفقیت آمیز عملیاتشان یاری می دهد، بلکه با پیچیده تر شدن مسایل و مشکلات، تجزیه و تحلیل ها و نظریات مشورتی ستاد ضرورت و اهمیت بیشتر می یابد.
روابط بین صف و ستاد:
یکی از مسائل عمده ای که همواره در سازمانها به عنوان یک مشکل برای مدیران مطرح است روابط بین صف و ستاد و اختلافاتی است که در این روابط بوجود میآید. دلایل این اختلاف متعدد است ولی اهم آنها به این شرح است:
1- نبودن حدود مشخص روشن برای وظایف هر یک از مدیران صف و ستاد
2- عدم اطلاعات مدیران صف و ستاد از وظائف یکدیگر
3- اختیارات زیاد واحدهای صف که باعث میشود در مقابل ایده ها و طرحهایی که از طرف واحدهای ستاد برای تغییر ارائه میشود مقاومت نمایند.
4- ارائه نکردن اطلاعات کافی و مستدل از طرف واحدهای ستاد به مدیران صف به منظور توجیه و متقاعد کردن آنها
5- احراز مسئولیت های صف و ستاد توسط افرادی که صلاحیت های کافی ندارند.
دسته بندی | علوم پزشکی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 3127 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مقاله بررسی دستگاه گردش خون (قلب) در 12 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
وظیفه دستگاه گردش خون رساندن اکسیژن و مواد مغذی به سلولهای بدن و تخلیه مواد زاید این سلولها می باشد.
دستگاه گردش خون از دو جزء اصلی قلب و عروق خونی تشکیل شده است.
قلب درون کیسه پریکارد (آبشامة) در قفسه سینه و عروق تا اقصی نقاط بدن گسترش یافته است.
قلب یک عضو آویزان و عضلانی در مرکز قفسه صدری است که به طور مایل در پشت تنة استرنوم و غضروفهای دنده ای واقع شده است. وزن آن در مردان 300 گرم و در زنان در حدود 350 گرم می باشد.
البته وزن قلب با توجه به جنس، سن، وزن، ورزش و سایر شرایطی که موجب بیماری می شوند متفاوت خواهد بود.
قلب خون را به داخل بافتهای بدن پمپ می کند و از این طریق اکسیژن و مواد غذایی را به بافتها می رساند. فعالیت پمپ قلب به وسیله انقباض و انبساط دیواره عضلانی قلب به طور منظم ایجاد می شود.
در طی سیستول (انقباض عضله) حفرات قلب کوچکتر شده و خون را پرتاب می کند. در طی دیاستول (انبساط عضله) حفرات قلب مجداً از خون پر شده و برای پرتاب بعدی آماده می شود.
ضربان قلب به طور طبیعی در یک فرد بالغ تقریباً 80-60 در دقیقه خواهد بود هر یک از بطنها تقریباً 70 سی سی خون در هر ضربه خارج می کنند و لذا در طی 60 دقیقه حدود 5 لیتر خون را به گردش در می آورند.
آناتومی قلب:
قلب توسط 3 لایه تشکیل شده است:
- آندوکارد که داخلی ترین لایه می باشد از بافت آندوتلیال پوشیده شده است که سطح داخلی قلب و دریچه ها را می پوشاند.
- لایه وسط یا میوکارد از فیبرهای عضلانی تشکیل شده است و مسئول پمپاژ قلب می باشد.
- اپیکارد که خارجی ترین لایه می باشد.
- قلب توسط یک ساک فیبری نازک به نام پریکارد پوشانده می شود که توسط دو لایه تشکیل شده است.
- لایه ای از پریکارد که به اپیکارد قلب چسبیده است لایه ویسرال یا احشایی نام دارد.
- پریکارد قشری یا پارتیال: که پریکارد احشایی توسط پریکارد قشری یا پارتیال پوشانده شده است
- پریکارد قشری به عروق بزرگ، دیافراگم، جناق سینه و ستون فقرات متصل شده است و قلب را در قفسه صدری یا مدیاستن نگهداری می کند.
- فضای حاصل ما بین دو لایه پریکارد توسط مایه ای به حجم تقریباً 30 سی سی پر شده است.
- اعمال پریکارد:
- تسهیل حرکات و ضربان قلب و جلوگیری از اصطکاک.
- محافظت قلب از عفونت های ساختمانهای مجاور نظیر عفونت های مربوط به ریه ها مدیاستن، مری و غیره.
عروق کرونر:
شریان کرونر از دو شاخه راست و چپ تشکیل شده است. شریانهای کرونری از آئورت و بلافاصله بالای کاسپ های دریچه آئورت جدا می شود. احتیاجات غذایی قلب بسیار زیاد بوده و 80-70درصد اکسیژن موجود در خون را برداشت می نماید.
تغذیه خونی قلب توسط عروق کرونر انجام می شود.
عضلات قلب:
عضلة قلب از بافت عضلانی ویژه ای تشکیل شده است از نقطه نظر میکروسکوپیک عضله قلب از عضلات مخلطط تشکیل شده اما از لحاظ فیزیولوژیک مانند عضلات صاف عمل می نماید،
فیبرهای عضله قلب در یک مجموعة منظم به نام سن سی شیوم قلبی دسته بندی می شود این هماهنگی باعث انقباض، انبساط موزون قلب می شود.
فعالیت قلب:
سیستم هدایتی.
سلولهای اختصاصی الکتریکی سیستم هدایتی عضلهای قلب وظیفه تولید، هماهنگی و انتقال امواج الکتریکی را بر عهده دارند. نتیجه این فعالیت الکتریکی همان فعالیت مکانیکی عضله قلب است که باعث ایجاد برون ده قلبی و پمپاژ خون می شود.
سه مشخصه فیزیولوژیک الکتریکی قلب به این صورت طبقه بندی می شود:
- اتوماتیسیتی یا توانایی خود بخودی ایجاد ایمپالس الکتریکی
- تحریک پذیری یا پاسخ به یک تحریک یا پالس الکتریکی
- قابلیت هدایت محرک یا پالس الکتریکی از یک سلول به سلول بعدی.
گره سینوسی دهلیزی (SANODE):
این گره فعالیت پیشاهنگ قلب را به عهده دارد. مکان آن بلافاصله در مدخل ورودی ورید اجوف فوقانی به داخل دهلیز راست قرار دارد. گره پیشاهنگ یا گره سینوسی دهلیزی به طور طبیعی ضربان 100-60 در دقیقه را تولید می نماید. این سرعت توسط شرایط متابولیک خاص بدن قابل تغییر و تاثیر پذیری است.
پالسهای الکتریکی که توسط گره سینوسی دهلیزی ایجاد شده است باعث تحریک الکتریکی و انقباض خود بخود دهلیز نیز می شود پس از آن امواج الکتریکی به گرة دهلیزی بطنی یا AVNODE می رسد. AVNODE درست در بالای دریچه تریکوپسید در دیواره دهلیز راست قرار دارد. نقش این گره جمع آوری امواج الکتریکی و تاخیر مختصر در انتقال آن به بطنها می باشد. امواج الکتریکی از این به بعد توسط یک شاخه از سلولهای الکتریکی به نام دسته هیس به سمت بدنة دو بطن چپ و راست منتقل می شود. سپس امواج به فیبرهای تمایز یافته دیگری به نام پورکنژ منتقل می شود.