دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت
مقدمه :
فراغت پدیده ای است اجتماعی و فرهنگی و می توان گفت از آن هنگام که جامعه و فرهنگی به وجود آمده این پدیده نیز در زندگی مردمان به صورتی مورد یافته ، مطرح گردیده است . در گذشته این اوقات به صورت کار وبازی تواما انجام می پذیرفته که بیشتر به خاطر مذهب و اعمال آن این زمان را می گذرانیدند ولی در طول تاریخ و تحولات جوامع ، به تدریج کار و بازی از همدیگر جدا شدند و اهمیتی که بشر برای اوقات فراغت خود قائل شد انواع هنرها و بازیها و . . . بسط و توسعه باور نکردنی پیدا کردند .
در کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی ایران ، شاپور راسخ خطاب به اوقات فراغت آن را چنین تعریف می کند :
(( فراغت به اوقاتی اطلاق می شود که در ان آدمی نه تنها از تعهدات شغلی و اقتصادی بلکه از تکالیف شخصی و خانوادگی و اجتماعی آسوده باشد و آن را به طیب خاطر به امور صرف کند ، چون تفریح ، بازی ، ورزش و کارهای ذوقی و تفننی فرهنگی ، مصرف دارد . ))
دانش آموزان مقطع اول در دبیرستان عطارکه در حال حاضر مشغول به تحصیل می باشند .
هدف تحقیق :
از آنجا که همواره به این مسئله که (( تشخیص ، نیمی از شناخت موضوع است )) معتقد بوده ام و اصولاً هر تحقیقی با هدف خاصی آغاز می گردد و تحقیق بدون هدف نتیجه ای بار نمی آورد در این تحقیق هدف بدست آوردن آن سری از علاقه و خواسته های این دانش آموزان در چگونگی گذراندن اوقات فراغت خود می باشد .
بیان مسئله :
ما با تمدنی رو به رو هستیم که در آن فراغت نقش مهمی دارد زیرا از یک طرف تکنولوژی به تدریج کار توان فرسا را از دوش افراد بر می دارد مثل (( رایانه )) و از طرف دیگر زمان کار به علت افزایش حجم تولید ، کاهش می یابد در نتیجه در آینده ای نه چندان دور افراد با ساعات فراغت زیادی روبرو خواهند بود .
براستی برای پرکردن ساعات طولانی فراغت چه باید کرد ؟ ساعات فراغت به چه نحو گذرانده شود که در پرورش استعداد افراد موثر واقع گردد و از هدر رفتن وقت جلوگیری گردد ؟
روش تحقیق :
از آنجا که تحقیق درباه ی چگونگی گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان می باشد مطلوب ترین روش جهت انجام چنین تحقیق استفاده از روش ارائه پرسشنامه است .
جامعه آماری :
جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع اول دبیرستان در مدرسه عطار شهرستان نیشابور در سال 83 – 82 می باشد که جمعاً تعدادشان 254 نفر است .
حجم نمونه :
به دلیل تعداد دانش آموزان که در 8 کلاس و با میانگین 32 نفر و مجموع دانش آموزان 254 نفر تمام افراد را در یک برگ به ترتیب شماره نوشته و افرادی که شماره راست آنها به صفر و پنج ختم شده به عنوان نمونه انتخاب کردم مثلاً : شماره های 5 ، 10 ، 15 ، 20 ، 25 ، . . . ، 250 در نتیجه تعداد افراد جامعه برابر 50 نفر بوده که مورد بررسی قرار می گیرد .
تعیین پایانی پرسشنامه :
جهت تعیین پایانی پرسش نامه از حجم نمونه کل 10 نفر را انتخاب کرده و پرسش نامه ها را به آنها داده و بعد از چند هفته باری دیگر همان سوالات را به همان افراد ارائه دادم . سپس جوابها را بررسی و با یکدیگر تطبیق نمودم لذا سوالاتی که متناسب نبوده است از جدول سوالات حذف کرده ام .
روشهای آماری :
پس از استخراج پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل از فراوانی مطلق و بشی استفاده می شود و همچنین از میانگین جهت تعیین متوسط زمان مصرف شده فعالیتها استفاده شده است .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
بررسی عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی
« فصل اول »
مقدمه
چکیده تحقیق
بی سوادی یکی از مسائل عمده اکثر کشورهای جهان سوم است که ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را تشکیل می دهد.
بررسی های اخیر سازمان یونسکو و بسیاری از سازمانهایی که در ارتباط با سوادآموزی یا آموزش بزرگسالان در کشورهای مختلف فعالیت می کنند نشان می دهد که این مسئله مشکلی همگانی است و محدود به کشورهای جهان سوم نیز نمی شود. این بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله حاد و لاینحل اکثر کشورهای جهان سوم است ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته صنعتی نیز هست. اما مسئله بی سوادی به دلیل افزایش بی سوادان روز به روز اهمیت بیشتری می یابد.
با توجه به اینکه کسب مهارتهای سواد اولیه پله های نردبان دانش و آگاهی است، بی سواد ماندن درصد بالایی از افراد جامعه وسیله ای برای عدم آگاهی و فقدان تخصص و مهارتهای لازم برای ایجاد جامعه ای مستقل، آگاه و تواناست.
با وجود اینکه ی سالهای متمادی، برنامه های مبارزه با بی سوادی به صور مختلف در اغلب کشورهای جهان سوم رونق داشته ولی به دلیل رشد جمعیت بر تعدد بی سوادان جهان افزوده شده است. بدین وسیله لازم است از افرادی که در تهیه این پروژه من را یاری نموده اند قدردانی شود. ابتدا از ریاست محترم نهضت سوادآموزی شهرستان نیشابور و راهنمایان تعلیماتی و کادر اداری نهضت قدردانی می شود و و پس از آن از آموزشیارانی که صادقانه پاسخ دادند و سوادآموزان و نوسوادان که همکاری کردند سپاسگذاری می شود.
مقدمه
اهمیت موضوع:
مسئله تحقیق
بیان موضوع:
هدف تحقیق:
فرضیات تحقیق:
سئوال تحقیق:
روش انجام تحقیق:
جامعه آماری:
روش جمع آوری اطلاعات:
تعریف علمی مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه:
« فصل دوم »
بررسی پیشینه تحقیق
ادبیات تحقیق
سابقه پژوهشی موضوع
« فصل سوم »
روش پژوهش
جامعه نمونه و روشهای نمونه گیری
روشهای جمع آوری اطلاعات
روشهای آماری
« فصل چهارم »
یافته های پژوهشی
« فصل پنجم »
تفسیر و نتیجه گیری
پیشنهادات:
محدودیت ها
منابع و مآخذ
پرسشنامه
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
بررسی اختلالات یادگیری (گروه بندی، سبب شناسی، راهبردها وروش های آموزش و توانبخشی)
مقدمه
در سالهای اخیر پژوهش و مطالعه درباره ی کودکانی آغاز شده است که حالت و کردار آنان برای بسیاری از پدران و مادران و معلمان و مددکاران حیران کننده است، زیرا اغلب آنان علی رغم داشتن هوش طبیعی، بدون بهره گیری از آموزش های ویژه قادر به ادامه ی تحصیل نیستند. یا برخی دیگر ممکن است یک روز مطالبی را بخوبی فرا گیرند و روز دیگر تمام آن را فراموش می کنند.
عده ای دیگر در پاره ای از کارها بر بسیاری از همگنان خود برتری و پیشی می گیرند و در قسمتی دیگر مانند کودکان کوچکتر از خود عمل می کنند. این کودکان به تدریج در می یابند که سایر کودکان از نظر وضع درسی از آنها بهتر هستند و احساس حقارت را تجربه می کنند. کم کم بیزاری از درس مدرسه در آنها به وجود می آید. والدین آنها که اغلب از دلایل ناتوانی های یادگیری آنان بی خبر هستند، با فشارهایی که به کودک می آورند، مشکل را چند برابر می کنند.
در این مجموعه ابتدا به نظریات و تعاریف مختلف در مورد ناتوانی های یادگیری از جمله نظریه های رشدی، نظریه های رفتاری، نظریه های رشد مهارت های حرکتی، نظریه های شناختی پرداخته شده است. همچنین این مشکل از جنبه های پزشکی و عصب شناختی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
سپس به انواع و گروهبندی ناتوانی های یادگیری به گروه ها یا کودکانی که با دشواری ها در رشد مهارت های ادراکی- حرکتی، پردازش اطلاعات دیداری، پردازش اطلاعات شنیداری، تکلم یا گفتار، مشکل در حافظه، خواندن یا هجی کردن، یان نوشتاری، ریاضیات، تقسیم گردیده اند.
بخشی به سبب شناسی این اختلال و درمان های دارویی و قسمتی به ارائه ی راهبردها و راهکارهای عملی جهت رفع مشکلات رایج تحصیلی و یادگیری پرداخته است.
فهرست مطالب
تعریف
رویکردهای نظری بر ناتوانی های یادگیری
نظریه های رفتاری
نظریه های شناختی
راهبردهای فراشناختی
جنبه های پزشکی
درمان دارویی
فنون شناختی در درمان
فنون رفتاری در درمان
رشد حسی حرکتی
دید حرکتی گتمن
تئوری تشکیل نظام عصبی دمن و دلاکاتو
اختلالات زبان
محاسبه
اختلاق نقص توجه
رشد اجتماعی
*************
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 38 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 230 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 165 |
بررسی نقش رسانههای جمعی (با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان
پیشگفتار:
تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانههای جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانههای گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی میباشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانههای گروهی و به ویژه رسانههای تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را میطلبد.
فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین تواناییهای ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.
در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.
مقدمه:
کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا میگذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان میکند.
تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.
تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامههای ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.
تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری مییابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامههای تلویزیونی برای کودکان و خانوادههای خود باشیم. این حق ماست و میبایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامههای تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامههای مخرب و منحط تلویزیونی احساس میشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت میکنیم وقتی میخواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن میکنیم و یا آنان را به تماشای برناههایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت میکنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش میشود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی میتواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر میرسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.
«تلویزیونی که میتواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون میتواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.»
ساخت برنامههای با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامههای بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل میکند.
نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف میکنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت میدارند.
جان کندری میگوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.»
در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده میشد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا میگیرند؟ عواملی که محیط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یکی از این عوامل چه میکند و چه باید بکند؟
در کتاب تلویزیون خطری برای دموکراسی زیر عنوان « چرا بچهها تلویزیون تماشا میکنند؟» آمده است که : انگیزه کودکان از نشستن در پای تلویزیون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان برای سرگرمی به تماشای تلویزیون میپردازند ولی کودکان ضمن اینکه طالب سرگرمی هستند غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهمیت کمتری برای تلویزیون قایل هستند و به آن با یک ساده باوری آگاهانه نگاه میکنند». تبلیغات تلویزیونی روی شخصیت کودکان، باورهای کودکان و اعمال کودکان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً کودکان از دو سالگی تماشای فیلمهای کارتونی را شروع و تقریباً در 6 سالگی به تماشای تلویزیون عادت میکنند. یعنی قبل از اینکه به مدرسه بروند با تلویزیون دوست میشوند.
به نظر میرسد ورود تلویزیون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمی پایان بخشیده است یا دارای این چنین قدرتی است زیرا امروزه دانش آموزان در حالی قدم به مدرسه میگذارند که به شدت از تکنیک تلویزیون و اثرات روانی آن متأثر شده اند و در حالی که مکانیسم تصویری و بصری تلویزیون ریشه در اعماق آنان دوانده است با سیستم کتاب و حروف چاپی وارد یک نزاع درونی و روانی میشوند این درگیری قربانیان زیادی را میطلبد. کودکان و دانش آموزان که نمی توانند و یا نمی خواهند از طریق قرائت آموزش ببینند و یا اصولاً توانایی خواندن را ندارند نوآموزانی که قادر به درک تسلسل منطقی حتی یک پاراگراف نیستند و نمی توانند افکار خود را برروی چند جمله مکتوب متمرکز کنند دیگر قادر نیستند بیش از چند دقیقه به بیان شفاهی معلم ویا یک سخنرانی توجه کنند و ارتباط منطقی جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و یا حتی فراگیرند.»
کودکان بر خلاف بزرگسالان که با دیگر رسانهها ارتباط دارند بیشتر با تلویزیون در ارتباط هستند. به عقیده پژوهشگران علت علاقه کودکان به تلویزیون این است که به آنان امکان میدهد تا در ماجراهای پشت پرده زندگی کودکانه خود رسوخ کنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند. وقتی کودکان ما به دنیا میآیند باید کار دشواری را انجام دهند و آن انطباق پذیری به شکل صحیح روشن میشود و برآنان است که کودکان را برای وظایف آینده آماده کنند اما وقتی دیگر کسی به کودکان کمک نمی کند که دنیا را بشناسد آنان دست به دامان تلویزیون میشوند. در حال حاضر پدران و مادران وقت اینکه دنیای وسیع اطراف را به کودک بیاموزند از دست داده اند و از سویی تلویزیونی برای کودکان دست یافتنی ترین دریچه به دنیای افراد بالغ است. پس تلویزیون به کودک یک تصویر یا خیال دگرگونه ارائه میدهد زیرا در تلویزیون بیننده بیشتر از آنچه میبیند تأثیر میپذیرد و این نگرانی در مورد کودکان که بزرگ میشوند وجود دارد.
فصل اول: مبانی نظری تحقیق
تا زمانی که چارچوب نظری هر موضوع علمی مورد توجه و بررسی قرار نگیرد، فرایند پیشبرد تدریجی اهداف آن نیز دارای ابهام است. بدین منظور در این فصل مساله تحقیق و ضرورت و اهمیت آن و همچنین اهداف و روش تحقیق و روش گرداوری اطلاعات مطرح خواهد شد.
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق:
نتایج نظرسنجی درخصوص بررسی میزان استفاده کودکان و نوجوانان از رسانهها که به تازگی در مرکز تحقیقات صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است، نشان میدهد 9/99 درصد کودکان و نوجوانان به تلویزیون دسترسی دارند و این گروه در شبانه روز به طور متوسط 4 ساعت و 16 دقیقه تلویزیون تماشا میکنند.
کودکان و نوجوانان از بین شبکههای تلویزیونی، بیشتر برنامههای شبکه پنج (44 درصد) و سه سیما (42 درصد) را تماشا میکنند. همچنین 52 درصد از این گروه به رادیو دسترسی دارند که 32 درصد شنوندگان کودک و نوجوان به شبکه پیام گوش میدهند.
گفتنی است 33 درصد کودکان، به ماهواره دسترسی دارند و 82 درصد بینندگان این گروه برنامههای ماهواره ای، شبکههای فارسی زبان را تماشا میکنند. 81 درصد کودکان و نوجوانان به دستگاههای صوتی و تصویری مانند VHS،VCD، DVD، 57درصد به رایانه و 49 درصد به دستگاههایی مانند میکرو، پلی استیشن، سگا و... دسترسی دارند.
شایان ذکر است عمده ترین ژانر مورد علاقه کودکان و نوجوانان در فیلمهای ویدئویی مهیج و ترسناک (21 درصد) است.
نظرسنجی اخیر دربردارنده آماری نو و در عین حال نگران کننده است. به نظر میرسد با رشد چشمگیر ضریب نفوذ رسانهها در خانوارهای ایرانی، به شکل قابل توجهی شاهد تغییر الگوی تماشا و سلیقه مخاطبین کودک و نوجوان هستیم.
نگارنده نیک به یاد دارد که در سالهای نه چندان دور، پربیننده ترین برنامههای سیما در حوزه مخاطبان کودک و نوجوان، انیمیشنهای دوبعدی و دلنشین عمدتا ژاپنی بود و ساعات اوج شنیدن رادیو توسط همین گروه مخاطبین، هنگام پخش سلام کوچولو بود و شب بخیر کوچولو».اما نظرسنجی اخیر بیانگر این نکته است که پربیننده ترین شبکههایی رادیویی و تلویزیونی نزد کودکان، یعنی شبکههایی مثل شبکه سه سیما و رادیو پیام، اتفاقا شبکههایی هستند که نه گروه برنامه سازی خاص کودکان در آنها فعال است و نه هیچ برنامه ای برای این مخاطبان دارد.
نفوذ بلاشک ماهوارهها و انواع دستگاههای نمایش فیلم خانگی به همراه سیل انبوه فیلمهای رنگارنگ در دسترس این مخاطبان، اندک کورسوی چراغ برنامههای کودک و نوجوان رادیو و تلویزیون ملی را هم به قهقرا میبرد. www.kayhannews.ir
لذا انتشار نتایج این نظرسنجی، به عنوان سندی قابل تأمل درباره میزان و نحوه استفاده کودکان و نوجوانان از انواع رسانههای دیداری و شنیداری، میتواند محرک و انگیزه خوبی برای نظریه پردازان و تحلیل گران رسانه ای باشد تا با بررسی وضعیت کنونی و پس از آن ریشه یابی موضوع بحث، به طرح ساختارهای مدون و بدیع الگوسازی رسانه ای بپردازند. فراموش نکنیم نیمی از اقبال ابررسانهها از جهت تولید برنامههایی همسو و مطابق طبع مخاطبان خود است؛ اما کدام طبع؟! طبع و تمایلی که رسانه، طی فرآیند حساب شده سلیقه سازی، مخاطبان خود را به نحو شایسته و مطلوب سیاستهای خود، همسو کرده است. سلیقه ذاتی مخاطب او را پای این رسانهها نمی کشاند، بلکه سلیقه ای تماشای این برنامهها را در نهاد مخاطب طلب میکند، که از سوی سلیقه سازان رسانه اکتساب نموده است.
هم تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی، و هم پدران و مادران خوب میدانند که دسترسی کودک به تلویزیون دشوار نیست. نه در قفسه ای قفل شده نگهداری میشود و نه روشن کردن آن برای کودکان دشوار است. متاسفانه این واقعیت نشان از بی اعتنایی جامعه به کودک و شرایط جسمی و روحی او دارد.
در یک جمع بندی کلی میشود گفت که تلویزیون و رادیو، دیوارههای حائل میان جهان کودک و دنیای بزرگسالان را از میان برداشته است. و این، از سه راه مرتبط به هم صورت میگیرد، نخست آن که درک و فهم پیام آنها نیازی به راهنما ندارد، دوم این که نه عنصر تفکر و نه حالت جسمی خاصی را نظیر ساکت و مرتب نشستن در کلاس درس- طلب نمی کنند و بالاخره سوم آن که هیچ گونه درجه بندی و تقسیم بندی ویژه ای برای تماشاچیان خود در نظر ندارد.
در این بررسی، تلویزیون جایگاه ویژه تری دارد. در کنار و در ارتباط با دیگر رسانههای ارتباط جمعی الکترونیکی- که پیوندی با کتاب و ادبیات مکتوب ندارند- تلویزیون شرایطی را پدید آورده است که به دوران قبل از ظهور ماشین چاپ کاملا شبیه و یکسان میباشد. همه ما به لحاظ ساختار جسمی و بیولوژیک یکسان هستیم، قادریم تصاویر را دیده و با شنیدن عبارات و جملات مربوط به آن، با آن پیوند برقرار سازیم. اطلاعات و پیامهائی که تلویزیون ارسال میکند، برای همه یکسان است. رمزی و رازی و ماجرائی و پیامی نیست که در پرده اسرار بماند و یا فقط به سمع و نظر تماشاچی ویژه ای برسد. و ناگفته پیداست، اگر رمز و رازی از زندگی و جهان بزرگ ترها، برای کودکان و نوجوانان وجود نداشته باشد، مقوله ای به نام طفولیت یا کودکی دیگر موضوعیت نخواهد داشت.
اما چاره چیست؟! تلویزیون دارای تکنیکی است که ورود همه کس را به میدان خود ممکن ساخته است. هیچ تجربه قبلی و هیچ اندوخته علمی و تئوری و فنی و مالی و هیچ گونه قدرت و توان و دانش خاصی را طلب نمی کند. هم خردسال شش ساله و هم انسان شصت ساله، شرایط لازم را برای بهره بردن از هر آنچه عرضه میشود دارا میباشند. حتی زبان تلویزیون و نوع ارائه و بیان مطالب، محدودیتی ارائه نمی کند. در زبان گفتاری میتوانیم حروف یا کلماتی را طوری زمزمه کنیم که کودک حاضر در محفل توان فهم آن را نداشته باشد. و یا از عبارات و لغاتی استفاده کنیم که از حوزه تصور و درک خردسال به دور باشد. اما زبان تلویزیون و صحنههای آن واضح، گویا و از هرگونه پیچیدگی به دور است. هر آن چه که بر روی صفحه ظاهر میشود در معرض دید کودک قرار دارد و آن هم با وضوح کامل.
هیچ گونه محدودیتی و هیچ گونه انحصاری در دانستن و مطلع شدن، در تلویزیون وجود ندارد؛ و این مهم ترین تفاوت بارز میان کودک در سنین کودکی و جهان بزرگسالان، از میان برداشته شده است. نه تنها کودک در سنین کودکی یا بزرگسالی در جهان بزرگسالان، که اصولا هر گروه و دسته ای از اجتماع، به دلیل برخورداری از نوعی دانش انحصاری، از دیگران متمایز میباشند. اگر همه افراد میدانستند، آنچه را که یک وکیل دعاوی میداند، دیگر وکیل و وکالت معنی نداشت. اگر دانش آموز هر آنچه را که معلم او میداند، میدانست. دیگر تفاوتی میان معلم و شاگرد وجود نداشت؛ همچنین اگر دانش آموزان سال پنجم ابتدائی، هر آنچه را که دانش آموزان سال دوم یا سوم راهنمائی میدانند، بداند، دیگر چه ضرورتی برای درجه بندی کلاسهای درس وجود دارد.
با عنایت به این نکات و رجوعی دوباره به آماری که در ابتدای این مطلب ارائه شد، تفکیک گروههای سنی و دستههای مخاطبان برنامههای مختلف تلویزیونی، به نحوی که این تقسیم بندی از سوی گیرنده پیام هم قابل درک باشد، بیش از هر زمان دیگری ضروری مینماید. از سوی دیگر، اطلاع رسانی و آگاه سازی والدین از پیامدهای استفاده بدون نظارت کودکان و نوجوانان، به موازات طرحهای محدودکننده تماشاگران، به شکل قابل توجهی در خور توجه است. هر چند شاهد پذیرفته شدن این سیکل آزاردهنده در جامعه هستیم که استفاده کودکان و نوجوانان از تلویزیون تا تماشای آخرین برنامههای شامگاهی ادامه دارد و تا والدین خود را به سمت اتاقهای خود بدرقه نکنند و آنها را نخوابانند، خود به خواب نمی روند.
در اینجا باز لزوم هم اندیشی میان اساتید و نخبگان دانشگاه، سیاستگزاران رسانه و منتقدان حوزه کودک و رسانه به شدت احساس میشود.
اهداف تحقیق:
مجموعه اهداف هر تحقیق زمینه ساز ایجاد نحوه تفکر به آن موضوع است و مشخص شدن این اهداف به محقق در جهت تعیین مراحل و شیوه عمل کمک شایانی مینماید بر این اساس اهداف تحقیق حاضر به شرح زیر است:
1. بررسی نقش رسانههای گروهی بر رفتار فردی و اجتماعی کودکان
2. بررسی میزان تاثیر رسانهها بالاخص تلویزیون بر یادگیری کودکان
3. شناخت پیامدهای منفی تلویزیون در زندگی کودکان
4. ارائه راهکارهای مطلوب جهت کاهش اثرات وابستگی کودکان به تلویزیون
فرضیات تحقیق:
1. سن و جنس کودکان بر نحوه استفاده و تمایل کودکان به تماشای تلویزیون موثر است.
2. کودکان دارای توانایی ذهنی بالاتر، بیش از سایر کودکان به تماشای تلویزیون علاقهمندند.
3. کیفیت روابط عاطفی و خانوادگی کودکان بر میزان استفاده آنها از تلویزیون موثر است.
روش تحقیق:
در این تحقیق از روش اسنادی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است.
فهرست مطالب
پیشگفتار: 1
مقدمه: 3
فصل اول : مبانی نظری تحقیق 7
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق: 8
اهداف تحقیق: 12
فرضیات تحقیق: 13
روش تحقیق: 13
فصل دوم: رسانه چیست و چه تواناییهایی دارد؟ 14
ارتباط جمعی- تاریخچه رسانههای جمعی 15
کارکرد رسانههای جمعی 21
وظیفه رسانه چیست؟ 28
قدرت تأثیر رسانههای جمعی 29
فصل سوم: جهان جدید تلویزیون 33
یک کودک چه وقت استفاده از تلویزیون را شروع میکند؟ 34
کودک چه مقدار وقت صرف تلویزیون میکند؟ 41
چه کسانی بیننده پروپا قرص هستند؟ 46
توضیحی درباره سایر رسانهها 49
استفاده کودکان از رسانهها در سنین مختلف: 50
کودکان چه چیزهایی را میبینند؟ 52
برخی معیارهای پیش بینی سلیقه کودکان در مورد تلویزیون 56
کودکان درباره تلویزیون چگونه فکر میکنند؟ 60
وجهه تلویزیون : 61
آیا تلویزیون در نظر کودکان شگفت انگیز است؟ 63
بچهها دوست دارند شاهد چه تغییراتی در تلویزیون باشند ؟ 64
والدین دوست دارند شاهد چه تغییراتی باشند ؟ 66
چرا کودک از تلویزیون استفاده میکند؟ 68
عملکرد تلویزیون: 75
چرا ما دارای رسانههای جمعی هستیم ؟ 77
نیازهای ویژه کودکان که تلویزیون آنها را برآورده میکند ، کدامند ؟ 79
محتوای خیال: 81
محتوای واقعیت 82
تلویزیون به عنوان خیال 83
آیا تلویزیون مانعی بر سرا راه مسائل زندگی است؟ 85
تلویزیون به عنوان واقعیت 86
دو جهان 89
اهمیت خیال 91
فصل چهارم: یادگیری از تلویزیون 92
چگونگی یادگیری از تلویزیون 93
موارد یادگیری اتفاقی 95
میزان هوش و رفتار کودک در ارتباط با برنامههای تلویزیون 100
چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟ 103
تلویزیون در مدرسه 108
چگونگی اکتساب در کودکان 113
مقایسه 115
فصل پنجم: تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان 119
الگوی تأثیر- رسانه: 120
تلویزیون به کودکان چه میدهد؟ 120
الگوی تأثیر- کودک 127
الگوی تأثیر- تعامل 130
دیگر ویژگیهای تعامل 133
اثرات فیزیکی تلویزیون بر کودکان 135
آیا تلویزیون بر بینایی کودکان اثر بدی دارد؟ 136
آیا تلویزیون کودکان را خواب آلود و خسته به مدرسه میفرستد؟ 137
اثرات عاطفی تلویزیون برکودکان 138
اثرات شناختی تلویزیون بر کودکان 141
آیا تلویزیون حاوی تصویر غیر دقیقی از زندگی بزرگسالان است؟ 141
آیا تلویزیون موجب بزرگسالی زود رس میشود ؟ 143
اثرات رفتاری 145
آیا تلویزیون کودکان را منفعل میکند؟ 147
آیا خشونت ارائه شده در تلویزیون، آموزش خشونت میدهد؟ 153
نتیجه گیری : 157
پیامدهای منفی تلویزیون: 157
فصل ششم: اینترنت رسانه جدید قرن بیستم 160
اینترنت چیست؟ 162
فواید اینترنت برای کودکان: 163
خطرات اینترنت : 164
سودجویان از اینترنت برای به دام انداختن کودکان استفاده میکنند: 164
مطالب نامناسب و غیر مجاز در اینترنت : 164
ارتکاب جرایم: بمبها، مواد مخدر، دزدی و شخصیتهای غیر واقعی 164
تهاجم به حریم خصوصی : 165
چگونگی اجتناب و کاهش خطراتی که کودکان در ایترنت با آن مواجهند: 165
نتیجه گیری و آزمون فرضیات: 166
منابع مآخذ: 170
دسته بندی | پزشکی |
بازدید ها | 24 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 478 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
بررسی حساسیت کانتراست با افزایش سن در بیماران مراجعه کننده به کلینیک بینائی سنجی
خلاصه
فصل اول: مقدمه
1-1 پیشگفتار
1-2 کلیات
1-2-1 حساسیت کانتراست چیست ؟
1-2-2 حساسیت کانتراست
1-2-3 کانتراست چیست ؟
1-2-4 چه میزان روشنایی باید مورد استفاده قرار گیرد ؟
1-2-5 اندازه گیری حدت بینایی
1-2-6 منحنی عمل حساسیت کانتراست
1-2-7 عوامل موثر بر منحنی عمل حساسیت کانتراست
1-2-7-1 شکل و ماهیت موج
1-2-7-2 میزان روشنایی
1-2-7-3 طول بار
1-2-7-4 اندازه مردمک
1-2-7-5 سن
1-2-7-6 مدت ارائه
1-2-7-7 تاثیر بیماریها و اختلالات
1-2-7-7-1 تاثیر کاتاراکت بر حساسیت کانتراست
1-2-7-7-2 تاثیر گلوکوم بر حساسیت کانتراست
1-2-7-7-3 تاثیر بیماریهای رتین بر حساسیت کانتراست
1-2-7-7-4 تاثیر داروها
1-2-7-7-5 نقایص اپتیکی
1-2-8 تغییرات وابسته به سن در حساسیت کانتراست
1-2-9 روش های ارائه کانتراست
1-2-9-1 چارتهای چاپی
1) چارت آردن گریتینگ
2) چارت کانتراست Vistech vision C.test sys
3 )چارت کانتراست ریگان
4 )چارت حساسیت کانتراست کم کمبریج
5 )چارت کانتراست پلی رابسون
فصل دوم: مروری بر مطالعات گذشته
2-1 بررسی متون
فصل سوم:روش کار
3-1 روش کار
3-1-1 جمعیت مورد مطالعه
3-1-2 روش جمع آوری اطلاعات
3-1-3 زمان اجرای مراحل تحقیق
3-1-4 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
3-1-5 اهداف
3-1-6 فرضیات
فصل چهارم : نتایج
4-1 معرفی متغیرها
4-1-1 جنس
4-1-2 سن
4-1-3 حساسیت کانتراست چشم راست
4-1-4 حساسیت کانتراست چشم چپ
4-1-5 حساسیت کانتراست دوچشمی 4-1-6 عدسی اصلاح کننده عیوب انکساری چشم راست
4-1-7 عدسی اصلاح کننده عیوب انکساری چشم چپ
4-2 آزمون ها
4-2-1 آزمون T
4-2-1-1 آزمون T برای مقایسه حساسیت کانتراست چشم چپ در گروه های سنی
4-2-1-2 آزمون T برای مقایسه حساسیت کانتراست چشم راست در گروه های سنی
4-2-1-3 آزمون T برای مقایسه حساسیت کانتراست دوچشمی در گروه های سنی
4-2-1-4 آزمون T برای فرض برابری میزان حساسیت کانتراست در چشم چپ در دو گروه زن ومرد
4-2-1-5 آزمون T برای فرض برابری میزان حساسیت کانتراست در چشم راست در دو گروه زن ومرد
4-2-1-6 آزمون T برای فرض برابری میزان حساسیت کانتراست دو چشمی در دو گروه زن ومرد
4-2-1-7 آزمون T برای فرض برابری میزان حساسیت کانتراست چشم چپ با عیوب انکساری اصلاحی
4-2-1-8 آزمون T برای فرض برابری میزان حساسیت کانتراست چشم راست با عیوب انکساری اصلاحی
4-2-2 آزمون همبستگی
4-2-2-1 آزمون همبستگی حساسیت چشم راست و سن
4-2-2-2 آزمون همبستگی حساسیت چشم راست و سن
4-2-2-3 آزمون همبستگی حساسیت دو چشمی و سن
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 حساسیت کانتراست در گروه های سنی مختلف
5-2 رابطه حساسیت کانتراست با افزایش سن
5-3 رابطه حساسیت کانتراست و جنس
5-4 مقایسه حساسیت کانتراست تک چشمی و دو چشمی
5-5 رابطه عیوب انکساری اصلاح شده و حساسیت کانتراست
5-6 نتیجه گیری
خلاصه
هدف : تعیین تغییرات حساسیت کانتراست با افزایش سن .
روش کار : از میان 110 مراجعه کننده به کلینیک بینایی سنجی پس از توضیح کامل پروژه و گرفتن رضایت اطلاعات شامل : سن ، جنس گرفته شده و در پرسشنامه مربوطه ثبت گردید .
در مرحله بعد معاینات گرفتن دید بدون عینک ، رفرکشن توسط رتینوسکوپ استاتیک ، بررسی دید با اصلاح انجام شده و از میان بیمارانی که با اصلاح ، دید کامل داشته اند تست حساسیت کانتراست پلی رابسون ابتدا تک چشمی و سپس دوچشمی در شرایط نوری گرفته شد و نتایج بررسی شد.
نتایج :بر اساس آزمون T میزان حساسیت کانتراست چشم راست، چپ و دوچشمی در گروههای سنی مختلف تفاوت معنی داری داشت .
(P-Value چشم راست = 002/0 ؛ P-Value چشم چپ = 003/0 ؛ P-Value دوچشمی = 000/0 )
نتیجه گیری : از میان فاکتورهای بررسی شده بین سن و تغییرات حساسیت کانتراست ارتباط معکوس وجود دارد به طوری که هر چه سن افزایش می یابد اندازه حساسیت کانتراست کاهش می یابد ، همچنین مقدار حساسیت کانتراست دوچشمی بیشتر از تک چشمی مشاهده شد .
در این پژوهش بین جنس ، عیوب انکساری اصلاح شده و مقدار حساسیت کانتراست با افزایش سن ارتباطی پیدا نشد .
خلاصه
هدف : تعیین تغییرات حساسیت کانتراست با افزایش سن .
روش کار : از میان 110 مراجعه کننده به کلینیک بینایی سنجی پس از توضیح کامل پروژه و گرفتن رضایت اطلاعات شامل : سن ، جنس گرفته شده و در پرسشنامه مربوطه ثبت گردید .
در مرحله بعد معاینات گرفتن دید بدون عینک ، رفرکشن توسط رتینوسکوپ استاتیک ، بررسی دید با اصلاح انجام شده و از میان بیمارانی که با اصلاح ، دید کامل داشته اند تست حساسیت کانتراست پلی رابسون ابتدا تک چشمی و سپس دوچشمی در شرایط نوری گرفته شد و نتایج بررسی شد.
نتایج :بر اساس آزمون T میزان حساسیت کانتراست چشم راست، چپ و دوچشمی در گروههای سنی مختلف تفاوت معنی داری داشت .
(P-Value چشم راست = 002/0 ؛ P-Value چشم چپ = 003/0 ؛ P-Value دوچشمی = 000/0 )
نتیجه گیری : از میان فاکتورهای بررسی شده بین سن و تغییرات حساسیت کانتراست ارتباط معکوس وجود دارد به طوری که هر چه سن افزایش می یابد اندازه حساسیت کانتراست کاهش می یابد ، همچنین مقدار حساسیت کانتراست دوچشمی بیشتر از تک چشمی مشاهده شد .
در این پژوهش بین جنس ، عیوب انکساری اصلاح شده و مقدار حساسیت کانتراست با افزایش سن ارتباطی پیدا نشد .