دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 788 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مدرسه هوشمند چیست؟
در تعریف مدارس هوشمند ایران چنین آمده است: مدارس هوشمند ایران مدارس توسعه یافتهای هستند که برای انتقال مفاهیم سنتی از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک میگیرند. این ابزارها شامل برنامههای رایانهای از جمله بکارگیری نرمافزارهای کاربردی نظیراسلاید (پاورپوینت)، واژه نگار و صفحات گسترده و امکانات اینترنتی است (شیوه نامه اجرایی هوشمندسازی مدارس،1390).
مدرسه هوشمند،مدرسهاى است که درآن روند کلیه فرایندها اعم از مدیریت ، نظارت ، کنترل ، یاددهی-یادگیری ، منابع آموزشی و کمک آموزشی ، ارزشیابی ، اسناد و امور دفتری ، ارتباطات و مبانی توسعه آنها ، مبتنی بر فاوا[1] و جهت بهبود نظام آموزشی و تربیتی پژوهش محورطراحی شده است.
در مدارس هوشمند، کامپیوتر جایگزین تخته سیاه و سی.دی جای دفتر مشق را میگیرد. دانشآموزان میتوانند از طریق اینترنت اطلاعات بسیاری درباره هر موضوع که بخواهند به دست آورند. در این سیستم، معلم و شاگرد هر دو تولید محتوای الکترونیکی و درس را بصورت سی.دی ارائه میکنند.
در مدارس هوشمند آموزش منحصر به معلم نیست، بلکه یاددهی و یادگیری کاملاً تعاملی است و دانشآموزان نقش اساسی در آموختن مباحث علمی دارند. در مدارس هوشمند، دبیران با استفاده از محتوای درسی الکترونیکی موجب تفهیم بهتر مطالب درسی و صرفهجویی در وقت میشوند و دانشآموزان هم این فرصت را دارند که توانایی و قابلیتهای خود را آشکار و به تولید محتوا بپردازند. در این گونه مدارس، کسب موفقیت دست یافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانشآموزان و هدایت صحیح و جهتدار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جستوجوگری قطعاً جایگزین روحیه بیهدف دانشآموزان خواهد شد. در این سیستم، رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیلهای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند (شیوه نامه اجرایی هوشمندسازی مدارس،1390).
2-14: هدف از ایجاد مدارس هوشمند چیست؟
اهداف، مقاصد مورد انتظار در دورههای زمانی بلند مدت میباشند. اهداف مدارس هوشمند به نحوی تبیین شدهاند که در راستای اهداف اداره کل آموزش و پرورش بوده، مسیر را برای نیل به این هموار سازند. همچنین اهداف مدارس هوشمند در راستای چشمانداز مدارس هوشمند تدوین گردیده است تا نیل به این اهداف، رسیدن به چشمانداز را ممکنتر سازد . این اهداف عبارتند از (جلالی و همکاران، 1388):
تربیت دانشآموزان فاخر برای ورود به میدانهای بینالمللی با تکیه بر هویت ایرانی- اسلامی.
[1] - فناوری اطلاعات و ارتباطات
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 111 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
کیفیت زندگی[1]:
در طی سالهای اخیر با افزایش سطح مراقبتهای بهداشتی ابداع روشهای درمانی جدید امید به زندگی افرادجامعه افزایش یافتهاست در کنار افزایش طول دوره ی زندگی فاکتور مهم دیگر چگونگی زندگی کردن با کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی نه تنها برای افزاییش طول عمر بلکه بر روی احساس خوب بودن نیز متمرکز است (نجومی و افشار.،1376)کیفیت زندگی افراد شامل ابعاد مختلفی مثل وضعیت سلامت اقتصاد و سیاست و غیره میباشد . در این نوشتار منظور از کیفیت زندگی ، کیفیت زندگی مربوط به سلامت است. کیفیت زندگی عبارت است از درک یک فرد و تجربیات شخصی اش در مورد سلامتی و بیماری)فرناندز و گیوریرو[2].،2000.). از دیگاه دیگر ، کیفیت زندگی شامل ابعاد زیر می شود (لهمن[3]،.1997).
1ـ وضعیت عملکرد فرد.
2 - دسترسی به منابع و فرصتهایی که فرد بتواند از توانایی هایش برای رسید به ارزوهای خود استفاده کند
3 ـ بهزیستی[4] روانشناخت
کیفیت زندگی یک مفهوم جدید نیست ، بسیاری از علوم از قبیل جامعه شناسی، روانشناسی و اقتصاد از ان استفاده میکنند. واژه ی کیفیت زندگی، بخصوص کیفیت زندگی وابسته به سلامت ، محدوده ی فیزیکی ،روانی /اجتماعی سلامت اشاره میکند. این نواحی مشخص بوسیله ی تجربیات، عقاید ، انتظارات و ادراکات شخص تحت تاثیر قرار می گیرند. ادراکات اشخاص از کیفیت زندگی شان ممکن است فقط تحت تاثیر بیماری شان قرار نگیرد بلکه همچنین تحت تاثیر درمانشان نیز باشد(کت و همکاران.، 2004.).
در تمامیه ابزارهای سنجش کیفیت زندگی ، انداره گیری جنبه های قابل مشاهده و جنبه های درونی بیماری بدرجات متفاوتی منظور شده است. در حوزه ی عملکرد فیزیکی جنبه های قابل مشاهده کیفیت زندگی روی توانایی فرد برای تحرک و اجرای فعالیتهای روزمره متمرکز شده اند که قابل مشاهده هستند جنبه های درونی، روی احساسات و ادراک بیمار در باره ی سلامت متمرکز هستند. ابعاد فیزیکی کیفیت زندگی ممکن است با ابعاد درونی ارتباط کمی داشته باشندو توجیه این مسئله می تواند انطباق و سازگاریه بیمار با محدودیت های فیزیکیش توسط به کار گرفتن فرایند های گوناگون شناختی و احساسی باشد ، که به مرور زمان ایجاد میگردد. نکته مهم دیگر این است ، که خلق شخصیت و الگوهای انطباقی بیمار تاثیر قابل توجهی روی قضاوت او در مورد کیفیت زندگی اش دارد(فرناندز و گیوریرو،2000).
مطالعه ای که این بورگ در سال 1997انجام شد نشان داد که دیدگاه پزشکان و بیماران در مورد عوامل موثر روی کیفیت زندگی متفاوت است. پزشکان کیفیت زندگی را تحت تاثیر وضعیت سلامت فیزیکی می دانندو بیماران سلامت کلی ، سلامت مذهبی ، دینی و سرزنده بودن را به عنوان عوامل موثر روی کیفیت زندگی قلمداد میکنند بنابر این بهتر است ارزیابی تاثیر انواع درمانها بر اساس عواملی که موردتوجه بیماران است انجام شود(رتول و همکاران.[5]، 1997)
[1] : Quality of Life
[2] Fanandez.geiru
[3] lohmen
[4] : Welfare
[5] :ratol.H
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مصورسازی اطلاعات
ارائه دیداری اطلاعات یا مصورسازی اطلاعات، یکی از شاخههای مطالعاتی مرتبط با علوم رایانه است که در مباحث نوین کاربردپذیری اطلاعات به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفته است. مصورسازی اطلاعات به نحوة نمایش و ارائهی دیداری اطلاعات برای درک بهتر، و بهره گیری مناسب از اطلاعات اطلاق میشود. در این روش، با انجام فرآیندهای دیداری در شیوهی بازنمایی اطلاعات به کاربران کمک میشود تا برداشت بهتری از اطلاعات ارائه شده داشته باشند و بتوانند اطلاعات خود را به صورت بهینه بازیابی کنند. مهارتهای بازنمون تصویری اطلاعات در سالهای اخیر اهمیت بیشتری یافته و بر همین اساس فصلی نوین در عرصهی نمایش تصویری و رایانهای اطلاعات گشوده است. این فرآیند نوین با تأثیری شگرف در حوزههای متعدد علمی و حرفهای، سبب ایجاد تحولات مهمی در شیوههای ارائه و بازنمایی اطلاعات شده و به یاری متخصصان در درک بهینة اطلاعات شتافته است.
مصورسازی اصطلاحی است که از سال ۱۹۸۷، در یکی از انتشارات بنیاد ملی علوم واقع در آمریکا تحت عنوان گزارش «مصورسازی در محاسبات علمی به کار برده شد در فوریه ۱۹۸۷، بنیاد ملی علوم با حمایت از کارگاهی آموزشی در موضوع «مصورسازی در محاسبات علمی»، متخصصان علوم رایانه، کارشناسان مبانی دیداری رایانه، برخی دانشمندان دیگر رشتههای علمی شاغل در دانشگاهها و نیز ادارهها و صنایع حکومت فدرال را گردهم آورد. در سال ۱۹۹۰، «مؤسسة مهندسان برق و الکترونیک کنفرانس سالیانهی مصورسازی را آغاز کرد. کنفرانس این نهاد اکنون تبدیل به یک گردهمایی فراگیر در مصورسازی اطلاعات شده است. در سال ۱۹۹۵، این مؤسسه مجلهای بر مبنای مصورسازی علمی منتشر کرد (پلانکو و زارتل، 1999). پس از آن نشریات چندی در این حوزه مطالعاتی پا به عرصه وجود نهادند و به مطالعات و پژوهشهای مربوط به بازنمایی دیداری اطلاعات، یا همان مصورسازی، پرداختند. امروزه تارنما(سایت)های اطلاعاتی بسیاری در محیط اینترنت شامل اطلاعات، اخبار و پژوهشهای مربوط به مصورسازی اطلاعات هستند، که به فعالیت در این زمینهی موضوعی میپردازند. مانند «مجله مصورسازی اطلاعات» که مجلهای پژوهشی و معتبر در این عرصه میباشد. هم چنین آثار چاپی، کتاب و مجلههای تخصصی در این حوزه به میزان قابل توجهی در بازار نشر به چشم میخورد.
مصورسازی، در واقع رویکردهای جدیدی است که توانایی تصمیمگیری بر مبنای داده را سریعتر، دقیقتر و همراه با تلاش شناختی کمتر فراهم میسازد و نیاز به آموزش (برای تفهیم اطلاعات) را کاهش میدهد. ما به نظامهای مصورسازی اطلاعاتی نیاز داریم که بتواند جنبههای نمادین و کیفی (اطلاعات) را به نحو شایستهای به سوی تمامی فرآیندهای تصمیمگیری هدایت کند. معنای این سخن آن است که، تبدیل داده خام به اطلاعات از طریق فرآیند تصفیه و پردازشی که تجسم برگزیده نامیده میشود، انجام میپذیرد. انجام این فرآیند، مستلزم همکاری بین رشته ای، در میان حوزههای مطالعاتی مربوط به هنر، طراحی، علم و فناوری است (آگوتر، 2005).
مصورسازی به صورت مفهومی کلی در دو محدودهی علمی قابل تعریف میباشد: مصورسازی علمی و مصورسازی اطلاعات. این تمایز به صورت تجربی در ساختار متفاوت آنها نسبت به ورود داده ها، و یا دادههای خامی که به شکل تصویری درآمده اند، قابل مشاهده است (پلانکو و زارتل، 1999). البته مصورسازی اطلاعات گستره و کاربرد گستردهتری دارد است. مصورسازی اطلاعات با بهرهگیری از شیوهها و فنون گوناگون به تناسب نوع، ساختار و ترکیب اطلاعات، به تفهیم و درک بیشتر آن یاری میرساند. در این میان نقش نمودارهای تصویری برای ارائة وضعیت مصورسازی شده، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
پیشینههای داده بیشتر با دیگر اجزای اطلاعات ارتباط دارند. نمودارها به صورت گسترده برای نشان دادن چنین روابط متقابلی مورد استفاده قرار میگیرند. یک نمودار شامل مجموعهای از عوامل به نام گره میباشد. ارتباطهایی که میان این عوامل برقرار شده، لبه نامیده میشود. تعدادی فنون تخصصی مصورسازی وجود دارد که میتواند با دادههای گرافیکی و سلسله مراتبی آن را به تصویر بکشد (کیم، 2002). افزون بر آن انواع روشهای اثربخش برای فرآیند ارائهی تصویری اطلاعات ابداع شده که در حیطههای مختلف علمی کاربردهای خاص خود را به همراه دارد. روشهای سلسله مراتبی نمودار مارپیچ و رودخانهای از انواع معروف مصورسازی به شمار میآیند. این شیوهها دارای کاربرد گسترده و فراگیری در زمینه مصورسازی هستند که حوزههای علمی را تحت تأثیر قرار دادهاند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
نارساخوانی
تاریخچه نارساخوانی
اولین اشاره به اصطلاح نارساخوانی توسط یک پزشک آلمانی به نام "برلین[1]"(1872) صورت گرفت. وی این اصطلاح را برای توصیف یک فرد بزرگسال مبتلا به نارساخوانی اکتسابی به کار برد که در این مورد فرد به دنبال آسیب مغزی[2]، توانایی خواندن خود را از دست داده بود. برلین همچنین بیان کرد: "اگر نقص در خواندن حروف چاپی شدید باشد، آن اختلال نارساخوانی است. در واقع نارساخوانی عضوی از خانواده بزرگ اختلالهای زبانی یا "آفازیا[3]" است که با مشکلاتی مانند اختلال در درک یا تولید زبان بیانی[4] یا هر دو مشخص میشود". مدت کوتاهی پس از کشف برلین، در سال ۱۸۷۷، اصطلاح "کوری کلمات" توسط یک پزشک دیگر به نام کاسمل[5] در توصیف یک بیمار بزرگسال آفازیک[6] که توانایی خواندنش را از دست داده بود، به کار برده شد. کاسمل همچنین معتقد بود که نشانههای فوق مربوط به نقص در ناحیه شکنج زاویهای[7] چپ مغز میباشد (گاردیولا[8] و ۲۰۰۱؛ شیویتز[9]، ۲۰۰۳). شاید نخستین گزارش درباره بیماران مبتلا به کوری کلمات به سال ۱۶۷۶ باز گردد، زمانی که جان اسمیت[10] پزشک آلمانی، افرادی را مشاهده کرد که پس از ضربه[11]، تومور[12] یا صدمه مغزی، توانایی خواندن خود را از دست میدادند، در حالی که پیش از بروز آسیب مغزی چنین توانایی را داشتند؛ چیزی که بعدها به عنوان "ناخوانی اکتسابی[13]" از آن نام بردند (به نقل از شیویتز، ۲۰۰۳). بدین ترتیب شارکوت[14] (۱۸۸۷)، اصطلاح الکسیا را به عنوان فقدان کامل توانایی خواندن تعریف کرد. سرانجام بت من[15] (۱۸۹۰)، الکسیا یا دیسلکسیا را به عنوان شکلی از یادزدودگی کلامی[16] نام برد که در آن فرد مبتلا، حافظه مربوط به معنای قراردادی[17] نمادهای ترسیمی[18] را از دست میدهد.
کار دجرین[19] (1892) در زمینه نارساخوانی بسیار ابتکاری بود. وی علت مشکلات خواندن را مربوط به آسیب در لب آهیانهای و بخشهای میانی و پیشین لب پسسری چپ میدانست. به طور کلی در این زمان به نارساخوانی به طور اساسی به عنوان یک ناتوانی با منشا عصبشناختی نگاه میکردند که از راه یک آسیب مغزی ایجاد میشد، آنچه امروزه به طور معمول به عنوان نارساخوانی اکتسابی نامیده میشد؛ در حالی که نارساخوانی میتواند در طول رشد کودک نیز گسترش یابد؛ بنابراین به منظور کشف نارساخوانی تحولی، وجود پزشکان یا معلمانی که به تحول شناختی کودکان و نوجوانان توجه خاصی داشتند، ضروری به نظر میرسد (به نقل از گاردیولا، 2001).
شروع توجه به نارساخوانی تحولی بیش از یک صد سال قبل در انگلستان رخ داد. در پایان قرن نوزدهم جو علمی در انگلستان که از راه فرهنگ پیشرفته دانشگاهی، کنجکاوی هوشمندانه محققان و منابع غنی انسانی، اقتصادی و حرفهای بزرگ تغذیه میشد، در این زمینه بسیار تحریککننده بود. نارساخوانی تحولی برای اولین بار در یکی از مجلات تخصصی و در میان بیشتر متخصصان به خصوص چشم پزشکان مطرح شد. به این دلیل در طول مراحل اولیه مطالعه نارساخوانی تحولی، این اختلال همواره به عنوان یک اختلال مربوط به سیستم بینایی توصیف میشد. در بیست و یکم دسامبر 1895، یک جراح بینایی اسکاتلندی به نام جیمز هنشل وود[20] مقالهای درباره حافظه دیداری و کوری کلمات منتشر کرد. این مقاله الهام بخش پرینگل مورگان[21]، پزشک، برای توصیف موردی یک پسر 14 ساله باهوشی بود که نمیتوانست خواندن را یاد بگیرد. مورگان این پسر نوجوان را این گونه توصیف کرد: "او همیشه یک پسر باهوش و چابک بود که در هیچ زمینهای مشکل نداشت به جز این که به رغم تلاش بسیار معلمان در مدرسه و حتی در خانه، فقط میتوانست کلمات تک هجایی[22] را بخواند. او در خواندن اشکال و در محاسبات ریاضی عملکرد خوبی داشت. معلمان معتقد بودند که در صورت دریافت آموزش مناسب، او میتواند به یک دانش آموز بسیار موفق در مدرسه تبدیل شود. مورگان بیان کرد: "کوری کلمات" که پیش از این توسط محققان به کار میرفت، در واقع نوعی اختلال تحولی میباشد که ممکن است در کودکانی که از دیگر جهات سالم هستند، نیز بروز کند. مطالعه اختصاصی مورگان در این زمینه آغازگر مرحله تشخیص افراد نارساخوان بود که توسط گروه دیگری از متخصصان چشم پزشک مانند توماس و فیشر[23] (1950) و کالینز و استیفنسون[24] (1907) نیز پیگیری شد. بدین ترتیب بعدها از مورگان به عنوان پدر نارساخوانی یاد شد (به نقل از خسروجاوید، 1387).
[1] Berlin
[2] Brain Lesion
[3] Aphasia
[4] Expressive Language
[5] Kausmal
[6] Aphasic
[7] Angular Gyrus
[8] Guardiola
[9] Shaywitz
[10] Schmidt
[11] Stroke
[12] Tumor
[13] Alexia
[14] Charcot
[15] Bateman
[16] Verbal Amnesia
[17] Conventional Meaning
[18] Graphic Symbols
[19] Dejerin
[20] Hinshelwood
[21] Morgan
[22] Monosyllabic
[23] Thomas & Fisher
[24] Collins & Stephenson
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
ناتواناییهای یادگیری
در ۶ آوریل، ۱۹۶۳ اصطلاح ناتواناییهای یادگیری توسط پروفسور ساموئل کرک و همکاران در جلسهای با حضور والدین و متخصصین در شیکاگو مطرح شد (گیولینی و پیرنالو[1]، ۲۰۰۸)؛ در واقع یکی از مشهورترین افراد در ناتواناییهای یادگیری ساموئل کرک است. کِرک[2] (1963) این اختلال را به عنوان ناتوانی یادگیری نامگذاری میکند و ضمن توصیف مشکلات کودکان، بین کودکان عقبمانده ذهنی و کودکان عقبمانده در یادگیری تمایز قایل میشود (کلب، 1996؛ به نقل از خداپناهی، 1392)، وی بعدها در فعالیت کاری خود به ناتواناییهای زبانی کودکان علاقمند شد و اصطلاح ناتوانی را در طول سخنرانی خود برای گروهی از والدین در اولین کنفرانس انجمن کودکان با ناتواناییهای یادگیری در سال ۱۹۶۳ به کار برد. کرک در این سخنرانی پیشنهاد کرد که ناتوانی یادگیری اصطلاحی است برای اشاره به کودکانی که دارای مشکلاتی در مدرسه هستند، اما نمیتوان آنها را به عنوان افراد دارای اختلال هیجانی یا کمتوان ذهنی در نظر گرفت؛ کرک (1963) بیان کرد: «اصطلاح (ناتوانی یادگیری) را برای توصیف گروهی از کودکانی که اختلالهایی در رشد زبان، گفتار و خواندن دارند، به کار بردهام. در این گروه، کودکانی با معلولیتهای حسی همچون نابینایی یا ناشنوایی را نگنجاندهام، زیرا ما روشهای مدیریت و آموزش ناشنوا و نابینا را داریم، همچنین کودکانی که عقبماندگی ذهنی دارند را در این گروه قرار ندادهام» (به نقل از هالاهان و همکاران، ۲۰۰۵، ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۹۰).
مفهوم ناتوانی یادگیری از حیطههای مختلفی چون پزشکی، روانشناسی و آموزش و پرورش تاثیر گرفته است. بر این اساس تعریف و تبیین علل آن نیز از مبانی نظری مختلف متاثر شده است، در نتیجه تا کنون تعاریف متفاوتی ارایه شدهاند. علیرغم تفاوتهایی که میان تعاریف جاری وجود دارد اغلب آنها در مواردی که در پی میآیند مشترک هستند:
1- وجود تفاوت معنادار بین سطح پیشرفت واقعی و مورد انتظار
2- وجود مشکل در انجام تکالیف تحصیلی و یادگیری
3- وجود اختلال در فرایندهای روانشناختی پایه
4- شواهدی مبنی بر وجود الگوی متغیر رشد
5- اختلال کارکردی سیستم اعصاب مرکزی
مشکلات یادگیری از کمتوانی ذهنی، اختلالهای هیجانی، فقر محیطی، معلولیتهای حسی یا ناتواناییهای جسمانی ناشی نمیشوند (میین[3]، ۱۹۶۶، به نقل از شکوهی و پرند، ۱۳۸۵). یکی از تعاریف رایج درباره ناتواناییهای یادگیری، تعریفی است که در سال ۱۹۹۷ ارایه شد و توسط دولت فدرال آمریکا در سال ۱۹۹۷ با تغییرات اندک پذیرفته شد و در سال ۲۰۰۴ دوباره تصویب شد (هالاهان و کافمن[4]، ۲۰۰۹، به نقل از حسینخانزاده، ۱۳۹۲): «اصطلاح ناتوانی یادگیری خاص عبارت است از وجود اختلال در یک یا بیشتر از یک فرایند روانشناختی پایه که در درک یا استفاده از زبان شفاهی یا نوشتاری نقش دارند. این اختلال ممکن است در توانایی ناکامل افراد در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجیکردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر گردد». به این تعریف چهار انتقاد اساسی وارد شده است: اول اینکه چگونگی وجود نقص در تواناییهای گوش دادن، تفکر، خواندن، نوشتن، هجیکردن و محاسبات ریاضی مشخص نیست؛ دوم اینکه مفهوم فرایندهای روانشناختی پایه تعریف نشده است؛ سوم اینکه این تعریف جامع نیست زیرا کودکانی را که ناتوانی یادگیری آنها منتج از کمتوانی ذهنی، اختلالهای هیجانی، معلولیتهای حسی، فقر محیطی یا ناتواناییهای جسمانی است مستثنی میکند، در حالی که این تمایز از پشتوانه پژوهشی کافی برخوردار نیست؛ چهارم و شاید مهمترین انتقاد به این تعریف این است که راهبردهای عملی اندکی برای شناسایی افراد با ناتوانی یادگیری پیشنهاد شده است (شکوهی و پرند، ۱۳۸۵).
[1] Guiliani & Pierangelo
[2] Kirk
[3] Meyen
[4] Hallahan & Kauffman