دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 851 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
پاورپوینت معبد آب دارای14 اسلاید وقابل ویرایش
تادائو آندو
تادائو آندو در ۱۳ اکتبر ۱۹۴۱ میلادی در اوزاکای ژاپن دیده به جهان گشود، در سالهای ۶۹-۱۹۶۲ م . تعالیم خود آموخته و غیر آکادمیک خود را به عنوان یک معمار با سفرهای آموزشی به اروپا، آمریکا و آفریقا و مطالعه بر روی خانه های فرانک لویدرایت و کارهای مدرنیسم قدیمی (کلاسیک) تکمیل کرد.افزایش کمی آثار او در سطح معماریهای مسکونی، کلیساها، موزه ها و مجتمع های تجاری بزرگ، و … با تکیه ای مداوم و تقریباً انحصاری بر ساختارهای بتن مسلح بزرگ و نمایان است که عظمت را در معماری او فزونی می بخشد. او واسطه ای میان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اینکه از مواد جدایی ناپذیر جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زیبایی شناسی شرقی به کار می برد. اولین تمرین معماریش را در سال ۶۹ م . در اوزاکا آغاز کرد و تاکنون بیش از صد و پنجاه پروژه معماری را طراحی کرده است.او از با نفوذ ترین معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب می شود.
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی................................................................... 1
مفهوم توسعه سیاسی ..................................................................................... 3
شاخصهای توسعه سیاسی ............................................................................. 9
الف.ساخت اجتماعی ......................................................................................... 10
ب.ساخت سیاسی ............................................................................................. 11
ج.فرهنگی سیاسی............................................................................................. 12
د.رفتاری سیاسی.............................................................................................. 13
ه.فرآیند سیاسی................................................................................................ 14
جامعه پذیری سیاسی....................................................................................... 15
الف.گروههای نخستین ..................................................................................... 17
ب.گروههای دومین........................................................................................... 18
مشروعیت سیاسی ........................................................................................... 20
مشارکت سیاسی............................................................................................... 21
مطبوعات و توسعه سیاسی.............................................................................. 22
ارتباطات سیاسی............................................................................................... 22
نقش مطبوعات و توسعه سیاسی ..................................................................... 26
جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات.................................................................... 30
مطبوعات و دموکراسی..................................................................................... 21
مطبوعات وایجاد مشروعیت ............................................................................ 32
نقش مطبوعات درایجاد مشارکت..................................................................... 33
نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی ........................................................... 34
منابع.................................................................................................................. 36
سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی:
مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی که نصیب غرب بویژه آمریکا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدوارکننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینکه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند که چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت که این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بکار انداخت، میتوان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد.
بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یک عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممکن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور کلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است که درباره الگوهای کنش و واکنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می کند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع که درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمیکند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی که درخصوص چنین رخدادهایی ابراز میشود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممکنست «تجربی» باشد. بدین معنی که درباره آنچه که به وقوع می پیوندد ابراز میشود، یا ممکنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی که جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد.
بسیاری معتقدند که فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص کشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است که هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می کنند. «ایزن شتات» معتقد است که نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایرکشورهای اروپایی و قاره آمریکا سرایت کرد.
بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند کرد که جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت میگیرد که جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیکه کشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند.
مطالب ذکر شده درمورد توسعه سیاسی از یک مشکل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یک الگوی تک خطی و ثابت را مطرح می سازد که کشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یک سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می کند. بدین صورت که به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندکی را نشان می دهند. درمواقعی نیز که به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می کنند که آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی توضیح دهند.
ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یک پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیکه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود.
مفهوم توسعه سیاسی
مفهوم توسعه سیاسی اززمان پیدایش اولین دیدگاهها درمورد آن از اواخر دهه 1950 تا به امروز به صورت های مختلف تعریف شده است. هریک از مفاهیم ارائه شده درمقاطع زمانی با تأکید بر یک سری از ویژگیها و ابعاد بوده که متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی جهان وتغییرات بوجود آمده است.
«لوسین بای» لازمه توسعه سیاسی را توسعه اداری و قانونی می داند و آنرا مترادف نوسازی سیاسی و تجهیز توده مردم عنوان کرده و مشارکت را لازمه توسعه سیاسی می داند.
وی درمجموع افزایش ظرفیت نظام را درپاسخگویی به نیازها و خواسته های مردم، تنوع ساختاری، تخصصی شدن ساختارها و همچنین افزایش مشارکت سیاسی را لازمه توسعه سیاسی می پندارد. «جمیزکلمن» افزایش کیفی ظرفیت سیاسی نظام را در تعریف خود مورد تأکید قرار می دهد به نظر وی توسعه سیاسی دستیابی به موقعیتی است که درآن یک نظام سیاسی به جستجوی آگاهانه و موفقیت آمیز برای افزوده شدن کیفی ظرفیت سیاسی خود، از طریق ایجاد نهادهای مؤثر و موفق نایل آید. در این تعریف از توسعه سیاسی به دو الگوی زیر توجه شده است:
الف: الگوهای جدید تجمع و رسوخ که قادر به تنظیم و درنظر گرفتن نقشهای افزاینده نظام باشد به وجود می آید.
ب: الگوهای جدید مشارکت و توزیع منابع، به حدی که کفایت پاسخگویی به تقاضاهای برابری طلبانه روی نظام را داشته باشد، ایجاد می گردد.
به نظر «کلمن» دستیابی نظام سیاسی به چنین ظرفیت عملکردی، عامل مؤثر در حل بحرانهای هویت و مشروعیت محسوب می گردد. «رونالد چیکلوت»معتقد است که نظریه های توسعه سیاسی را به قسمت یا گروه میتوان تقسیم کرد:
1- آن دسته که توسعه سیاسی را با دموکراسی مترادف می دانند.
2- آن دسته که برتغییر و توسعه سیاسی تمرکز تحقیقاتی را داشته اند.
3- آن دسته که به تجزیه و تحلیل بحران ها و مراحل تسلسلی توسعه سیاسی پرداخته اند.
به نظر می آید که این تقسیم بندی جامع ترین تقسیم بندی ها باشد. نظریه پردازان گروه اول که ازمیان آنها کارل فریدریک، جیمز برایس، لوسین پای، سیمور لیپست و آدتورا اسمیت را میتوان نام برد، درمجموع، انتخابات، کثرت گرایی، نظامهای سیاسی چند حزبی و نظام سیاسی رقابتی، اقتدار قانونی نظام یافته، آزادی مطبوعات و توسعه اقتصادی ومشروعیت سیاسی را به عنوان شاخصهای اصلی توسعه سیاسی اشاره کرده اند.
گروه دوم سعی برآن داشته اند که میان تغییر و توسعه سیاسی ارتباط ایجاد نمایند. از تحقیقات کلاسیک دراین رابطه، می توان کارل فردریگز، لوئس کوزر و رابرت نیسبت را نام برد. این دسته از نظریه پردازان به نظریه های تغییر وتحول به عنوان نیاز طبیعی انسانها و جوامع توجه نموده اند.
گروه سوم از نظریه پردازان که در رابطه با توسعه سیاسی، کارتئوریک کرده اند، شامل افرادی مانند لئونارد بایندر، جمیز کلمن، لاپالومباراو سیدنی وربا می باشد. این گروه به کارکردهای اجتماعی درمسیر توسعه سیاسی مانند پدیده ظرفیت اجتماعی سیاسی، عدالت و تقسیم امکانات و منابع و نهایتاً طبقات اجتماعی و سیاسی پرداخته اند. شیوه های تقسیم قدرت، رقابت درکسب قدرت و شیوه های برخورد هیئت های حاکمه با بحران مشروعیت سیاسی از دیگر زوایای تحقیقاتی این گروه از محققین میباشد.
شاخصهای توسعه سیاسی
پس ازجنگ جهانی دوم که مقوله توسعه سیاسی درحوزه های دانشگاهی مطرح شد، دانشمندان وتئوریسین های توسعه سعی کردند شاخصهایی از توسعه یافتگی را ارائه دهند که مستقل ازایدئولوژیهای گوناگون باشند.
ادعا می شود که این شاخصها ناظر بر پیشرفتگی و کارآمدی سیستمهای سیاسی و کاملاً عینی و عملی هستند و از آنجا که جملگی منشأ عقلانی دارند جنبه عموم بشری داشته و قادرند چون محکی برای سنجش میزان توسعه یافتگی این یا آن سیستم سیاسی بکار آیند.
توسعه سیاسی دربرگیرنده موضوعاتی است که مربوط به عرصه های ساخت اجتماعی، ساخت سیاسی، فرهنگ سیاسی، رفتارسیاسی وفرآیند سیاسی می گردد. بنابراین شاخصهای توسعه سیاسی در هریک از این عرصه ها بشرح ذیل عرضه میگردد.
الف-ساخت اجتماعی :
از آنجا که ساخت اجتماعی محمل مادی ساخت سیاسی است. توسعه یافتگی آن اثرات بلافصلی برنوسازی میگذارد. ساخت اجتماعی هنگامی توسعه یافته است که اقوام، اقلیت ها، طبقات و اقشار گوناگون اجتماعی توانسته باشند به نوعی شعور، وجدان و آگاهی جمعی دست یافته و نهادهای صنفی و سیاسی خود را جهت تجمع و تشکل منافع خود پدید آورند.
گذر از بساطت، عدم تنوع و تصلب ساختاری به پیچیدگی ها، تعدد و انعطاف که خود را درپیدایش نهادهای جامعه مدنی درحوزه اجتماعی متجلی می کند از علائم توسعه یافتگی ساخت اجتماعی است و ازنتایج توسعه یافتگی ساخت اجتماعی، تفکیک و افتراق ساختاری درمقابل درهم ریختگی موزهای اجتماعی است. بعضی نظریه پردازان، شهری شدن و گسترش گروههای میانی را که از لوازم پیدایش جامعه صنعتی است زیر ساخت اجتماعی جهت گذار به نظام مدرن سیاسی می دانند.
ب-ساخت سیاسی
ساختار سیاسی هر نظامی از مجموعه ای از نهادها و مکانیزمهایی تشکیل شده است که درواقع اداره امور سیاسی جامعه را برعهده دارند. براین اساس هرکدام از عناصر این ساخت بطور منسجم، یکپارچه و پیوسته با یکدیگر درجهت اهداف سیستم سیاسی به ایفای نقش می پردازند.
شاخصهای توسعه یافتگی ساخت سیاسی را می توان به شرح زیر بیان کرد:
1- گسترش نهادهای سیاسی غیردولتی اعم از خودجوش، برانگیخته از بالا و فراکسیونهای پارلمانی.
2- بازتاب منافع گروههای اجتماعی در تصمیم گیریهای سیاسی که خود را در نظام حزبی پارلمانی و حاکمیت ائتلافی نشان می دهند.
3- نهادینه و پیچیده شدن نظام بروکراسی با تمام لوازم آن.
4- عقلانی شدن نظام بروکراسی با تمام لوازم آن.
5- گسترش و کارآمدی دستگاههای ایدئولوژیک یک دولت از قبیل آموزش و پرورش رسانه ها، نهادهای مذهبی، نهادهای حقوقی و …
6- تمرکز زدائی منطقی که ضمن حفظ اقتدار دولت به گسترش گروههای میانی، خودگردانی و سیستم رقابت سیاسی میدان می دهد.
بطور خلاصه ایجاد احزاب، انجمن های مختلف صنفی، تشکیل نظام پارلمانی. انفکاک ساختاری، گسترش مراکز آموزشی و مدارس به استحکام خانواده ها، گسترش آزادیهای مطبوعات و بیان، برگزاری انتخابات و ایجاد نظامهای سیاسی رقابتی ازجمله مواردی است که برای توسعه ساخت سیاسی باید به آنها توجه نمود.
ج-فرهنگی سیاسی:
هرساخت سیاسی، آمیخته با فرهنگ سیاسی مختص به خود است اما علی العموم شاخصهای توسعه درفرهنگ سیاسی یک نظام (مشتمل بر دولت و جامعه) عبارتند از:
1- پیدایش فرهنگ سیاسی همگن وگسترش سمبلهای مشترک سیاسی بعنوان «زبان ارتباط»
2- گسترش فرهنگ تساهل و مدارای سیاسی
3- افسونزایی وغیر تابوئی شدن سیاست و دولت درمنظر عموم و درنتیجه شکستن بتهای تقریرگرایی سیاسی.
4- تعمیم سیاست و اجتماعی شدن آن.
5- غیرشخصی شدن سیاست.
6- شکسته شدن پوسته خرده فرهنگهای سیاسی به نفع نظم و فرهنگی فراگیرتر.
7- هم عرضی سیاست با سایر قدرتها در انظار عمومی و از دست رفتن مطلوبیت فینفسه آن.
مشروعیت سیاسی :
مشروعیت به معنای ظرفیت نظام سیاسی برای ایجاد و حفظ اعتقاد به این اصل است که نهادهای سیاسی موجود در جامعه ازصحت عمل برخوردار بوده تأسیس نهادهای مزبور به منظور رفع نیازهای جامعه می باشد. مشروعیت نظامهای سیاسی معاصر بیشتر معلول موفقیت آنها در حل و فصل اختلافات درونی سیستمها و ازمیان بردن تفرقه درجامعه است.
زمانی یک حکومت مشروع است که ارزشها و اندیشه های عموم مردم با ارزشها و اندیشه های نخبگان جامعه در تضاد نباشد مردم حکومت را از آن خود بدانند و حکومت نیز بطور نهادی شده و قانونی، خود را درمورد عملکردش دربرابر مردم پاسخگو بداند. مشروعیت سیاسی تابع کلیدی توسعه سیاسی است و تکامل سیاسی یک جامعه را روان می کند. تقارن منابع هیئت حاکمه با منابع و مصالح عمومی مردم، نشانه با اهمیتی از درجه اجماع نظری، نهادی شدن ارزشها میان اقشار جامعه و آرامش روابط مردم و حکومت است. بنابراین درهر جامعهای، معیاراندازه گیری مشروعیت سیاسی با جامعه دیگر متفاوت می شود. از این نقطه نظر، تنوع مشروعیت متناسب با فرهنگ حاکم برجامعه طبقه بندی می شود.
از دیدگاه دیگر، مفهوم مشروعیت سیاسی تنها به قانونی بودن قدرت سیاسی و منطبق بودن با ارزشهای حاکم محدود نمی شود. بلکه به کیفیت ارتباط بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان نیز گسترش می یابد.
مشارکت سیاسی:
مفهوم مشارکت به معنای شرکت دادن کلیه اعضای جامعه در استقرار و اداره امور نظام سیاسی است، اشکال مختلف مشارکتی بصورت شرکت در تصمیم گیریهای اجتماعی و سیاسی، انتخاب حکومت شوندگان از طریق رای دادن و شرکت در انتخابات تجلی می یابد. مشارکت مستلزم وجود برخی آزادیهای اساسی در جامعه است. بعبارت دیگر وجود چنین آزادیهایی فرصت عمل لازم را برای فرد و گروههای اجتماعی فراهم می آورد.
حدود مشارکت سیاسی ممکن است توسط عوامل متعددی محدودگردد. بخشی از محدودیت ها، مربوط به قوانینی است که بخشهایی از جمعیت را از مشارکت سیاسی محروم میکند، اما مانع اصلی مشارکت در دنیای امروز محدودیت قانونی نیست بلکه عامل اصلی به انگیزش ها، امکانات و فرصتهای افراد جامعه برای مشارکت مربوط می شود.
درواقع صرف مشارکت سیاسی مبین ماهیت نظام سیاسی نیست. به همین خاطر باید توجه داشت که رقابت سیاسی و ایدئولوژیک مهمترین ویژگی نظام سیاسی توسعه یافته است. با این حال هرچه امکان رقابت سیاسی بیشتر باشد و نیز هرچه دامنه مشارکت سیاسی گسترده تر شود و موانع کمتری برسرراه مشارکت وجود داشته باشد می توان گفت که نظام سیاسی توسعه یافته تر است.
دسته بندی | معارف اسلامی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
مقاله بررسی نقش مساجد در آموزش قرآن و ارزشیابی آموزش قرآن در 15 صفحه ورد قابل ویرایش
الف) نقش و اهمیت مسجد:
مسجد هر مکانی است که در آن عبادت شود. این معنای گسترده غیر از معنایی است که اصطلاحا در ذهن ما وجود دارد و مکان خاصی که خصوصیات مشخص داشته باشد را مسجد می نامیم. زبیدی در تاج العروس همین تعریف را برای مسجد می آورد : «کل موضع یتعبد فیه فهوالمسجد»[1] این تعریف نشان میدهد که عبادت و سجده کردن در تعریف مسجد موضوعیت دارد و اهمیت این مکان به همین است. خداوند متعال در سوره جن آیه 18 می فرماید: «و آن المساجد لله قلاتدعوا مع الله احدا» یعنی همانا مساجد برای خداست پس با خدا کسی را نخوانید همین باعث تقدس مسجد میشود که فقط در آن ذکر خدا شود.
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله- : «الا آن بیوتی فی الارض المساجد تضیء لاهل السماء کما تضیء النجوم لاهل الارض»[2]
رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمودند: همانا خانه های من در زمین مساجد هستند که برای اهل آسمان می درخشند همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند.
پیامبر – صلی الله علیه و آله- با سخن و عمل خود مساجد رادر مرتبه بالایی از اهمیت و ارزش قرار دادند و جامعه را نسبت به این مکان مقدس متوجّه کردند.
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله- : من اسرج فی مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائکه و حمله العرش سیتغفرون له مادام فی ذلک المسجد ضوء من السراج»[3]
رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمودند: کسی که در مسجد پی از مساجد خدا چراغی روشن کند، ملائکه و حاملان عرش پیوسته و تا وقتی که در مسجد نوری از چراغ هست برای دو طلب آمرزش می کنند.
ب) تعلیم و تعلم در مسجد:
مساجد، مرکز تمام فعالیت های مسلمین بوده اند. این مطلب نشان میدهد که تمام فعالیت ها باید از عبادت خدا نشات گیرد ولا البته خواهد بود. اما در میان تمام فعالیت ها نقش فعالیت و تربیت و آموزش قرآن در مسجد خود نمایی میکند. قال رسول الله- صلی الله علیه و آله- : «یا اباذر! کل جلوس فی المسجد لغو اله ثلاثه: قرائه مصل او ذاکر الله تعالی او سائل من علم»[4]
پیامبرخدا- صلی الله علیه و آله- میفرمایند: ای ابوذر! هر نشستنی در مسجد لغو وبیهوده است غیر از این سه مورد: قرائت قرآن ، پس از نماز خواندن نمازگزار یا یادکننده خدا و یا دانشجوی علمی. هم ایشان میفرمایند: من الی المسجد لایرید غیره لیعلم خیرا او یعلمه ثم رجع الی بیته الذی خرج منه کان کالمجاهد فی سبیل الله غانما»[5] یعنی: کسی که بامداد یا شبانگاه به سوی مسجد رود و صرفا هدف او این باشد که راه خیری را یاد گرفته یا یاد دهد و سپس به خانه ای که از آن خارج شده باز گردد، مانند مجاهد در راه خدا در حالیکه منفعتی برده است، میباشد.
این حدیث نشان دهنده اهمیت تعلیم و تعلم است و مهم نیست که معلم باشی یا شاگرد، فقط مهم این است که در مسجد تعلیم و تعلیم صورت گیرد.
قال رسول الله- صلی الله علیه و آله- : «ماجلس قوم فی مسجد من مساجد الله - تعالی- یتلون کتاب الله یتدارسونه بینهم الا تنزلت علیهم السکینه و غشیتهم الرحمه و ذکرهم الله فیمن عنده»[6]
رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمودند: هر قومی (گروهی) که در مسجدی از مساجد خدا بنشینند و کتاب خدا را خوانده و آن را به هم درس دهند، آرامش بر آن ها نازل میشود و رحمت آن ها را فرا گرفته، و خدا از ایشان در میان کسانی که نزد او هستند به بزرگی یاد میکند.
حضرت پیامبر- صلی الله علیه و آله- خود در مسجد حضور فعالی داشتند و احادیث نشان می دهند که ایشان در نشست ها و حلقه های درسی مسلمین شرکت می کردند و ایشان را راهنمایی می فرمودند.
البته در این میان به حلقه های درسی که مربوط به قرآن می شد توجه ویژه ای داشتند. یکی از اصحاب پیامبر- صلی الله علیه و آله می گوید: «کنافی مسجد رسول الله- صلی الله علیه و آله- حلقا نتحدث اذا خرج علینا رسول الله من بعض حجره فنظر الی الحلق ثم جلس الی اصحاب القرآن فقال بهذاالمسجد امرت»[7] یعنی: ما در مسجد رسول خدا به صورت حلقه هایی سخن می گفتیم که پیامبر از یکی از حجره هایش برما وارد شده پس به حلقه ها نگاه کرد و در کنار اصحاب قرآن نشست. پس گفت: من به حضور در این مجالس مامور شده ام.
3- ارزشیابی آموزش عمومی قرآن:
الف) انواع ارزشیابی:
ارزشیابی میتواند به چهار صورت زیر انجام پذیرد:
1- آزمون کتبی: با توجه به اینکه در زمان پیامبر- صلی الله علیه و آله- نوشتن و رونق آن چنانی نداشته چنین آزمونی در سیره آن بزرگوار نیست. شاید هم به این دلیل باشد که آموزش قرآن مثل آموزش زبانی خاص شنیداری مشافهدای و ماهیت آن طوری نیست که بتوان آزمون کتبی اجرا کرد.
2- مشاهده انجام کار: اینکه فرد کاری را انجام دهد و معلم حاصل کار را ببیند و نظر دهد که به دلیل ماهیت آموزش عمومی قرآن از این مورد استفاده نمی شود.
3- مشاهده عملکرد: یعنی اینکه فرد را در حال انجام کار مورد آموزش مشاهده کنیم. یکی از راه های ارزشیابی آموزش عمومی قرآن همین شیوه است به این شکل که فرد قرآن را بخواند و مقری قرائت او را تصحیح کند. به این دلیل عمل اقراء گویند.
4- آزمون شفاهی: این نوع آزمون نیز در شیوه عرضه و اقراء آیات قرآن در ارزشیابی آموزش عمومی قرآن استفاده میشود.
ب) شیوه عرضه و اقراء:
همانطور که در فصل سوم گفته شد، شیوه اصلی آموزش عمومی قرآن توسط پیامبر روش شنیداری مشافهه ای بوده است. ارزشیابی این آموزش به صورت عرضه و اقراء انجام میشود.
در اینجا چند نمونه از روایاتی که در آن ارزشیابی به شیوه عرضه و اقراء انجام شده است اشاره می کنیم:
عن سالم بن سلمه قال : «قرا رحل علی ابی عبدالله و انا استمع حروفا من القرآن یس علی مایقرأها، اقرأ کما یقرا الناس حتی یقوم القائم فاذا قام القائم قرأ کتاب الله- عزوجل- علی حده و اخرج المصحف الذی کتبه، علی …»[8]
سالم بن سلمه نقل میکند که شخصی بر امام صادق – علیه السلام- قرائت کرد (در محضر ایاشن قرآن خواند) و من حروفی را شنیدم که به شیوه ای که مردم قرآن می خوانند نیست، پس امام صادق- علیه السلام- فرمودند: از این قرائت دست بکش، آنگونه که مردم می خوانند بخوان تا اینکه قائم قیام کند پس هنگامی که قائم به پا خیزد کتاب خدا را علی حده می خواند و مصطفی که علی – علیه السلام- نوشته است را خارج میکند. می بینیم که حضرت قرائت این فرد را اصلاح می کنند و به اقراء آیات می پردازند.
معمولا اقراء برای ارزشیابی قرائت خود محفوظات و آیاتی که یاد گرفته بودن را به استاد می خواندند. و اگر در مورد قرائت آیه ای اختلاف پیدا می کردند «آنرا به پیامبر و ائمه – علیهم السلام- عرضه می کردند.
عمر بن خطاب با هشام بن حکیم بن خرام برسر قرائت سوره فرقان اختلاف پیدا می کنند و نزد پیامبر رفته و داوری می جویند. عمر می گوید: فقلت انی سمعت هذا یقرأ سوره الفرقان علی حروف لهم تقروینها. فقال رسول الله ارسله، اقرأ یا هشام، فقرأ علیه القراءه التی سمعته یقرأ فقال رسول الله کذا انزلت ثم قال اقرأ یا عمر فقر أته القراء ه التی اقرأنی فقال رسول الله کذلک انزلت، آن هذا القرآن انزل علی سبعه احرف فاقهء و اما تیسر منه»[9]
یعنی به پیامبر – صلی الله علیه و آله- گفتم: من شنیدم که این فرد سوره فرقان را به صورتی خواند که شما آنرا به من اقراء نکرده اید. پس رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمود: ای هشام بخوان، پس به همان شیوه ای که من شنیده بودم قرائت کرد، پس رسول خدا فرمود: اینگونه نازل شده است. سپس گفت: ای عمر بخوان، پس من به شیوه ای که پیامبر به من اقراء کرده بود آن را خواندم، پس رسول خدا فرمود: اینگونه نازل شده است. همانا این قرآن به هفت حرف نازل شده است، پس هر چه میسر است از آن بخوانید.
البته عرضه به معصومین – علیه السلام- در مورد اعتقادات و مسائل درونی نیز بوده است.
یکی از نمونه های بارز عرضه ادین و اعتقادات به ائمه – علیهم السلام- عرضه دین توسط عبدالعظیم ببن عبدالله الحسنی به امام هادی – علیه السلام- بوده است.[10]
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
مقاله بررسی نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی در 39 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
عنوان صفحه
- بهسازی پساب............................................................................................
- مدیریت ضایعات سمی................................................................................
- راههای جلوگیری از آلودگی......................................................................
- هشدار دانشمندان دنیا به جامعه بشری.....................................................
- منابع............................................................................................................
نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی
پیشگفتار:
با پیشرفت تمدن بشری و توسعة فن آوری و ازدیاد روزافزون جمعیت در حال حاضر دنیا با شکلی به نام آلودگی در هوا و زمین رو به رو شده است که زندگی ساکنان کره زمین را تهدید میکند، به طوری که در هر کشور حفاظت از محیط زیست مورد توجه جدی دولتمندان است. امروزه وضعیت زیست محیطی به گونهای شده است که مردم یک شهر یا حتی یک کشور از آثار آلودگی در شهر یا کشور دیگر در امان نیستند. برفی که در نروژ میبارد مواد آلایندهای به همراه دارد که منشأ آن از انگلستان و آلمان است یا باران اسیدی در کانادا نتیجه مواد آلایندهای است که منشأ آن از ایالات متحده است. آلاینده صرفاً یک ماده شیمیایی است و در مکانی یافت میشود که قاعدتاً نباید در آنجا باشید، آن هم با غلظتی که از حد مجاز بیشتر است.
مهندسین و دانشمندان از رستهخهای مختلف در توسعه مبنای آکادمیک شناخت، مدیریت و حفظ محیط زیست دخالت داشتهاند کنترل کیفیت آب در رشتههای میکروبیولوژی، مهنسی بهداشت، مورد توجه بوده است. مشکلات ناشی از آلودگی هوا در مباحث مهندسی شیمی و یا مهندس میکانیک مورد بررسی قرار میگیرد. کنترل مواد زائد جامد، که برای مدت طولانی توسط دانشگاهیان مورد توجه قرار نگرفته، عمدتاً در حیطة عملکرد کسانی میباشد که مسؤلیت عملیات حمل و دفع این مواد را به عهده دارند.
ناگفته پیداست که برای مبارزه با آلودگی هوا، آب و خاک باید عواملی را که در ایجاد آلودگی مؤثرند شناسایی کنیم و چگونگی تأثیر آنها را بر محیط زیست پی ببریم که البته انجام این کار مستلزم آشنایی با علم شیمی است.
درآمدی بر شیمی محیط زیست
شیمی در محیط زیست ما نقشی اساسی دارد. در واقع در بین مردم متداول است که بیشتر مسائل آلودگی جادهای به گردن مواد شیمیایی سنتزی و پدید آورندگان آنها بیندارند. اما این نکته ناگفته میماند که بیشتر مسائل زیست محیطی قرنها و دهههای گذشته، مانند آلودگی میکروبی آب آشامیدنی، تنها زمانی برطرف شدند که روشهای علمی به طور کلی و شیمی به طور اخص در مورد آنها به کار گرفته شد. افزایش شگفانگیز عمر انسان و بهبود کیفیت زندگی در دهههای اخیر به مقدار زیاد به علت پیشرفت شیمی و پدید آمدن مواد شیمیایی جدید بوده است. محصولات فرعی اجسامی که برای بهتر شدن سلامتی و بالا رفتن استاندارد زندگی ما به کار برده شدهاند در مواردی به وسیلة تنزیل دادن سلامتی ما و همچنین سلامتی گیاهان و حیوانات همچون شبهی ما را دنبال میکنند. به طور خلاصه، غلبه ما بر آلودگی گسترده زیست شناختی و بالا بردن استانداردهای سلامتی و ثروت مادی در کشورهای توسعه یافته به قیمت آلودگی شیمیایی گستردة کره زمین در سطح کم ، تمام شده است.
اولین آلایندههای هوا احتمالاً دارای منشأء طبیعی بودهاند. دود ، بخار بدبو، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها وآتش سوزی جنگلها، گرد و غبار حاصل از توفانها در نواحی خشک، مه در نواحی کم ارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالتیها انسانی محسوس باشند. کلاً جزیی از محیط زیست ما به شمار میرفتهاند.
در واقع شماری از این مشکلات طبیعی، طبق تعریف پذیرفته شده زیرا از آلودگی هوایی محیط و هوای آزاد در طبقهبندی آلودگی هوا قرار میگیرند.
آلودگی هوا عبارت است از حضور یک یا بیش از یک آلاینده در هوای آزاد (به عنوان مثال گرد و خاک دود غلیظ، گاز، مه آلوده، بوی نامطبوع، دود یا بخار) به مقدار کافی، با خواص مشخص و تداوم که میتواند حیات انسان، گیاه یا جانوران و یا اموال انسانی را به مخاطره اندازد. و یا آنکه به نحو قابل ملاحظهای در روند درست و مطلوب زندگی یا اموال انسانی ایجاد اختلال نماید.
دورریزهای جامد
دورریزیهای جامد تماماً مواد زایدی هستند که از فعالیتهای انسانی و حیوانی که معمولاً به صورت بی فایده و یا ناخواسته دور ریخته میشوند. حاصل میگردند. منظور از دورریزها دارای مفهومی فراگیر بوده، جرم ناهمگن مواد زاید دور ریختنی ناشی از فعالیتهای تجاری و مناطق مسکونی و همچنین انباشتگیهای همگن یک صنعت ویژه را شامل میشود.
در این زمینه سه گروه کلی در نظر گرفته میشود .
1) مواد زاید شهری
2) مواد زاید صنعتی
3) مواد زاید خطرناک
تغییر اندازه به روش میکانیکی
هدف از کاهش اندازه، دستیابی به یک محصول نهای یاست که تا حد قابل قبولی یکنواخت باشد و در مقایسه یا شکل اولیهاش اندازه کوچکتری داشته باشد. توجه به این نکته که کاهش اندازه ضرورتاً به مفهوم کاهش حجم نیست حائز اهمیت است. در برخی از مواقع حجم کل مواد پس از کاهش اندازه ممکن است بیشتر از حجم اولیه شود. یک خرد کن که به طور عملی در سیستم فرایند مواد زاید جامدبه منظور کاهش اندازه مورد استفاده قرار میگیرد.
جداسازی اجزاء به روش میکانیکی
جداسازی اجزاء به منظور بازیابی منابع از مواد زاید جام و در مواری که انرژی و محصولات تبدیلی از مواد زاید فرایندی بازیابی میشوند. ضروری است. به عنوان مثال امروزه از غربالهای استوانهای برای جداسازی مواد زاید فرایند نشده استفاده میشوند. و استفاده از غربالهای مذکور جایگزین خرد کنها در مراحل فرایند مواد زاید جامد گردیده است.
خرد کن مواد زاید در وهلة اول جای خود را به غربال کردن داده است زیرا:
1- خرد کن موجب شکسته شدن شیشه و بدام افتادن مواد آلی در داخل قوطیهای قلعی میشود.
2- خردکن موجب آلوده شدن کاغذها توسط مالیات و مواد آلی فاسد شدنی میگردد.
3- عملیات خردکن نیازمند انرژی فراوانی است.
جداسازی به روش الکترومکانیکی و مغناطیسی
جداسازی مغناطیسی مواد آهنی در صنایع فلزی یک تکنیک مناسب به شمار میرود و در حال حاضر برای جداسازی مواد آهنی از مواد زاید جامد مورد استفاده قرار میگیرد به تازگی برخی تکنیکهای الکترومکانیکی برای جداسازی مواد متعدد غیر آهنی مورد استفاده قرار گرفته است.
خشک کردن و آبگیری
در بسیای از سیستمهای خاکسترسازی و بازیابی انرژی از مواد زاید جامد به منظور کاهش وزن، جزء خرد شدة مواد خشک میشود. ارگ چه انرژی لازم به منظور خشک کردن مواد زاید بسته به شرایطی محیطی متفاوت است. اما انرژی لازم را میتوان در حدود 4300 برای تبخیر هر کلیوگرم آب تخمین زد.
سیستم بازیافت مواد
مشخصات مواد
کاغذ- مقوا، پلاستیک، شیشه، فلزات آهنی و غیر آهنی از جمله مواد قابل بازیافت اصلی در مواد زاید جامد شهری هستند. در هر موقعتی تعمیم برای بازیابی هر یک از این مواد معمولاً با تکیه بر ارزیابی اقتصادی و ملاحضات محلی صورت میگیرد.در ارزیابی اقتصادی بازیابی مواد مشخصات مواد حائز اهمیت است.
سیتسمهای فرایند و بازیافت
به منظور جداسازی اجرای دخلواه و انجام فرایند به مواد قابل اشتعال برای بازیابی مواد یا انرژی لازم است ودیاگرامهای عملیاتی ترسیم شود. دیاگرامهای عملیاتی برای بازیابی اجرای مواد زاید و تهیه مواد قابل احتراق به عنوان منبع سوخت به ترتیب در شکلهای ترسیم شده ارائه شدهاند مواد سبک قابل احتراق معمولاً به نام سوخت حاضل از دورریز (RDF) خوانده میشود.
استفاده از سوختهای حاصل از موادزاید (RDF)
این قبیل سوختها که معمولاً به شکل پودر هستند در دیگهای باز صنعتی که در حال حاضر با استفادهاز زغال سنگ یا نفت برای تولید انرژی استفاده میشوند.به طور مستقیم قابل سوختن میباشند. سوختهای حاصل از مواد زاید جامد همراه با زغال سنگ یا نفت نیز قابل سوختن هستند اگر چه فراینتد تلفیقی این قبیل سوختها و زغال سنگ کاملاً تکمیل نشده است اما چنین به نظر میرسد که حدود 15 تا 20 درصد از گرمای ورودی ناشی از مواد زاید جامد باشند. در صورت استفاده از نفت به عنوان سوخت در حدود 10 درصد گرمای ورودی حاصل از مواد زاید جامد خواهد بود. با توجه به میزان فرایند، سیستمهای معلق، سوخت پخش کن و دو گردابی مورد استفاده قرار میگیرند. با استفاده از ماشینهای مکعب باز کشاورزی میتوان سوختهای متراکم حاصل از مواد زاید جامد تولید کرد.
تبدیل به گاز
فراید تبدیل به گاز عبارت است از احتراق جزئی از سوخت کربنی به منظور تولید یک گاز سوختی قابل احتراق که مقدار منواکسید کربن و هیدروژن در آن زیاد است. دستگاه تبدیل کننده گاز اساساً یک خاکسترساز است که تحت شرایط احیاء کننده عمل مینماید. گرمای لازم برای ادامه فرایند از واکنشهای گرمازا بدست میآید.
در حالیکه اجزای قابل احتراق گاز دارای انرژی کم عمدتاً از واکنشهای گرماگیر به دست میآید کینتیگک و اکنش فراینتد تبدیل به گاز کاملاً پیچیده است و هنوز موضوع قابل توجه جهت مطالعه و بحث میباشد.
وقتی که یک دستگاه تبدیل کننده گاز در فشار اتمسفر با استفاده از هوا به عنوان اکسید کننده عمل مینماید. محصولات نهایی فرایند تبدیل به گاز عموماً گازهای کم انرژی هستند که از نظر حجمی حاوی 100% ، %20 CO ، ، میباشند که ما بقی آن را گاز و پودر غنی از کربن تشکیل میدهد. به علت اثر رقیق کنندگی نیروژن در هوای ورودی گاز گم انرژی دارای مقدار انرژی بین 2/5 تا 6 است. وقتی که گاز اکسیژن خالص به عنوان اکسید کننده مصرف میشود گازی با انرژی متوسط با مقدار 6/12 تا 8/13 تولید میشود.
سیستمهای بازیافت مواد و انرژی
در سالهای اخیر سیستمهای های متنوعی که انواع متعدد سیستمهای فرایندی و تبدیلی انرژی را به کار میگیرند ارائه گردیهاند. متأسفانه تنها تعداد اندکی از واحدهای مقیاس بزرگ ساخته شده با موفقیت همراه بودهاند.
اگر چه مسایل اقتصادی علت اصل عدم موفقیت آنها بوده است اما در برخی از موارد مشکلات فنی موجب از کار افتادگی آنها شدهاند بنابراین اگر استفاده از یک سیستم بازیابی مواد و انرژی مورد نظر باشد. سیستمهایی که هم اکنون در حال کارند باید بازبینی و تجزیه و تحلیل شوند و هزینههای تخمینی واقعی آنها برآورد گردند.
راههای جلوگیری از آلودگی
همان طور که مواد شیمیایی صنعتی مشکل آفرین هستند محصولات فرعی سمی که در نتیجه تولید، توزیع و مصرف مقادیر زیاد سایر مواد تجارتی، در مقادیر کم تولید و در محیط زیست رها میشوند نیز اسباب زحمتاند. یک مورد این محصول فرعی سمی «دیوکسین» است که ناخواسته در مقادیر خیلی کم به عنوان محصول فرعی در جریان بسیاری از فرایندهای صنعتی از جمله سفید کردن خمیر چوب وتولید پارهای از آفت کشهای متداول و مواد محافظ چوپ تشکیل میشود.
راهبرد اولیه که برای رفع مزاحمت از این محصولات فرعی سمی به کار برده شد این بود که اغلب به وسیلة جمعآوری و دور ریختن توده زیادی از این مواد پیش از اینکه در محیط زیست پخش شوند از رها شدن آنها جلوگیری شود. یک نمونه آن جمعآوری آلایندههای گازی در دودکش نیروگاههاست . پس از جمعآوری، آنها را به صورت اجسام جامد در میآورند و در زمنیهای بایر میریزند. برای کنترل آلودگی راههایی که به جای کاستن از تولید محصولات فرعی سمی به جمعآوری آنها تکیه دارد راه حلهای آخر خط نامیده میشوند.
یک اشکال این قبیل راه بردها این است که آلایندهها معمولاً در این فرایند منهدم نمیشوند بله صرفاً به صورت مطلوبتری در میآیند یا اینکه در محیط متفاوتی رسوب داده میشوند . برای مثال در مورد آلایندههای نیروگاهها، این مواد شیمیایی به جای رهاشدن در فضا در خاک مدفون می شوند .
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مقاله بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر) در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
«بسمه تعالی»
یکی از انتقاداتی که به این کتاب وارد است آن است که ترجمه ایتالیایی کلمه ویرتو صورت نگرفته است. البته مترجم کتاب علت آنرا چند معنی بودن این کلمه می داند و از این موضوع دفاع میکند و معتقد است که لفظ ایتالیایی ویرتو را خود خواننده میتواند آنرا با مطالعه متن کتاب منطبق سازد. یعنی خواننده قادر خواهد بود معنی درست کلمه را با توجه به متن کتاب دریابد به نظر من بهتر آن بود هر جایی که نام ویرتو ذکر میگردد، نویسنده کتاب معنی صحیح آنرا برای خواننده مشخص مینمود. وقتی که خود مترجم و یا نویسنده کتاب معنی درست ویرتو را (با توجه به جملات) نمیداند، چگونه انتظاری میرود که یک دانشجوی علوم سیاسی ویا یک خواننده عادی کتاب بتواند خودمعانی مختلف آنرا (لیاقت و استعداد، استعدادهای فطری و لیاقت ذاتی و پاک دامنی، توانایی، قدرت بازو، دلیری و…)با توجه به جملات متن کتاب استخراج نماید. البته مترجم مدعی میباشد که درباره معانی آن شرح و توضیح داده است ولی این توضیحات 3 اشکال دارد: 1- گنگ و نامفهوم است 2 – معنی درست کلمه را مشخص نساخته است. 3- ممکن است تلقی نویسنده و مترجم صحیح نبوده و بیانگر آنچه که ماکیاولی از این واژهها ارائه مینموده، مفهوم کلمه ویرو نباشد. مسئله بعدی آنکه ماکیاولی در عصر رنسانس میزیسته یعنی زمانی که علم وارد عرصه زندگی اروپاییان شد و عقاید امانیستی مطرح شد، به همین دلیل وی از امانیستها بسیار متاثر شده است. آنها اعتقاد داشتند که برای رشد و پیشرفت باید فرهنگ روم باستان را احیا نمود. این مطلب درست است که انسان محوری به جای خدا محوری حاکم شد ولی دینی در اروپا تعطیل نشد بلکه از سیاست جدا شد. عده ای معتقدند که نوشته های ماکیاولی متاثر از زمان اوست من این را قبول دارم ولی این مساله نباید توجیه یک سری مسائل دیگر شود. همیشه در تاریخ از بدو به وجود آمدن جهان تا به امروز خوبی خوب بوده، و بدی بد بوده است.ریاکاری، نیرنگ و فریب، مکر و خدعه، دروغگویی، تهمت و … از صفات رذیله به شمار میآمده است. و متعاقب آن نیکی، سخاوت، درستی، صداقت و … از فضائل محسوب می شده است. و این مطلب را هم ماکیاولی و هم مردم فلورانس میدانستند ولی در عصری که ماکیاولی زندگی میکرد به دلیل اینکه مردم از کلیسای کاتولیک بیزار شده بودند، به اعتقاد من خود ماکیاول هم به نوعی از دین بیزار شده بود واز طرفی به خاطر به قدرت رسیدن درخاندان مریچی اقدام به نوشتن یک سری مطالب خلاف و اخلاق وانسانیت در آثار خود نمود. که این هم خود نباید به عنوان توجیه اعمال وی محسوب شود. به نظر من ماکیاول انسان خوبی نبوده است و البته انسان بدی هم نبوده است. او هم درآثار خود نکات مثبت دارد وهم منفی و هم درست وهم غلط (ومانند بسیاری از انسانهای دیگر فردی قدرت طلب بوده است. لازم به ذکر است در زمان نگارش شهریار نه ماکیاولی و نه معاصران او به هنگام خواندن آن هیچ یک احساس نمیکردند که برداشت او سنگدلانه است. ولی آقای اسکینر به این مطلب توجه نکرده است و مطالب این کتاب را با زمان آن روز تطبیقی نداده است. علیرغم اینکه نیت آقای اسکینر آن نبوده است. ماکیاولی به خاطر ارتباطش با اومانیستها و به خاطر دوستان و پدرش دردربار مریچی به قدرت رسید و ارتقاء یافت، بعد توسط همین مدیچیها به خاطر سوء ظنی که به او پیدا کرده بودند دستگیر و زندان شد وبعد از آنان ماکیاول سعی کرد جایگاه از دست رفته خود را دوباره بدست آورد. به همین دلیل کتاب شهریار را نوشت تا آنرا به خاندان مدیچی تقدیم کند. مدتی بعد تحت تاثیر جمهوری خواهان قرار گرفت و کتاب گفتارها رانوشت. ولی همواره به خاطر کینهای که نسبت به مدیچیها پیداکرده بود واز طرفی تحت تاثیر افکار جمهوری خواهی قرار داشت از آنان انتقاد مینمود. تا اینکه به قول خودش بخت به او رو کرد و در دربار مدیچیها ارج و قرب یافت و به نوشتن تاریخ فلورانس پرداخت. بعد از به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به خاطر ارتباطش با مدیچیها از کار برکنار شد و در انزوا وتنهایی مرد تمامی این مسائل باعث گردیده است که مطالب شهریار یا گفتارها ضد و نقیص باشد در کتاب آقای اسکینر تلاش شده است تا افکار و عقاید ماکیاولی توجیه گردد. با توجه به شرایط و اوضاع زمانه (ص15و16) بهتر بود که نویسنده کتاب و دیگران آن قدر تاثیر محیط را در افکار وی دخیل نمی دانستند، هر چقدر محیط مؤثر باشد انسان نباید وجدان خود را زیر پا بگذارند مطلب دیگر آنکه نگرش ماکیاولی نسبت به اخلاق و قدرت و … به طور کامل در کتاب آقای اسکینر بیان نشده است. از این مطالب حاشیهای خارج شویم. به مطلب اصلی یعنی نقد کتاب بپردازیم کتاب ماکیاولی نوشته کوئنتین اسکینر، ترجمه عزتالله فولادوند کتابی ناقص (از نظر بیان مطالب) است و یک سری اشکالاتی اساسی دارد. برخی از اشکالات مربوط به محتوای مطالب این کتاب میشود وبعضی دیگر مربوط به ویرایش این کتاب میشود. در (ص 107) در دو جمله از نظر ادبی و سبک نگارش ایراد وارد است. جملة این صفت را با موفقیت مرکوز کرد یعنی چه؟ مرکوز به چه معناست و یا در جمله بعدی که می گوید: چگونه میتوان ایشان را آنقدر به خیر همگانی علاقمند نگاه داشت تا (عظمت دستیاب) شود. میتوان این جمله را خیلی زیباتر نگارش کرد. و یا (در صفحه 127) آنجایی که میگوید تا هنگامی که این «اوردینی» مراعات گردد هیچ خطری وجود نخواهد داشت… منظور از کلمه اوردینی چیست؟ در کتاب آقای اسکینر در خصوص توجه ماکیاول به حکومتهای نوبنیاد اصلا توضیح کافی ارائه نشده است. فقط در (ص 51) کتاب اشارهای مختصر به آن شده است. ولی کتاب در شهریار ملاحظه میشد که ماکیاولی حکومتها را به دو دسته تقسیم کردهاست: 1-مورثی و نوبنیاد که او توجهی به حکومتهای مروثی نمیکند، چون از اثبات کافی برخوردارند و حکومت کردن بر آنها آسان است. مشکل اصلی شهریاریهای نوبنیاد است که هم بدست آورد نشان دشوار است و هم پاسداری آنها. این شهریاریها نیز خود به دو دسته تقسیم میشوند: برخی کاملا نوبنیادند وپاره ای به قلمرو موروثی اضافه شدهاند، در این حالت شهریاری نوبنیاد و دولت مورثی به هم میآمیزند و پیکری واحد به نام دولت مختلط را پدید میآورند… بعد ماکیاول در شهریار با تدوین مجموعهای از قواعد علمی درمورد الحاق سرزمینها، راهحلهای خود را در مورد آنان ارائه می دهد. در تقسیم بندی ماکیاولی حکومت روحانیون خود نوع جداگانهای از شهریار به شمار میآید. سرانجام در سنجش دشواریها باید به شیوه حکومت سرزمینی که شهریار قصد الحاق ان را دارد توجه کرد که خودکامه است یا اریستوکرات یا جمهوری … در کتاب آقای اسکینر هیچکدام از این توضیحات داده نشده است در نتیجه به نظر اینجانب بهتر بود ارائه میگردید. در کتاب آقای اسکینر فقط در یک جمله آن هم در صفحه 118 مربوط به مبحث فیلسوف آزادی سطر آخر از تاسیس حکومتهای مختلط در روم باستان که در آن بیثباتی حکومت مرتفع میشود سخن به میان آمده است که هیچ یک ربطی به دولت مختلط که ترکیبی از شهریاری نوبنیاد و دولت مورثی است ندارد. این دو مبحث جداگانهاند ولی ای کاش درمورد دولت مختلط هم توضیح داده میِشد. در فصل دوم کتاب شهریار ماکیاول تحت عنوان شهریاریهای مختلط پس از برشمردن شش اشتباهی که لویی دوازدهم در ایتالیا مرتکب شده بود، یک حکم بیرحمانه را صادر کرده است. که در کتاب اسکینر اشارهای به آن نشده است. درکتاب شهریار ماکیاول به این مطلب اشاره کرده است که پایههای اساسی هر دولتی، اعم از دیرینه، نوبنیاد یا مختلط باید «قوانین خوب و سپاهیان خوب» باشد.
اسکینر: مردم دورو و پنهانکارند و در مواقع خطر می گریزند و در پی سود خویش هستند بنابراین شهریار نباید قول این مردم را اساس کار خود قرار دهد. همانطور که می بینیم آقای اسکینر در کتابش اساساً وفا به عهد و پیمان را با مردم مطرود دانسته است و مردم را ذاتاً خبیث می دانسته است. ولی خود ماکیاول در شهریار گفته است اگر مردمان همگی نیک می بودند، این اندیشه شایسته نبود. یعنی نیکی را باید در برابر نیکی انجام داد و بدی را در مقابل بدی که این حرف سخن معقولی است. در کتاب شهریار ماکیاول به تفصیل در نیمة دوم فصل هجدهم مزایای ظاهر سازی، عوام فریبی و ریاکاری را شرح داده است که در کتاب آقای اسکینر به آنها اشاره کمی شده است. در کتاب شهریار در خصوص چگونگی رفتار فرمانروا با وزیران و مشاورانش سخن به میان آمده است که در کتاب آقای اسکینر حتی یک جمله هم دربارة آن اشاره نشده است. ماکیاولی در 3 فصل آخر کتاب شهریار به ویژه آخرین فصل آن یعنی فصل 26، تحت عنوان «فراخوانی به رهانیدن ایتالیا از چنگال بربران» اشاره میکند که در آن عشق شدید به میهن متلاشی، اسیر و ویران اشاره کرده است. ماکیاولی که قبلاً جمهوری خواه بود بی تردید به امکان تحقق حکومت جمهوری در ایتالیا از طریق استقرار آزادیهای مدنی روزگاران باستان، که به ارتش ملی ایتالیا جان می داد، اندیشیده بود تا همانگونه که تیتوس لیویوس بیان کرده است این کشور جایگزین جمهوری روم شود. ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به علائق قلبی ماکیاول نشده است (رویای ایتالیای واحد) در فصل بیست و چهارم، ماکیاولی آن دسته از شهریارانی که چون پادشاه ناپل و دوک میلان «پس از مدتها حکمرانی» سرزمینشان را از دست داده اند تحقیر میکند ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به آن نشده است. در فصل بیست و ششم (آخرین فصل کتاب) نویسنده تأکید کرده است که هیچگاه در ایتالیا، اوضاع برای پدید آمدن شهریاری جدید که بخواهد «درآنجا نامور شود» اینهمه مساعد نبوده است او بر آن است که خاندان مدیچی میتواند به رهایی ایتالیا دست یازد، به ویژه که این خاندان «از فضائل موروثی، بخت مساعد و الطاف پروردگار و مراحم کلیسایی برخوردارند. در کتاب اسکینر کوچکترین اشاره ای به این مطلب نشده است. چقدر خوب بود در کتاب آقای اسکینر در مورد سرنوشت اثر ماکیاول (شهریار) و تاثیراتی که در مدت 450 سال بعد بر جهان گذاشت توضیح داده می شد. اینکه چه مخالفتهایی با آن شد و چه افرادی از آن اثر حمایت کردند. اینکه چه جنگهایی را موجب شد و چه افرادی همچون ناپلئون، موسلینی، هیتلرواستالین از آن الهام گرفتند و…