دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 40 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مقدمه
زندگی انسان از مراحل و چرخههای متفاوتی تشکیل شده است که یکی از پیچیدهترین و دشوارترین مراحل آن «ازدواج» و تشکیل خانواده است. ازدواج رابطهای انسانی، پیچیده، ظریف و پویاست که از ویژگیهای خاصی برخوردار میباشد. توجه به کانون خانواده، محیط سالم و سازنده، روابط گرم و تعاملات میان فردی صمیمی که میتوانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند، از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب میشوند.
آماده ساختن افراد برای ایفای نقشها و مسئولیتهای خانوادگی امر تازهای نیست. از آنرو که انسانها درباره رشد بشر و زندگی خانوادگی دانش درونی ندارند، باید آن را از جایی بیاموزند. این یادگیریها نه تنها میتوانند از بروز آسیبهای درون خانواده پیشگیری کنند، بلکه ممکن است سبب ارتقای کیفیت زندگی خانوادگی شوند.
بعضی از این انتقالات دانش تجربی طی رویدادهای طبیعی مانند بلوغ یا طی مراسم و آیینها رخ میدهند، اما اغلب آنها به شکل غیررسمی در سطح خانواده آموزش داده میشوند. برای مثال، اعضای خانواده مشارکت و نظارت در فعالیتها و تعاملات خانواده را به گونهای غیرمستقیم آموزش میدهند. در جوامع نسبتا ساده و ابتدایی، خانواده قادر به آموزش اعضا در جهت انطباق آنها با تغییرات جدید بود، ولی در جوامع پیشرفته و صنعتی، به دلیل تغییرات سریع، پیشرفت فنّاوری و تغییر نقشها، آموزشهای نسل گذشته ضمن اینکه به آسانی امکانپذیر نیستند، کافی و مناسب نیز نمیباشند. این تغییرات اجتماعیِ سریع و عدم انطباق دانش و مهارتهای لازم میتوانند سبب فشار بر افراد خانواده گردیده، در نتیجه، موجب گسستگی و یا مشکلات دیگر شوند.
سوابق تحقیق
به عقیده کرکندال (Kirkendull) به موازات صنعتی شدن و ستری شدن جوامع، مشکلات شخصی خانوادهها مانند طلاق، مشاجره و اختلاف نظر بین والدین و فرزندان و یا تغییر در نقشهای زناشویی و خانوادگی افزایش مییابند و درست به همین دلیل، تلاش در جهت تقویت هرچه بیشتر نهاد خانواده از سوی مؤسسات کاملاً مشهود است. با گذشت زمان، این تلاشها منسجمتر شده و به پیریزی حرکتهایی انجامیدهاند که از جمله آنها میتوان به آموزش زندگی خانواده و برنامه غنیسازی ازدواج اشاره کرد. هدف کلی این حرکتها ایجاد فرصتهای آموزشی، ارتقای سطح کیفی زندگی خانوادگی و کاهش مشکلات اجتماعی خانوادههاست .