دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
گزارش کاراموزی قیمت گذاری سیستم انتقال در 31 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
ویژگى کلیدى یک سیستم انتقال باز در یک محیط جداسازى شده ، عبارت است از ارایه خدمات سیستم انتقال به همه مشتریان بدون تبعیض و منصفانه . شاخه هاى گوناگون خدمات سیستم انتقال باید بسیار شفاف و ساده بوده و قیمت گذارى درست در ارایه خدمات سیستم انتقال بسیار کارآمد خواهد بود. در بهره بردارى هاى کوتاه مدت بهینه ، بازیافت هزینه ها ، سرمایه گذارى هاى بلند مدت و تخصیص منصفانه هزینه ها میان مشترکین بازرگانى مهم است .
در سیستمهاى انتقال پنج گونه هزینه هست: هزینه هاى عملیاتى ، هزینه هاى سرمایه اى یا هزینه هاى جاى گرفته ، هزینه هاى فرصت ، هزینه هاى خروج و هزینه هاى گسترش سیستم. در زیر، به کوتاهى این عنوانها را بررسى مى کنیم :
هزینه هاى عملیاتى دربر گیرنده تلفات سیستم انتقال، هزینه هاى توزیع دوباره انرژى تولیدى به سبب محدودیتهاى عملیاتى مانند محدودیتهای ولتاژ باس یا محدودیتهای انتقال و هزینه ای مربوط به مدیریت ، نگهداری و ارائه خدمات جانبی .
بازیافت هزینه های سرمایه ای سیستم انتقال در طول عمر مفید تسهیلات موجود ، شاید بیشتر از هزینه های عملیاتی شبکه باشد . تسهیلات جداگانه ای که در سیستم انتقال به شیوه های گوناگونی بار گذاری می شوند که این ناشی از تغییر شرایط با گذشت زمان بوده از سوی دیگر گوناگونی بکار گیری شبکه با در نظر گرفتن قرار دادهای بسته شده میان تولید کننده و مصرف کننده چنان گسترده است که قابل جداسازی و تقسیم بندی نیست .
هزینه های فرصت سودهای پیش بینی شده ای است که شرکت مالک شبکه به عنوان پیامد یک قرار داد خاص در نظر می گیرد . هر قرار دادی در سیستم انتقال می تواند سطح قابلیت اطمینان سرویش موجود را تغییر دهد و این بر هزینه مربوط به قطعی ها اثر می گذارد و هزینه قابلیت اطمینان را پدید می آورد . ارزیابی هزینه های قابلیت اطمینان ، کار بسیار دشواری است چرا که به عاملهای پر شماری چون زمان بندی ، درازای زمان ، وسعت وقفه موجود در سرویس ارائه شده ، توان ذخیره موجود به مشتری و موقعیت مشتری بستگی دارد . در گذشته این هزینه ها در تعیین نرخ خدمات انتقال نادیده گرفته می شد .
هزینه های گسترش سیستم در بر گیرنده سرمایه گذاری در پوشش دادن به بهره برداران تازه و به ویژه موضوع مهم گسترش بلند مدت سیستم انتقال در کشورهای در حال توسعه است .
قیمت گذاری سیستم انتقالی یکی از پیچیده ترین موضوعها در تجدید ساختار صنعت برق است . که پدید آمده از قوانین عینی و محدود کننده دولتی درباره شبکه های انتقال و همچنین نیاز به برقراری تعادل میان تولید و تقاضا به گونه تمام وقت است . با توجه به اینکه تولید کنندگان و مصرف کنندگان همگی به یک شبکه متصل هستند عملکرد هر یک از شرکت کنندگان در این مجموعه اثرهای چشمگیری بر دیگران خواهد داشت که این محاسبه و بررسی جداگانه هر یک از شرکت کنندگان را تقریباً ناشدنی می کند . افزون بر هزینه های عملیاتی ، هزینه های جای گرفته و تامین هزینه های گسترش آینده سیستم نیز باید در ساختار تعرفه در نظر گرفته شود . با توجه به اینکه هزینه های جای گرفته در سیستم در مقایسه با هزینه های عملیاتی بسیار بیشتر است . طراحی یک ساختار قیمت گذاری منطقی برای بازیافت منصفانه این هزینه ها از همه مشارکت کنندگان بسیار مهم است . مانند مساله های گسترش سیستم این مساله از موضوعهای مربوط به سیاست گذاری کلی سیستم است . به طور کلی سه الگوی پایه در قیمت گذاری هست : روشهای Rolled – in روشهای افزایشی و روشهای جایگیری / افزایشی . در اینجا نگاه کوتاهی بر این عنوانها و نیز تعریف دقیقی از سیستم قیمت گذاری بکار رفته در شبکه ملی انگلستان می پردازیم .
روش های قیمت گذاری Rolled – in
ساده ترین روش قیمت گذاری خدمات در سیستم انتقال همان روش معروف تمبر پست است ، که تنها بستگی به مقدار توان جا به جا شده و مدت زمان مصرف بدون در نظر گرفتن تولید ، دیسپاچ ، فاصله جغرافیایی یا توزیع بار اعمالی به خطوط گوناگون سیستم انتقال در یک قرارداد خاص دارد . مهمترین کاستی این روش نادیده گرفتن اثر معاملات خاص بر روی عملکرد سیستم واقعی است . احتمال فرستادن سیگنالهای اقتصادی نادرست به مصرف کننده ها نیز هست . مشترکی که از سیستم انتقال به گونه سبک بهره می گیرد . در یک فاصله الکتریکی کوتاه است در عمل اثرهای پدید آمده از مشترکین سنگین سیستم را تعدیل می کند . روشن است که این روش ، روش منصفانه ای برای مشترکین نیست .
روش مگا وات – مایل تلاشی است برای جبران این کاستیها . بنیان کار در این روش بر پایه بارگذاری جداگانه هر خط انتقال با توجه به قراردادهای موجود است . این مقدار در طول خط ضرب می شود و سپس مقدار به دست آمده از همه خطوط بر یکدیگر جمع می شود تا سهم هر قرار داد استفاده از سیستم انتقال روشن شود . به این ترتیب هزینه اختصاص داده شده به هر معامله بر پایه میزان بهره گیریش از سیستم انتقال تعیین می شود . جدای از پاره ای فرضیه های کم اهمیت مقدار C Ti به زبان ریاضی به گونه زیر می آید :
تخصیص دهی تنها بر پایه سود قابلیت اطمینان
هر چند برخی از خطوط به شیوه معمول شاید بار سبکی داشته باشد لیکن می توانند نقش بسیار مهمی را از دیدگاه قابلیت اطمینان شبکه ، هنگام اضطرار یا وقوع حادثه های پی در پی داشته باشند . در این صورت یک هزینه اضافی برای چنین خطوطی در نظر گرفته می شود . برای هر معامله ای نخست قابلیت اطمینان سیستم با در نظر گرفتن همه خطوط در سرویس و نیز با در نظر گرفتن همه خطوط به جز خط j در سرویس محاسبه می شود . سود قابلیت اطمینان ، Rj , Ti مربوط به خط j در معامله Ti احتمال ناکامیب ( عدم موفقیت ) اجرای معامله به دلیل نبود خط مور نظر است . احتمالات همانندی نیز برای خط j یا در اجرای معامله به دلیل نبود خط مورد نظر است . احتمالات همانندی نیز برای خط j یا در نظر گرفتن آن در همه معاملات دیگر محاسبه می شود . هزینه جای گرفته انتقال j مربوط به معامله Ti تنها بر مبنای سود قابلیت اطمینان طبق فرمول زیر تعریف می شود :
Cj', Ti = [ PTi Rj , Ti ?i PTi Rj , Ti ]. Fj
که P Ti مقدار معامله Ti ،F i هم مانند معادله اول است . در این بحث به روش مورد استفاده در محاسبه احتمال ناکامی نمی پردازیم . برای نمونه احتمال ناکامی یک معامله می تواند به سادگی به عنوان احتمال نبود یک مسیرویژه میان باس ارسالی و باس دریافتی در نظر گرفته شود . این روش محاسبه را در ساختارهای ساده می توان بکار بست اما در شبکه های بزرگ به هم پیوسته بسیار پیچیده شده و در عمل کاربردنی نیست . برای مدارات شبکه شده روش کات ست یا رهیافت احتمالات شرطی روش های خوبی است .
ترکیب استفاده ظرفیتی و سود قابلیت اطمینان
هزینه های جای گرفته به شکلی خارج و وابسته به قضاوت طراح معامله به صورت یک کسر به استفاده ظرفیتی و سودهای قابلیت اطمینان تخصیص داده می شوند . به این ترتیب هزینه ترکیبی عبارت خواهد بود از :
داریم : a+b = 1
باید گفت : هزینه های جای گرفته انتقال باید تجهیزات مانند ترانسفورمرها تجهیزات پست ، کلیدها و خازن های سری و موازی رادر کنار خطوط انتقال و کابلها در نظر بگیرد . نمی توان گفت که یک روش قیمت گذاری بهترین است چرا که شاید روشهای گوناگون برای موقعیتهای گوناگون سازوار باشد . بخشهای جداسازی شده خدمات انتقال نیز شاید به روش های گوناگونی قیمت گذاری شود . بنابراین همچون بازارهای برق باید رهیافت های ترکیبی برای قیمت گذاری خدمات را بکار برد . دیگر اینکه می توان مولفه های تعرفه ای گوناگونی را با در نظر گرفتن موردهایی مانند زمان استفاده ، جغرافیایی ویژه ، برخی کمیت های مقداری و یا تغییرات خاص مربوط به مشترکین ، طراحی و تعریف کرد .
دیسپاچ
در شرایط بهره برداری عادی و بدون هیچ محدودیت عملیاتی ، مهمترین تفاوت میان شرکت برق دیسپاچ شده به گونه مرکزی و دیسپاچ بازار برق از گونه بازار سرمایه گذاری ، جایگزینی هزینه با قیمت پیشنهادی . هنگامی سمت تقاضا ی بازار مشتری اجازه پیشنهاد قیمت دارد . به یک راهکار نسبتاً پیچیده دیسپاچ نیاز است و هدف شکل تئوریک و به جای توجه صرف به کاهش قیمت پیشنهادی ، حداکثر کردن رفاه اجتماعی ( در عمل ، تنها به انعطاف پذیری تقاضا بر می گردد ) خواهد بود . به هر حال ، اگر معاملات دو جانبه یا چند جانبه اجازه فعالیت داشته باشند و یا اگر محدودیتهای انتقال پیش بیاید روش دیسپاچ پیچیده تر خواهد شد ، که در بخش آینده بررسی خواهد شد .
جبران تلفات انتقال
اگر بهره بردار مستقل سیستم مالکیت تولید را داشته باشد هزینه های تلفات خطوط انتقال که قانون گذار تنظیم می شود می تواند در قیمت تعین شده در نظر می شود . اگر بهره بردار مستقل سیستم مالکیت هیچ تولیدی را نداشته باشد جبران تلفات باید با جدا کردن تامین کننده توان از فروش های بازار سرمایه گذاری ، مزایده ها یا قرار دادها بدست آید . بازار برق کالیفرنیا نمونه ای از این گونه است که در آن بهره بردار مستقل سیستم مولفه های توزیع تلفات را میان همه شرکت کنندگان پخش می کند و هماهنگ کننده برنامه های زمان بندی ها ( در بر گیرنده مرکز تبادل و معاملات برق ) ، باید زمان بندی تعدیل شده خود را با در نظر گرفتن تلفات انتقال به بهره بردار مستقل سیستم بفرستد . به سخن دیگر ، شرکت کننده ها ( مشترکان ) تلفات راتامین می کند . بااین حال ، تلفات را نمی توان به گونه کامل جبران نمود . چرا که بار سیستم به طور همه جانبه و دقیق پیش بینی پذیر نیست و ضریبهای توزیع تلفات تقریبی است . در پایان اینکه تلفات باقی مانده باید از راه یک بازار نا
متعادل زمان حقیقی جبران شود که این در بخش آینده بررسی می شود .
فراهم کردن خدمات کمکی
عبارت « خدمات کمکی » بیشتر خدمات سیستم قدرت و نه فراهم سازی انرژی را در نظر دارد . به ویژه خدمات کمکی وظیفه های است که به وسیله کسانی و تجهیزاتی انجام می گیرد که تولید، کنترل ، انتقال و توزیع برق را برای پشتیبانی از وظیفه اصلی سیستم انتقال به عهده دارند . این وظیفه ها در بر گیرنده چیزهایی مانند : ذخیره گردان ، ذخیره غیر گردان ، تنظیم ، کنترل فرکانس ، کنترلتولید اتوماتیک ، کنترل ولتاژ و توان راکتیو و قابلیت راه اندازی از صفر است که البته محدود به این چند وظیفه نیست . در FERC ایالات متحده ، بهره بردار مستقل سیستم ها باید شش خدمات کمکی بدهند : زمان بندی ، کنترل سیستم و دیسپاچ ، تامین توان راکتیو و کنترل ولتاژ ، تنظیم و پاسخ فرکانسی ، عدم تعادل انرژی ، بهره برداری از ذخیره گردان ، بهره برداری از ذخیره های ضمیمه ، در گذشته این خدمات به گونه ای ساده و طبیعی در یک فعالیت اصلی تولید و انتقال خلاصه می شد و هزینه های تولید انرژی و خدمات کمکی به گونه کلی در تعرفه برق در نظر گرفته می شود .
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پیشینه پزوهش و مبانی نظری قیمت گذاری
توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
قیمت گذاری
به طور ساده قیمت گذاری یعنی تعیین قیمت برای کالا یا خدمت. قیمتگذاری فعالیتی است که باید تکرار شود و فرایندی مداوم و پیوسته محسوب میشوداین تداوم ناشی از تغییرات محیطی و عدم ثبات شرایط بازار است که لزوم جرح و تعدیل قیمت را ایجاد میکند. قیمت گذاری با هدف حداکثر کردن سود، افزایش سهم بازار، رهبری کیفیت، ادامه حیات و یا افزایش قیمت بازار صورت می گیرد.قیمت یکی از عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی (محصول- قیمت- فروش- توزیع) است. قیمت تعیین می کند که چه چیزی تولید شود وچه کسی آن را تقاضا کند مهمترین وظیفه بازاریاب در قیمت گذاری شناخت رابطه قیمت و تقاضاست در حالت عادی برای کالای عادی قیمت وتقاضا رابطه عکس دارند عامل مهم دیگر در قیمت گذاری عرضه محصولات و قیمتهای رقباست.در محیط بسیار پویای بازار امروز، همگام با تغییرات محصول، بازار و رقابت در طول زمان، استراتژی های بازاریابی شرکت نیز باید تغییر کنند. چرخه عمر محصول، می تواند بیانگر تغییراتی باشد که شرکت در مسیر حرکت محصول در چرخه عمر خود، اعمال می کند. استراتژی های قیمت گذاری نیز باید با سایر استراتژی های شرکت هماهنگ باشند و همچنین مدیران باید بدانند چگونه قیمت مناسب را تعیین کنند (شیپلی، 2001).
قیمتگذاری، تصمیمی است که نظریههای تقاضا، هزینه و ساختار بازار را به هم ربط میدهد. تصمیم به قیمتگذاری کانون توجه نظریه اقتصاد خرد در تخصیص منابع بوده است. در تحلیل تصمیمگیری تجاری، قیمتگذاری دقیقاً یک جزء از راهبرد جامع رقابتی است. علاوه بر این، تصمیم قیمتگذاری وسیلهای برای رسیدن به هدف است نه خود هدف به طوری که تصمیمات مربوط به قیمت باید در زمینه اهداف کلی تجاری ملاحظه شوند. قیمت، یک متغیر راهبردی و عملیاتی است به طوری که تصمیمات قیمتگذاری میتواند اثر قابل توجهی روی عملکرد آتی و فعلی داشته باشد. به علت بُعد زمانی قیمت، لازم است اهداف قیمتگذاری به دقت تعریف شود. به عنوان مثال تنظیم یک قیمت جاری در سطح پایین ممکن است تصمیم بهینهای باشد اگر تنظیمات بعدی و وضعیت یک بازار مسلط، منجر به منافع بلندمدت به قیمت از دست دادن منافع کوتاهمدت شود.
مسئله قیمت گذاری در خرید یک عاملی است که نباید آن را دست کم گرفت؛ بعضی از محققان تاکید بیشترشان بر روی عوامل دیگری است که خریدها را افزایش می دهد و آنها توجه کمی به آن دارند و یا هیچ توجهی به قیمت گذاری نمی کنند. ضرورت و لزوم اطلاعات محصولات تولیدی، پارامترهایی باویژگی های فراوانی را با خود به همراه دارند که بستگی به شخص مشتری دارد. به بیان دیگر، آن وابسته به آن چیزی است که مشتری درباره اطلاعات یک محصول مهم تلقی می کند و اولین انگیزه را برای خرید می دهد. پس قیمت گذاری به عنوان یک ترجیح بر رفتار خرید مشتری تاثیرداشته و عمل می کند تا اینکه مشتری را تحریک به خرید کند، مطابق با آنها در مطالعاتشان توضیح می دهند که قیمت یک پارامتری از تصمیم خرید است که نمی توان آن را نادیده گرفت. آنها فراتر رفته و توضیح دادند که وقتی یک پارامتری در تصمیم به خرید مهمتر از قیمت قرار گرفتند، پس ارزش آن بعنوان یک پیش نیاز برای خرید در نظر گرفته می شود، اما اگر آن پارامتر کم اهمیت تر از قیمت قرار گیرد، پس دامنه قابل قبول را می توان بعنوان یک ترجیح دید تا یک پیش نیاز، بنابراین، قیمت یک تعیین کننده کلی برای مشتریانی خواهد بود که نسبت به آن احساس هستند. امروزه، بسیاری از شرکت های اینترنتی نیاز به قیمت گذاری با انعطاف بیشتر را درک کرده اند. آنها این کار را با طراحی و قیمت گذاری محصول تولیدی از طریق شخصی سازی/ رسم شدن، حراج و مزایده، ارتقاء و غیره انجام می دهند، آنهم به روشی که با نیاز/ آرزوی مشتریان متناسب بوده و بنابراین به آنها فرصت انتخاب را بدهند. این کارها دقیقاً به تجارت آنها ارزش می دهد. اگر اطاعات محصولات فروخته شده به نفع مشتریان تنظیم گردند، پس، انعطاف پذیری قیمت بطور فزاینده وجود خواهد داشت) مسائل قیمت گذاری در خریدها یک عاملی است که نباید آن را دست کم گرفت؛ بعضی از محققان تاکید بیشترشان بر روی عوامل دیگری است که خریدها را افزایش می دهد و آنها توجه کم و یا هیچ توجهی به قیمت گذاری نمی کنند.
. Shipley
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 16 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
قیمت گذاری
به طور ساده قیمت گذاری یعنی تعیین قیمت برای کالا یا خدمت. قیمتگذاری فعالیتی است که باید تکرار شود و فرایندی مداوم و پیوسته محسوب میشوداین تداوم ناشی از تغییرات محیطی و عدم ثبات شرایط بازار است که لزوم جرح و تعدیل قیمت را ایجاد میکند. قیمت گذاری با هدف حداکثر کردن سود، افزایش سهم بازار، رهبری کیفیت، ادامه حیات و یا افزایش قیمت بازار صورت می گیرد.قیمت یکی از عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی (محصول- قیمت- فروش- توزیع) است. قیمت تعیین می کند که چه چیزی تولید شود وچه کسی آن را تقاضا کند مهمترین وظیفه بازاریاب در قیمت گذاری شناخت رابطه قیمت و تقاضاست در حالت عادی برای کالای عادی قیمت وتقاضا رابطه عکس دارند عامل مهم دیگر در قیمت گذاری عرضه محصولات و قیمتهای رقباست.در محیط بسیار پویای بازار امروز، همگام با تغییرات محصول، بازار و رقابت در طول زمان، استراتژی های بازاریابی شرکت نیز باید تغییر کنند. چرخه عمر محصول، می تواند بیانگر تغییراتی باشد که شرکت در مسیر حرکت محصول در چرخه عمر خود، اعمال می کند. استراتژی های قیمت گذاری نیز باید با سایر استراتژی های شرکت هماهنگ باشند و همچنین مدیران باید بدانند چگونه قیمت مناسب را تعیین کنند (شیپلی[1]، 2001).
قیمتگذاری، تصمیمی است که نظریههای تقاضا، هزینه و ساختار بازار را به هم ربط میدهد. تصمیم به قیمتگذاری کانون توجه نظریه اقتصاد خرد در تخصیص منابع بوده است. در تحلیل تصمیمگیری تجاری، قیمتگذاری دقیقاً یک جزء از راهبرد جامع رقابتی است. علاوه بر این، تصمیم قیمتگذاری وسیلهای برای رسیدن به هدف است نه خود هدف به طوری که تصمیمات مربوط به قیمت باید در زمینه اهداف کلی تجاری ملاحظه شوند. قیمت، یک متغیر راهبردی و عملیاتی است به طوری که تصمیمات قیمتگذاری میتواند اثر قابل توجهی روی عملکرد آتی و فعلی داشته باشد. به علت بُعد زمانی قیمت، لازم است اهداف قیمتگذاری به دقت تعریف شود. به عنوان مثال تنظیم یک قیمت جاری در سطح پایین ممکن است تصمیم بهینهای باشد اگر تنظیمات بعدی و وضعیت یک بازار مسلط، منجر به منافع بلندمدت به قیمت از دست دادن منافع کوتاهمدت شود.
مسئله قیمت گذاری در خرید یک عاملی است که نباید آن را دست کم گرفت؛ بعضی از محققان تاکید بیشترشان بر روی عوامل دیگری است که خریدها را افزایش می دهد و آنها توجه کمی به آن دارند و یا هیچ توجهی به قیمت گذاری نمی کنند. ضرورت و لزوم اطلاعات محصولات تولیدی، پارامترهایی باویژگی های فراوانی را با خود به همراه دارند که بستگی به شخص مشتری دارد. به بیان دیگر، آن وابسته به آن چیزی است که مشتری درباره اطلاعات یک محصول مهم تلقی می کند و اولین انگیزه را برای خرید می دهد. پس قیمت گذاری به عنوان یک ترجیح بر رفتار خرید مشتری تاثیرداشته و عمل می کند تا اینکه مشتری را تحریک به خرید کند، مطابق با آنها در مطالعاتشان توضیح می دهند که قیمت یک پارامتری از تصمیم خرید است که نمی توان آن را نادیده گرفت. آنها فراتر رفته و توضیح دادند که وقتی یک پارامتری در تصمیم به خرید مهمتر از قیمت قرار گرفتند، پس ارزش آن بعنوان یک پیش نیاز برای خرید در نظر گرفته می شود، اما اگر آن پارامتر کم اهمیت تر از قیمت قرار گیرد، پس دامنه قابل قبول را می توان بعنوان یک ترجیح دید تا یک پیش نیاز، بنابراین، قیمت یک تعیین کننده کلی برای مشتریانی خواهد بود که نسبت به آن احساس هستند. امروزه، بسیاری از شرکت های اینترنتی نیاز به قیمت گذاری با انعطاف بیشتر را درک کرده اند. آنها این کار را با طراحی و قیمت گذاری محصول تولیدی از طریق شخصی سازی/ رسم شدن، حراج و مزایده، ارتقاء و غیره انجام می دهند، آنهم به روشی که با نیاز/ آرزوی مشتریان متناسب بوده و بنابراین به آنها فرصت انتخاب را بدهند. این کارها دقیقاً به تجارت آنها ارزش می دهد. اگر اطاعات محصولات فروخته شده به نفع مشتریان تنظیم گردند، پس، انعطاف پذیری قیمت بطور فزاینده وجود خواهد داشت) مسائل قیمت گذاری در خریدها یک عاملی است که نباید آن را دست کم گرفت؛ بعضی از محققان تاکید بیشترشان بر روی عوامل دیگری است که خریدها را افزایش می دهد و آنها توجه کم و یا هیچ توجهی به قیمت گذاری نمی کنند.
[1] . Shipley
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 42 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
*مقاله بازار یابی چیست؟*
بسیاری از مردم در مورد اصطلاح بازاریابی اشتباه می کنند و آن را معادل فروش می دانند؛ در صورتی که فروش بخشی از بازاریابی محسوب می شود. دلیل اینکه مردم این اشتباه را می کنند این است که آنها از صبح تا شب با انواع و اقسام تبلیغات تجاری روبرو هستند و به قول یکی از بزرگان علوم مدیریت: امروزه مردم از 3 چیز گریز ندارند، مالیات، مرگ و آگهی های تجاری. اگر کل بازاریابی را به کوه یخ تشبیه کنیم، فروش فقط آن قسمت بیرون آب است که همه می بینیم در صورتی که فعالیتهایی قبل از آن صورت گرفته که باعث این فروش شده است. اگر نیازی مشتری و سلیقه ی آنها به درستی تشخیص داده شود و بر اساس آن کالا طراحی و تولید شده و همراه آن قیمت گذاری و بسته بندی مناسب انجام گیرد همچنین در مورد برنامه های توسعه فروش سیاست های رقابتی اتخاذ شوند، فروش کار بسیار ساده ای خواهد بود و کالا به راحتی فروش می رود.
در تمام کشورها کالاهایی وجود دارند که اصطلاحاً به آنها کالای داغ گفته می شود، به طوری که بازار بسیار گرمی دارند و به محض تولید و توزیع، مشتریان فراوانی خواهند داشت و مشتریان در هر کجا و در هر شرایطی آنها را طلب می کنند. مثالی می زنم: اگر شما به فروشگاه شهروند بروید و دنبال کالای خاصی بگردید و از فروشنده جای آن را سؤال کنید و مثلاً او بگوید 4 لاین بالاتر است، با توجه به تراکم و ازدیاد جمعیت شما خودتان را به آن کالای خاص رسانده و بر می دارید. البته عوامل متعددی در موفقیت و یا عدم موفقیت یک کالا مؤثر است که از آن جمله کیفیت، قیمت، نوع بسته بندی، نحوه برخورد پرسنل با مشتری، نحوه توزیع کالا، خدمات بعد از فروش، ایجاد انگیزه برای خریدار و… را می توان نام برد. به طور کلی بازاریابی را می توان چنین تعریف کرد: فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. حال ببینیم نیاز خواسته و مبادله چیست.
نیاز، عبارت است از حالتی احساسی که محرومیتی را در فرد پدید می آورد که آن محرومیت خود موجب رنج و الم او می گردد. اگر عمده نیازهای بشر را نام ببریم میتوانیم به طبقه بندی مازلو اشاره کنیم. به اعتقاد مازلو اولین و مهمترین نیاز انسان، نیازهای فیزیولوژیکی هستند که عبارتند از غذا، پوشاک و مسکن. هر انسانی دوست دارد از بلایا ایمن و محفوظ باشد بنابراین نیاز به ایمنی دارد پس دومین نیاز انسان، ایمنی و تأمین است. از آنجا که انسان موجوئدی اجتماعی و از فردگرایی گریزان است، دوست می دارد در اجتماعات بوده مردم را دوست بدارد و دوست داشته شود و از این رو خود را با دیگران پیوند میدهد. پس نیاز سوم انسان اجتماعی بودن اوست. او علاوه بر این ها، نیازهای دیگری چون قدر و منزلت و خودشکوفایی یا خودیابی نیز دارد در واقع می خواهد خود و توان خود را به محک تجربه در بیاورد. می خواهد به جایی صعود کند که جایگاه اصلی انسان است و می خواهد از این زندگی خاکی فراتر برود.
خواسته ها، شکلی از نیاز انسان است که توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسان شکل می گیرد. در واقع برخورد نیاز با فرهنگ و شخصیت فردی انسانها خواسته ها را تشکیل می دهند. یک انسان گرسنه، در ایتالیا، اسپاگتی و یا پیتزا دوست دارد در صورتی که یک انسان گرسنه در ایران، آبگوشت با پیاز و یا چلوکباب با دوغ را طلب میکند.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 39 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
تأثیر سیاست صحیح قیمت گذاری بر کالاها و خدمات گردشگری بر جذب گردشگران خارجی به کشور
به نام خداوند بخشاینده مهربان
مقدمه:
قیمت یکی از عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی می باشد. و اگرچه درآمیخته بازاریابی قیمت فقط یک عامل است ولی از لحاظ توانایی رقابت کردن، یک عامل تعیین کننده است. شرکتی که می خواهد به طور مؤثر رقابت کند و از لحاظ حجم فروش و سود به اهداف خود برسد باید از یک سیستم قیمت گذاری صحیح پیروی نماید. این امر در صنعت جهانگردی نیز همچون صنعتهای دیگر صادق است.
با آزادسازی نسبی قیمتها در ایران، این عنصر آمیخته بازاریابی جهانگردی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. با توجه به وضعیت اقتصاد کشور و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و نامناسب بودن سیستم توزیع، تفاوتهای زیادی بین قیمتهای خدمات و کالاهای عرضه شده فروشندگان مختلف وجود دارد که عامل منفی و نامناسبی جهت جذب جهانگردان بیشتر محسوب می شود. لذا قیمت گذاری بایستی شدیداً مورد توجه سازمانهای مسئول جهانگردی کشور و سایر مؤسسات مرتبط با قیمت گذاری قرار داشته باشد. قطعاً پژوهش و تحقیق در جهت ایجاد زمینه مناسب برای پرداختن به این مهم از یک دیدگاه علمی کمک خواهد نمود.
با توجه به اینکه عدم استفاده از شیوه صحیح قیمت گذاری در صنعت جهانگردی تأثیر نامطلوبی بر جذب جهانگردان خارجی داشته است لذا عنوان پژوهش به شرح زیر بیان می شود.
«تأثیر سیاست صحیح قیمت گذاری بر کالاها و خدمات گردشگری بر جذب گردشگران خارجی به کشور»
یکی از مهمترین موضوعات در خرید، قیمت کالاهاست. با شناسایی عوامل بازار روزبه روز نقش قیمت و سیستم قیمت گذاری آشکارتر می شود. اگرچه درآمیخته بازاریابی قیمت فقط یک عامل است ولی از لجاظ توانایی رقابت کردن، یک عامل تعیین کننده است. در واقع قیمت گذاری و رقابت بر سر قیمت نخستین مسئله ای است که بسیاری از مدیران بازاریابی با آن روبرو می شوند.
اگر جهانگردان احساس کنند که قیمت کالاها برای آنان بیشتر از بهای متعارف و منصفانه محلی است، مسلماً از این مسأله آزرده شده و آنرا عملی غیراخلاقی قلمداد می کنند ضمناً چون جهانگردان بهای اجناس را در فروشگاههای مختلف پرسش کرده و با هم مقایسه می نمایند بهتر آن است که قیمتها عادلانه تعیین شده و حتی المقدور یکنواخت باشد. بایستی توجه نمود که صنعت جهانگردی همواره رقابتی باقی خواهد ماند. جهانگردان نه تنها قیمتهای پایین تر (در صورت برابر بودن سایر عوامل) را جستجو می نمایند، بلکه از آژانسهایی که قیمت های بالا را مطالبه می کنند نیز به شدت ناراحت خواهند شد.[1]
بررسی های انجام شده نشان می دهد که 44% از بازدیدکنندگان از هزینه های حمل و نقل در جمهوری السامی ایران ناراضی بودند، 54% از مجموع اعضای گروه نمونه از هزینه مراکز اقامتی در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با کیفیت آن اظهار نارضایتی نموده اند. اطلاعات به دست آمده حاکی از آنست که 66% از بازدیدکنندگان از هزینه غذا و نوشیدنی در جمهوری اسلامی ایران راضی و 34 درصد از آن ناراضی بوده اند 62% از مجموع گروه نمونه از هزینه صنایع دستی ایران اظهار رضایت نموده اند درحالیکه 38% آن را غیررضایت بخش اعلام کرده اند بررسی همین اطلاعات نشان می دهد 4% از بازدیدکنندگان از هزینه های صنایع دستی را اصلاً رضایت بخش نیست و 10% آن رضایت بخش نیست اعلام نموده اند لازم به توضیح است که دقیقاً به میزان 62% از بازدیدکنندگان نیز از کیفیت صنایع دستی اظهار رضایت کرده اند. و در نهایت مقایسه نظرات جهانگردان در زمان ورود و خروج از کشور در مورد هزینه خدمات توریستی در ایران نشان می دهد که در زمان ورود جهانگردان به ایران 30% از آنان از هزینه خدمات توریستی در ایران و بر اساس اطلاعاتی که داشته اند راضی نبوده اند، بررسی همین اطلاعات در زمان خروج جهانگردان از کشور حاکی از آنست که به طور متوسط 5/42% از آنان از هزینه خدمات ارائه شده اظهار نارضایتی کرده اند.[2]
بدین ترتیب مشاهده می شود که مبالغ اخذ شده از جهانگردان بر اساس اطلاعاتی که کسب نموده بودند تقریباً فراتر از انتظارات آنان بوده است.
بنا به دلایل فوق اهمیت پژوهش در زمینه قیمت گذاری صحیح در کشور ما از دو جنبه زیر اشکار می گردد. نخست چنانچه مشاهده شد نظارت بر قیمت ها و قیمت گذاری صحیح در کشور ما مورد بی توجهی قرار گرفته است و این امر منجر به نارضایتی جهانگردان از قیمت ها شده است و این مسئله به قدری مهم است که حتی تبلیغات بسیار هوشمندانه و مداوم نیز نمی تواند اثرات منفی ناشی از قیمت های بالا و در اغلب موارد ناعادلانه و غیرمنصفانه را خنثی نماید.
دوم، عدم انجام تحقیقات لازم در مورد موضوع فوق الذکر و نیاز مؤسسات و دست اندرکاران جهانگردی به انجام پژوهشهای لازم در این زمینه.
فهرست موضوعات:
عنوان |
صفحه |
مقدمه |
|
عنوان پژوهش (بیان مسئله – تعریف موضوع تحقیق) |
|
اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق |
|
هدف پژوهش |
|
فرضیه ها |
|
قلمرو پژوهش |
|
چارچوب موضوعی |
|
چارچوب زمانی |
|
چارچوب مکانی |
|
متغیرها |
|
روش تحقیق |
|
روشهای آماری |
|
محدودیتهای تحقیق |
|
تعاریف عملیاتی واژه ها و اصطلاحات مهم تحقیق |
|
فهرست منابع و مآخذ |
|
[1] - دکتر مهدی الوانی و زهره دشتی شاهرخ، اصول و مبانی جهانگردی، تهران: انتشارات معاونت اقتصادی و برنامه ریزی بنیاد مستضعفان و جانبازان، 1373) ص ص 45-44
[2] - موحدی، علیرضا، (رساله فوق لیسانس دانشگاه علامه طباطبایی: بررسی عوامل مؤثر در عدم تمایل بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در صنعت جهانگردی ایران، 1374) ص 232